جبهه ملی فرانسه: راست افراطی یا چپ تندرو؟

جبهه ملی فرانسه: راست افراطی یا چپ تندرو؟
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۱ خرداد ۱۳۹۳

در اجتماع روز اول ماه مه رهبر جبهه ملی فرانسه دولت این کشور را متهم کرد که "با تلاش برای قانع کردن موسسات تعیین اعتبار و مراکز مالی قدرتمند جهان، به اقلیت یک درصدی و ثروتمند کشور خدمت می کند."

او با انتقاد شدید از "سیاستهای سختگیرانه ریاضت اقتصادی" افزود که برنامه های دولت فرانسه "با پرداختن هزینه های سنگین از سوی شهروندان عادی کشور در خدمت منافع اقلیت ثروتمند و قدرتهای مالی بین المللی" است.

قاعدتا یک چنین موضع گیریهایی را از زبان رهبران گروهای چپ گرا می شنویم ولی در کمال تعجب این اظهارنظرها بخشی از سخنان مارین لوپن رهبر گروه راست افراطی فرانسه یعنی جبهه ملی است.

"جبهه ملی" فرانسه فعالیت خود را در سالهای دهه ۱۹۸۰ به عنوان یک گروه مخالف مهاجرت آغاز کرد. خانم لوپن با دقت سعی می کند که این عنصر از سیاست ها و تبلیغاتی این گروه حذف نشود ولی امروزه او شعارها و برنامه های ملی گرایانه افراطی خود را در قالب "آنتی گلوبالیزاسیون" یا مخالفت با جهانی شدن اقتصاد مطرح می کند.

جبهه ملی فرانسه
  • ۱۹۷۲ توسط ژان ماری لوپن تاسیس شد
  • ۱۹۸۳ اولین پیروزی مهم در انتخابات محلی
  • ۱۹۸۶ ورود به پارلمان فرانسه
  • ۱۹۸۰ در این دهه آرای زیادی از راست گرایان ناسیونالیست و چپ‌های تندرو را به خود جذب کرد
  • ۲۰۰۲ ژان ماری لوپن در دور اول انتخابات ریاست جمهوری با شکست دادن سوسیالیست‌ها در مقام دوم قرار گرفت
  • ۲۰۱۱ مارین لوپن به جای پدرش به رهبری حزب رسید

سیاست های اصلی: مخالفت با مهاجرت گسترده و تجارت آزاد و طرفدار خروج فرانسه از اتحادیه اروپا

او مدعی است که فرانسه تحت حکومت احزاب راست و یا چپ میانه استقلال و حاکمیت ملی خود را به دیوانسالاران اتحادیه اروپا واگذار کرده که همه سیاست های آنها از جمله تعیین نرخ بهره و یا برداشتن مرزها فقط و فقط در خدمت سرمایه های بزرگ است.

مارین لوپن در توصیف این وضعیت می گوید:" گورکن های بروکسل، فرانسه را در مسیری قرار داده اند که از یک کشور پیشرفته به سمت کشوری توسعه نیافته حرکت می کند."

اقشار فقیر و کارگرانی که در شرایط فعلی زندگی خود را در خطر می بینند به حرفهای رهبر جبهه ملی فرانسه توجه می کنند و تعدادی از آنها برای شنیدن سخنان خانم لوپن به اجتماع روز اول ماه مه در پاریس آمده بودند.

راجر دنیس یک کارگر ۴۱ ساله بخش حمل و نقل و اهل شهر نانسی در شرق فرانسه می گوید که شغل او در خطر است و می افزاید:"شرکت ما در سالهای اخیر تعداد زیادی راننده لهستانی استخدام کرده است. من با این کارگران خارجی دشمنی ندارم ولی آنها با حقوق کمتری، مثلا ۸۰۰ یورو در ماه کار می کنند. کامیونهای آنها پلاک لهستان را دارد ولی همه در فرانسه کار می کنند."

ارجحیت با مردم است

شرایط اشتغال پاتریک کاتالا حتی از این هم نامطلوب تر است. او که در رشته ساختمان کار می کرد پنج سال پیش کار خود را از دست داد و خود را قربانی برداشتن مرزها بین کشورهای اروپایی می داند.

"من با این کارگران خارجی دشمنی ندارم ولی آنها با حقوق کمتری، مثلا ۸۰۰ یورو در ماه کار می کنند"او می گوید:"دلیل بیکار شدن من این است که اکثر شرکت ها ترجیح می دهند کارگران اهل رومانی، بلغارستان، پرتغال و یا اسپانیا را استخدام کنند. به این کارگران خارجی اجازه داده شده که بیایند و در فرانسه کار کنند. پس آینده ما چه می شود؟"

تبدیل شدن جبهه ملی از یک گروه سیاسی حاشیه ای به مهم ترین نیروی سیاسی مورد حمایت اقشار کارگری یک تغییر ناگهانی نبود. درسالهای دهه ۱۹۸۰ ژان ماری لوپن بنیانگذار این گروه و پدر خانم لوپن رهبر فعلی آن، روی جذب رای دهندگان شهرنشین که موج موج حزب کمونیست فرانسه را رها می کردند تمرکز کرد.

او تصمیم گرفت که در روز اول ماه مه که همیشه توسط احزاب چپ گرا و اتحادیه های کارگری برگزار می شد اجتماع سالانه جبهه ملی را برگزار کند. در حال حاضر اجتماع جبهه ملی در روز اول ماه مه بزرگترین گردهمایی به این مناسبت در شهر پاریس است.

"شرکت‌ها ترجیح می دهند کارگران اهل رومانی، بلغارستان، پرتغال و یا اسپانیا را استخدام کنند"

پاتریک کاتالا از طرفداران جبهه ملی

گولام برنارد یک صاحبنظر سیاسی می گوید که جبهه ملی فرانسه در دوران خانم لوپن جذب سوسیالیست های میانه رو را نیز در برنامه های خود قرار داده است.

این کارشناس می افزاید:"اکثریت این بخش از رای دهندگان کارکنان بخشهای دولتی و یا بازنشسته ها هستند و برای آنها تاکید روی نقش حکومت در تنظیم سیاستهای اقتصادی کشور مهم است."

جبهه ملی فرانسه دراین جهت گیری جدید از یک سو مبارزه با اقتصاد بازار آزاد را به جای مبارزه با مهاجرت در اولویت قرار داده و از سوی دیگر از نظر جغرافیایی نیز مناطق اصلی فعالیت خود را تغییر داده است.

پژوهشهای اخیر نشان می دهد که از نظر رای و گرایش سیاسی، بین ساکنان شهرها و ساکنان روستاهای فرانسه یک شکاف عمیقی شکل گرفته است. شهرنشینان سعی می کنند از مزایای جهانی شدن اقتصاد و بازار آزاد بهره مند شوند در صورتیکه بسیاری از روستاییان احساس می کنند که در این روند آنها فراموش شده اند.

تنزل موقعیت اجتماعی

سال گذشته ماری لوپن رهبر جبهه ملی در مجموعه ای از سفرهای تبلیغاتی خود که به آن لقب "سفر به فرانسه فراموش شده" داده بود، به روستاها و شهرهای کوچکی سفر کرد که در سالهای اخیر تحت تاثیر افزایش محرومیت های اجتماعی و کاهش خدمات اجتماعی قرار گرفته اند.

او در این سفرهای تبلیغاتی به مردم می گفت که دردها و مشکلات آنها را درک می کند و دیوانسالاران در پاریس و بروکسل برای خدمت به شرکت های بزرگ و چند ملیتی زندگی شهروندان عادی را قربانی می کنند. این سفرهای خانم لوپن دستاوردهای خوبی داشت و جبهه ملی در انتخابات محلی سال جاری پیروزی های بزرگی به دست آورد.

قابل توجه ترین موفقیت انتخاباتی جبهه ملی در شهر انن بومون بود که سابقا از پایگاههای حمایتی حزب سوسیالیست فرانسه به شمار می رفت و جبهه ملی توانست در دور اول رای گیری در آنجا به پیروزی برسد.

اولیور یک شهروند ۴۳ ساله این شهر می گوید که پس از ۲۱ سال کار به عنوان تکنیسین اکنون با افرادی که حق بیکاری و حداقل دستمزد می گیرند شرایط مشابهی دارد و می افزاید :"من و افراد بسیاری مثل من داریم به پایین ترین موقعیت اقتصادی سقوط می کنیم."

خانم مارین لوپن بعد از پدرش به رهبری جبهه ملی رسید

میلیونها نفر در نقاط مختلف فرانسه چنین احساسی دارند. طبق بعضی از نظرسنجی ها جبهه ملی ممکن است یک چهارم آرا در انتخابات پارلمانی اروپا را که روز ۲۵ ماه مه برگزار می شود به دست بیاورد.

میزان حمایت از این گروه راست افراطی ممکن است از این هم بیشتر شود. براساس نتایج یک پژوهش حدود ۶۰ درصد از رای دهندگان این کشور خود را جزء گروهایی می دانند که اصطلاحا "فرانسه حاشیه ای" نامیده می شود.

"کامیونهای آنها پلاک لهستان را دارد ولی همه در فرانسه کار می کنند."ارجحیت با مردم استشرایط اشتغال پاتریک کاتالا حتی از این هم نامطلوب تر است"هرچند تمام اینها از جبهه ملی حمایت نخواهند کرد ولی در صورت بدتر شدن وضعیت اقتصادی کشور مسلما میزان محبوبیت این گروه افزایش خواهد یافت.

در جستجوی متحدان خارجی

تغییرات سالهای اخیر در نقطه تمرکز سیاست های جبهه ملی فرانسه دو سئوال مهم را مطرح کرده است. یکی مربوط به سیاست های داخلی است و دیگری به مسایل مهم در پهنه اتحادیه اروپا مربوط می شود.

نکته اول این است که آیا حزبی با آرا و حمایت گسترده مثل جبهه ملی را آن طور که تاکنون مرسوم بوده می توان یک گروه راست افراطی تلقی کرد؟

به نظر گولام برنارد کارشناس سیاسی در فرانسه شاید به این لحاظ که هیچ حزب دست راستی تری از جبهه ملی وجود ندارد هنوز هم بتوان از عنوان "راست افراطی" برای آن استفاده کرد ولی سیاست ها و شعارهای آن در عالم واقعیت افراطی نیستند.

به عنوان مثال این سیاست که کارگران فرانسوی در برابر رقابت از سوی نیروی کار خارجی باید محافظت شوند و به آن "ارجحیت ملی" گفته می شد، تا جنگ جهانی دوم از سوی تمام احزاب سیاسی فرانسه حمایت می شد. حتی تا همین اواخر دولتهای فرانسه همیشه چنین استدلال کرده اند که لغو حمایت های دولتی در عرصه هایی مثل کشاورزی و یا محصولات فرهنگی برای این کشور فاجعه بار خواهد بود.

دیدگاه محوری جبهه ملی فرانسه یعنی خطرناک بودن گردش آزاد کالا و نیروی کار در چهارچوب مرزهای اتحادیه اروپا، جنجالی و بحث برانگیز است. ولی در فرانسه اکثریت مردم نسبت به تجارت آزاد دیدگاه منفی دارند و بنابراین می توان گفت که سیاست جبهه ملی از این نظر ثبات و هماهنگی بیشتری دارد.

شاید امروزه برای توصیف سیاست های این گروه به جای راست افراطی و یا تندرو باید از صف هایی مثل "پوپولیست" و یا "ملی گرا" استفاده کرد.

نکته دوم به سیاست های فراکشوری جبهه ملی فرانسه و تلاش این گروه برای ایجاد یک نوع ائتلاف با گروههای همسو در کشورهای دیگر اروپایی مربوط می شود. گروههای سیاسی نظیر حزب استقلال بریتانیا، حزب آزادی اتریش، حزب راست افراطی هلند به رهبری خیرت ویلدرس و احزاب دیگر در کشورهای اروپای مرکزی و اروپای شرقی.

اما بسیاری از این احزاب راست افراطی مثل جبهه ملی فرانسه با سیاست های "نئولیبرالی" یا گسترش سیستم اقتصادی بازار آزاد مخالف نیستند.

آیا مجموعه این گروهها در پارلمان آینده اروپا می توانند یک نیروی ائتلافی مستحکم و یکپارچه تشکیل دهند؟

همه از پیروزی انتخاباتی جبهه ملی فرانسه در شهر انن بومون خوشحال نشدند. در شعارنویسی روی این تابلو نوشته شده :" ننگ بر شهر جبهه ملی"

لودویک دو دن عضو جبهه ملی فرانسه در پارلمان اروپا معتقد است که تشکیل یک چنین ائتلافی میسر است. او تاکید می کند که احزاب مخالف با موجودیت اتحادیه اروپا تمام اختلافات خود را کنار گذاشته و روی یک موضوع محوری تمرکز خواهند کرد که همه آنها را متحد می کند و آن مخالفت با سیستم سیاسی - اقتصادی اتحادیه اروپا است.

با این وجود می توان دید که نیرومند ترین چالش پوپولیستی در برابر ساختار اتحادیه اروپا نه در پارلمان این نهاد بلکه در سطوح ملی به واقع خواهد پیوست.

به عنوان نمونه حزب استقلال بریتانیا به رفراندوم در بریتانیا برای تصمیم گیری در مورد عضویت این کشور در اتحادیه اروپا امید زیادی بسته است. در فرانسه نیز جبهه ملی کماکان وابستگی تاریخی مردم کشور به نقش حکومت و بی اعتمادی به سیستم اقتصادی بازار آزاد را برجسته خواهد کرد.

منابع خبر

اخبار مرتبط