پیکر بی‌سر شهید برونسی درمشهد آرام می‌گیرد

پيكر مطهر سردار شهيد «عبدالحسين برونسي» پس از 27 سال انتظار به ميهن بازگشت و در سالروز شهادت حضرت زهرا سلام‌الله عليها در مشهد مقدس تشييع و به خاك سپرده مي‌شود. به گزارش فارس پيكر مطهر شهيد «عبدالحسين برونسي» پس از 27 سال در شرق دجله بدون سر و در حالي كه پلاك هويت، بخشي از صفحات قرآن به همراه جانماز و مهر، سربند لبيك يا خميني و لباس بادگير خاكي منقوش به آرم سپاه را به همراه داشت، پيدا شده است و در سالروز شهادت حضرت زهرا سلام‌الله عليها همزمان با دهه دوم ايام فاطميه در زادگاهش تدفين مي‌شود. شهيد برونسي در سال 1321در روستاي «گلبوي كدكن»، از توابع تربت حيدريه، قدم به عرصه هستي نهاد. روحيه ستيزه‌جويي با كفر و طاغوت، از همان اوان كودكي با جانش عجين شد؛ كما اين كه در كلاس چهارم دبستان، به خاطر بيزاري از عمل معلمي طاغوتي و فضاي نامناسب درس و تحصيل، مدرسه را رها كرد. وي در سال 1341 به خدمت زير پرچم احضار شد كه به جرم پايبندي به اعتقادات اصيل ديني، از همان ابتدا، مورد اهانت و آزار افسران و نظاميان طاغوتي قرار گرفت. شهيد برونسي در سال 1347 ازدواج كرد و در همين سال، اعتراضات او به برخي خدعه‌هاي رژيم پهلوي (مثل اصلاحات ارضي)، به اوج خود رسيد كه در نهايت، به رفتن او و خانواده اش به شهر مقدس مشهد و سكونت در آنجا انجاميد كه اين نيز فصل نويني را در زندگي او رقم زد. وي پس از چندي، با هدفي مقدس، به كار سخت و طاقت فرساي بنايي روي آورد و رفته رفته، در كنار كار، مشغول خواندن دروس حوزه نيز شد. بعدها به علت شدت يافتن مبارزات ضدطاغوتي‌اش و زندان رفتن‌هاي پي در پي و شكنجه‌هاي وحشيانه ساواك و نيز پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و ورود او در گروه ضربت سپاه پاسداران، از اين مهم باز ماند. شهيد برونسي با شروع جنگ تحميلي، در اولين روزهاي جنگ، به جبهه روي آورد كه اين دوران، برگ زرين ديگري در تاريخ زندگي او شد و به خاطر لياقت و رشادتي كه از خود نشان داد، مسئوليت‌هاي مختلفي را برعهده او گذاشتند كه آخرين مسئوليت او، فرماندهي تيپ 18 جوادالائمه (ع) است كه قبل از عمليات خيبر، عهده‌دار آن شد. وي با همين عنوان، در عمليات بدر، در حالي كه شكوه ايثار و فداكاري را به سر حد خود رسانده بود، در تاريخ 23 اسفند 1363 مرثيه سرخ شهادت را نجوا كرد و پيكر مطهرش مفقود شد. *در هر كاري اگر خدا را درنظر بگيريد انحراف ايجاد نمي‌شود در فرازي از وصيتنامه اين سردار شجاع آمده است «شما اي‌ زن‌، چون‌ زينب‌ كبري‌ سلام‌الله عليها فرزندانم‌ را هم‌ پدري‌كن‌ و هم‌ مادري‌، مادري‌ كه‌ اسلام‌ مي‌گويد. براي‌ چندمين‌ بار باز هم‌مي‌گويم‌؛ هر كس‌ آمد و گفت‌: فرزند بي‌ بابا نمي‌خواهم‌ بايد توي‌ دهنش ‌بزنيد. همسر عزيزم‌ شما هفت‌ فرزند داريد، بايد آنها را آنچنان‌ با اسلام‌ آشنا كنيد كه‌ روز قيامت‌ هم‌ به‌ درد خودت‌ بخورند و هم‌ به‌ درد من‌، در راه‌ امام‌خميني‌ كه‌ همان‌ راه‌ قرآن‌ و راه‌ امام‌ حسين‌ است‌ بروند تا سر حد شهادت‌. در هر كار اگر انسان‌ خدا را درنظر بگيرد انحراف‌ ايجاد نمي‌شود. همسر عزيزم‌! اگر شما اين‌ حرف‌هايي‌ كه‌ من‌ در وصيت‌ نامه‌ نوشتم‌، عمل‌ كرديد، من‌اگر در راه‌ خدا شهيد شدم‌، شما را تا به‌ بهشت‌ نبرم‌! خودم‌ نمي‌روم‌. ازهمه‌ شما مي‌خواهم‌ كه‌ مرا حلال‌ كنيد و از پدر و مادر مهربانم‌ هم‌مي‌خواهم‌، كه‌ مرا حلال‌ كنند».

منبع خبر: الف

اخبار مرتبط: پيكر بي‌سر شهيد «برونسي» در جوار خورشيد خراسان آرام مي‌گيرد