سخنرانی دیکته‌شده شاهپور بختیار

سخنرانی دیكته‌شده شاهپور بختیار
فرهیختگان
فرهیختگان - ۱ آبان ۱۳۹۰

تعداد بازدیدها: ۴ کم‌کم کوچه و خیابان و دانشگاه از آفتاب تهی می‌شد، آرام‌آرام خود را به خانه رساندم، پس از صرف چایی از طریق برادرم خبرهای تازه‌ای از تهران به گوشم رسید. در همین زمان شاهپور بختیار در یک سخنرانی دیکته‌شده که از رادیو و تلویزیون نظامی ایراد می‌گیرد به قسم‌نامه‌ای متوسل می‌شود و مردم را به آرامش دعوت می‌کند و از سرگذشت دولت شریف‌امامی که به عنوان آشتی ملی خود را تحمیل مردم ایران نمود که شاه را از ورطه سقوط نجات دهد پند نگرفته است. اکنون بعد از کشتار بسیار و بی‌رحمانه، یک نفر در لباس مخالفت با دولت و شاه، ولی در باطن برای نجات شاه و حکومت طاغوتی‌اش قد علم می‌کند و قسم‌نامه می‌خواند و قول شرف می‌دهد. وی در بیانات خود اظهار می‌دارد که من دردهای اساسی جامعه ایرانی را بهتر از هرکس می‌شناسم. وی پس از توضیح دادن اوضاع نابسامان ۳۵ سال گذشته ایران، به‌خصوص ۱۵ سال اخیر که ایران را به صورت ویرانه‌ای درآورده و تمام گناهان را منهای شاه به گردن دیگر اولیای مملکت می‌گذارد، ‌در ادامه سخنرانی خود می‌گوید: من و یاران در جبهه ملی و حزب ایران کم‌ترین دخالت در این نابسامانی‌ها را نداشته‌ایم و اکنون فقط شاهد نتایج نکبت‌بار آن هستیم.

"تعداد بازدیدها: ۴ کم‌کم کوچه و خیابان و دانشگاه از آفتاب تهی می‌شد، آرام‌آرام خود را به خانه رساندم، پس از صرف چایی از طریق برادرم خبرهای تازه‌ای از تهران به گوشم رسید"اگر وجدان ما راحت است، وظیفه ملی منتفی نشده و من تمام گفته‌ها و نوشته‌های خود و یارانم را در این دقایق خطیر مد نظر دارم. من به تمام افکار و عقاید سی سال عمر سیاسی خود وفادارم و از تمام امکانات و اختیارات قانونی خود برای تحقق بخشیدن به آن آرمان‌ها تلاش خواهم کرد. حاضرم در این لحظات تاریخ که سرنوشت ما را تعیین می‌کند این وظیفه خطیر را به هر فرد ایرانی که خود را داوطلب این خدمت می‌کند واگذار نمایم، ولی حاضر نیستم اگر به قیمت جانم و اعتبار و حیثیتم هم باشد بگذارم که کشور به سوی نابودی و زوال سوق داده شود و من به‌عنوان پسر یکی از سرداران مشروطه و یکی از وفادارترین یاران رهبر بزرگ ملت دکتر محمد مصدق سوگند یاد می‌کنم که تا آخرین نفس با تجزیه‌طلب و آنهایی که از خلق‌های ایران و از پرچمی غیر از پرچم سه رنگ سخن می‌گویند مبارزه کنم. من سوگند یاد می‌کنم که به محض رسیدن به قدرت و به‌طور سریع افرادی که به جان و مال و ناموس مردم تجاوز نمودند و یا از بیت‌المال مردم سوءاستفاده نمودند به اشدمجازات برسانم. من سوگند یاد می‌کنم که کلیه زندانیان سیاسی را به شرط سیاسی بودن آنها از زندان آزاد کنم.

من سوگند یاد می‌کنم که کلیه آزادی‌های فردی و اجتماعی مصرحه در قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر را در اسرع‌وقت جامه عمل بپوشانم. کلیه افرادی که به‌عنوان زندان سیاسی هستند آزاد خواهند شد. حکومت نظامی را به‌تدریج لغو می‌کنم تا ارتش برای دفاع از مرزها همواره آماده باشد. تهدید و یا تردید مرا از راه خدمتگزاری باز نخواهد داشت. من مرغ طوفانم نیندیشم زطوفان/ موجم نه آن موجی که از دریا گریزد پیداست که سرازیر شدن هیات‌هایی از ماموران سیای آمریکا و مستشاران آمریکایی در ایران بیکار ننشسته‌اند و در تمام این مدت سعی داشتند که یک نفر از مخالفان دولت را به روی کار بیاورند.

"اکنون بعد از کشتار بسیار و بی‌رحمانه، یک نفر در لباس مخالفت با دولت و شاه، ولی در باطن برای نجات شاه و حکومت طاغوتی‌اش قد علم می‌کند و قسم‌نامه می‌خواند و قول شرف می‌دهد"ابتدا از دکتر سنجابی رئیس جبهه ملی دعوت کردند. ایشان نپذیرفتند. قبول دولت جدید را مشروط به استعفای شاه نمود. جواب مهندس مهدی بازرگان یکی دیگر از اعضای جبهه ملی و بنیانگذار نهضت آزادی هم چنین بود. مذاکرات‌شان با دکتر صدیقی نیز به جایی نمی‌رسد، سپس در نتیجه کوشش‌های زیاد موفق می‌شوند شاهپور بختیار را به تشکیل دولت تشویق و یا مجبور کنند.

در قسم‌نامه ذکرشده چیزی از سوگندنامه و قول‌های شریف‌امامی نخست‌وزیر اسبق به چشم نمی‌خورد و اگر در جایی صحبت از آزادی فردی و اجتماعی قوانین و اعلامیه حقوق بشر شده است، ایشان اجرای این مواد را موکول به فرصت مناسبی کرده‌اند و لغو حکومت نظامی را تدریجا قولش را داده‌اند و آنچه از آزادی زندانی‌ها و آزادی مطبوعات و آزادی حزب سیاسی همه و همه نقش‌های قبلی دولت‌های قبل از ایشان بوده است که تجربه نشان داده، کاملا موفق نبوده‌اند و اگر بوده‌اند تمام خواسته‌های مردم نبوده است

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۱ آبان ۱۳۹۰
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۱ آبان ۱۳۹۰