شهر در تسخیر قانون‌شکنان

شهر در تسخير قانون‌شكنان
خبرگزاری فارس
خبرگزاري فارس: متاسفانه برخي‌ها فكر مي‌كنند هنگامي كه در اتومبيل شخصي خود نشسته‌اند ديگر هيچ مسئوليتي در قبال جامعه و رعايت مقررات آن ندارند و هركاري دلشان خواست ‌مي‌توانند انجام ‌دهند؛ مشخص نيست اين ارابه آهني چه جادويي دارد كه وقتي فرد در آن مي‌نشيند به قانون‌گريزي متمايل مي‌شود؟ به گزارش باشگاه خبري فارس«توانا»، وقتي صحبت از ترافيك به ميان مي‌آيد ناخودآگاه ذهنمان متوجه يكسري از مشكلات مي‌شود كه همگي نقش بسزايي در افزايش ترافيك دارند. ‌افزايش بي‌رويه خودروها از يك‌سو و از رده خارج نكردن خودروهاي فرسوده از سوي ديگر، كافي نبودن وسايل حمل ‌و‌ نقل عمومي، استاندارد نبودن برخي از خيابان‌ها و بزرگراه‌ها از جمله مهمترين عوامل افزايش ترافيك ‌است كه همگان حتي مسئولان نيز بر آن اذعان دارند. اما افزايش روزافزون معضلات ترافيكي تنها عللي سخت‌افزاري مانند آنچه برشمرده شد، ندارد و مي‌توان دلايلي نرم‌افزاري مانند فقر فرهنگ ترافيكي در ميان مردم نيز براي آن برشمرد كه متاسفانه مي‌توان آنرا عمده دليل به وجود آمدن مشكلات ترافيكي دانست. شايد اتومبيل هم از آن دسته تكنولوژي‌هايي است كه قبل از اينكه فرهنگ استفاده‌ از آن وارد كشور شود خودش مورد استفاده قرار گرفته است. *سوار بر ارابه قانون‌گريز ماجراي اتومبيل در ايران از سال 1287 آغاز شد زماني كه مظفرالدين شاه در سفري اروپايي با مشاهده اتومبيل به وزير مختار ايران در بلژيك دستور داد كه خودرويي براي وي خريداري كند و با راننده‌اي ويژه به ايران بفرستد. اگر مظفرالدين شاه آمار سوانح و تلفات ساليانه رانندگي و دست‌وپنجه نرم كردن شهرهاي بزرگ و كوچك كشورمان با مشكلات ريز‌ودرشت ترافيكي و يا بدتر از آن مشهور شدن تهران به خاطر آْلودگي و معضلات حمل‌ونقل را مي‌ديد هرگز هوس ماشين‌سواري نمي‌كرد و عطاي آن را به لقايش مي‌بخشيد. حركات مارپيچ، رعايت نكردن حق تقدم، عدم تردد از بين خطوط، سوار كردن مسافر در سر تقاطع‌ها، عبور خلاف جهت خيابان يكطرفه، مسافركشي با موتور سيكلت، توقف بر روي خط عابر پياده، انحراف به چپ يا راست به طور ناگهاني بدون زدن راهنما، عبور عابران پياده از وسط بزرگراه و عرض خيابان بدون توجه به خط‌كشي و پل عابر پياده و عبور با موتور سيكلت از وسط پياده رو تنها بخشي از مثنوي هفتاد من و قصه غمبار حمل‌ونقل عمومي در كشورمان است. متاسفانه برخي‌ها فكر مي‌كنند هنگامي كه در اتومبيل شخصي خود نشسته‌اند ديگر هيچ مسئوليتي در قبال جامعه و رعايت مقررات آن ندارند و هركاري دلشان خواست ‌مي‌توانند انجام ‌دهند. مشخص نيست اين ارابه آهني چه جادويي دارد كه وقتي فرد در آن مي‌نشيند به قانون‌گريزي متمايل مي‌شود؟ متأسفانه بي‌توجهي و عدم رعايت قوانين و مقررات رانندگي موجب شده تا كشورمان جزء صدرنشينان سوانح رانندگي در دنيا باشد. در سال گذشته در كشورمان در حدود 23 هزار و 249 نفر در تصادفات رانندگي جان خود را از دست دادند؛ يعني بيش از 63 نفر در هر روز و بيش از 2 نفر در هرساعت كه اين ميزان نزديك به 6 برابر كشوري مثل آلمان است. هرچند پليس راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي در سال‌هاي اخير سعي كرده ‌است با بكارگيري روش‌هاي مختلف مانند وضع و اجراي قوانين جديد، افزايش آموزش همگاني (ساخت انيميشن‌هاي تلويزيوني و تيزرهاي تبليغاتي) و بكارگيري هميار پليس گامي در جهت بهبود حمل و نقل عمومي بردارد كه جداً و انصافاً هم جاي تقدير و تشكر دارد ولي همچنان تا سرمنزل مقصود راهي بس طولاني داريم. به راستي چرا بايد ايراني‌ها به خاطر رانندگي بد در دنيا مشهور باشند؟ مردم ايران در چه رتبه‌اي از فرهنگ ترافيك در دنيا قرار دارند؟ شما چه نمره‌اي به رانندگي خود مي‌دهيد؟ مجيد حاجي 23 ساله و كارمند؛ عقب ماندگي فرهنگ ترافيكي مردم را نتيجه كم‌كاري و دير به فكر افتادن مسئولان مي‌داند و مي‌گويد: اگر كارهاي زير بنايي براي برطرف شدن مشكل ترافيك مانند توسعه اتوبوس‌هاي تندرو و افزايش خطوط مترو 10 يا حداقل5 سال پيش انجام مي‌شد الان وضع بهتري از حمل‌ونقل را شاهد بوديم چون وقتي مردم ببينند كه جابجايي با وسايل حمل‌ونقل عمومي به نفعشان است و آنها را زودتر و ارزانتر به مقصد مي‌رساند كمتر از وسيله نقليه خود استفاده مي‌كنند و موجب بروز مشكل مي‌شوند. بنده ماشين دارم ولي تا قبل از توسعه فعلي حمل‌ونقل شهري امكان نداشت از اتومبيل شخصي استفاده نكنم ولي اكنون با يك بليت به محل كار خود مي‌‌روم و راضي هم هستم. وي در اين باره مي‌افزايد: قبول دارم كه فرهنگ مردم در زمينه رانندگي پايين است ولي باني همين قضيه هم مسئولان هستند همين انيميشن‌هايي كه پخش مي‌شود را نگاه كنيد چقدر تاثير گذار بوده، خوب چرا زودتر به فكر انجام چنين كارهايي نيفتادند؟ وي ادامه مي‌دهد: اگر دقت كنيد قبلا كسي حتي در بزرگراه هم كمربند نمي‌بست ولي الان حداقل 70 درصد مردم در سفرهاي درون‌شهري هم از كمربند استفاده مي‌كنند كه حاصل فرهنگ‌سازي‌هاي چندسال اخير است. مهدي كباري 35 ساله مقصر اصلي در به وجودآمدن وضع فعلي را مردم مي‌داند و مي‌گويد: 99 درصد تقصير متوجه مردم است چون اصلا رعايت نمي‌كنند حتي آنهايي هم كه دَم از رعايت قانون مي‌زنند در وقت عمل خلاف مي‌كنند. وي مي‌افزايد: مسئولان هم به اندازه كافي فرهنگ‌سازي نكرده‌اند معتقدم اگر به همان اندازه كه متخلفان را تنبيه مي‌كنند قانون‌مداران را تشويق مي‌كردند همه به رعيت قانون ترغيب مي‌شدند. وي در اين رابطه ادامه مي‌دهد: سازمان بيمه به افرادي كه در طول يكسال تصادف نكرده باشند تخفيف مي‌دهد و به نوعي آنها را تشويق مي‌كند چه اشكالي داشت با الگوسازي از چنين روشي قانون‌مداران را به تبعيت از قانون ترغيب مي‌كرديم. بر اساس اين گزارش، برخي فكر مي‌كنند كه‌ فقط خودروها عامل اصلي ايجاد اين آشفته بازار ترافيك هستند و رعايت قوانين حمل‌ونقل عمومي تنها مخصوص اتومبيل‌ها و موتور سيكلت‌هاست و هيچ مسئوليت يا تقصيري متوجه عابران پياده نيست. در حالي كه با نگاهي دقيق متوجه مي‌شويم كه عابران پياده هم به سهم خود بر اين نابساماني دامن مي‌‌زنند. عابراني كه بي‌‌توجه به چراغ راهنمايي و رانندگي و در حالي كه چراغ براي عبور خودروها سبز است از عرض خيابان رد مي‌شوند و موجب ايجاد ترافيك مي‌شوند يا كساني كه تصور ‌مي‌كنند از هرجاي خيابان كه خواستند مي‌توانند عبور كنند و علائم راهنمايي و رانندگي به ويژه خط‌كشي عابرپياده از نظر آنها تنها براي زيبايي بركف خيابان‌ها نقش بسته است يا اشخاصي كه پل عابر‌پياده (حتي با وجود داشتن پله برقي) را نمي‌بينند و با افتخار از وسط بزرگراه رد مي‌شوند و موجب بروز خطر و مشكل براي خود و خودرو سواران مي‌شوند و در نهايت عابراني كه درست در سر چهارراه‌ها و تقاطع‌ها منتظر سوار شدن بر تاكسي هستند بدون توجه به اينكه اين‌كار موجب ايجاد ترافيك در خيابان‌ها مي‌شود از اين دسته افرادند. اما قصه به اينجا ختم نمي‌شود زيرا اگر سَري به پياده‌روها بزنيم با مشكلات ديگري مواجه مي‌شويم. مشخص نيست چرا برخي فكر‌ ميكنند راه رفتن در پياده‌ رو قانون ندارد؟ افرادي كه در دسته‌‌هاي چند نفري و در حالي كه همه عرض پياده‌‌رو را اشغال كرده‌‌اند، اشخاصي كه در وسط پياده‌رو ايستاد‌ه و مشغول خوش‌وبش با ديگران يا تماشاي ويترين مغازه‌ها هستند يا عابراني كه به طور زيگزاگ و با عجله از ميان سايرين رد مي‌شوند از جمله افرادي به شمار مي‌آيند كه آگاهانه يا ناآگاهانه سدي بر سر راه عبور ديگران ايجاد كرده و بر اين بي‌ساماني دامن مي‌‍زنند. به نظر شما اگر عابران‌پياده هم مانند خودروها در هنگام عبور از پياده‌‌رو فقط از سمت راست خود حركت مي‌كردند چهره‌اي بهتر از شهر را نمي‌ديديم؟ * شگفت‌انگيزان اما موتورسيكلت اين پديده اعجاب‌انگيز، اين وسيله چند‌كاره كه هم مسافر مي‌برد، هم بار؛ همان كه راكبانش فاتحين و سلاطين خيابان‌ها هستند، از هر جايي كه تصورش را كني رد مي‌شوند حتي عرضي كمتر از نيم متر، هرگونه كه فكركني مي‌‌روند روي دوچرخ، روي يك چرخ، روي هوا و.... اين اندكي از حكايت موتورسيكلت سواران در جامعه امروزي ماست كه متاسفانه به يكي از بزرگترين معضلات حمل و نقل كشور تبديل شده‌اند افرادي كه بدون كوچكترين توجه به مقررات هرنوع قانون‌شكني كه بخواهند مي‌كنند و جان خود و ديگران را به خطر مي‌اندازند. جاي تعجب اينجاست كه موتور في نفسه خود وسيله‌اي غيرقابل اعتماد است و هر لحظه اگر راكبش غفلتي كند ممكن است حتي با خطر مرگ مواجه شود حال چگونه است كه با اين اوصاف عده‌اي به خود جرات مي‌دهند با آن كارهايي متحيرالعقول انجام دهند؟ متاسفانه اغلب موتورسيكلت سواران سطح شهر و خيابان‌هاي آن را به محلي جهت تاخت‌وتازهاي خود تبديل كرده‌اند و پليس هم از سامان دادن به آنها عاجز است. به گفته سردار حسين رحيمي رئيس پليس راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ هم اكنون فقط بيش از 3 ميليون موتور سيكلت‌سوار در تهران تردد مي‌كنند كه براساس آمارهاي موجود روزانه از هر 2 تصادف منجر به جرح يك مورد را به خود اختصاص مي‌دهند. از سوي ديگر روزانه بيش از 30 نفر از موتورسيكلت سواران در پايتخت دچار سانحه و حادثه مي‌شود. سيد جعفر تشكري هاشمي، معاون حمل و نقل و ترافيك شهردار تهران ششم تيرماه امسال خواستار برخوردي قاطع‌تر با موتور سيكلت‌سواران شد و در اين باره گفت: بايد قوانين و مقررات سخت گيرانه‌تري نسبت به موتورسيكلت‌ها اعمال شود تا موتورسواران نيز خود را ملزم به رعايت قانون بدانند همچنين بايد نسبت به توليد موتورسيكلت‌هايي با كيفيت و استاندارد اقدام كرده و سوختي مناسب نيز براي آنان فراهم كنيم تا اين وسايل نقليه كه روز به روز نيز بر تعدادشان افزوده مي شود بيش از اين براي شهر و شهروندان مشكل آفرين نشوند. وي با تأكيد بر اينكه بحث معاينه فني موتورسيكلت‌ها از موضوعاتي است كه بايد به طور جدي مورد توجه قرار گيرد افزود: هم اكنون در مراكز معاينه فني امكانات و ظرفيت كافي براي معاينه فني موتورسيكلت‌ها وجود دارد اما اين وسايل نقليه متاسفانه خود را ملزم به مراجعه به مراكز معاينه فني نمي‌دانند و برخوردي هم با موتورسيكلت‌هاي فاقد برگه معاينه فني نمي‌شود. شايد يكي از علل افزايش رو آوردن مردم به استفاده از موتور سيكلت بيكاري است و همين عامل باعث شده كه عده‌اي با بهره‌گيري از اين وسيله در پي درآوردن لقمه‌ناني باشند و به بهانه جابجايي مسافر يا بار در سريع‌ترين زمان ممكن به قانونشكني‌هاي پي‌درپي دست بزنند. اما به فرض وجود چنين دلايلي، توجيهي براي قانون‌شكني اين افراد وجود دارد؟ علي اردلان 60 ساله، در اين رابطه مي‌‌گويد: من 30 سال كار كردم و اكنون بازنشسته شده‌ام ولي بنا به هزار ‌و يك دليل چرخ زندگي‌ام نمي‌چرخد و مجبورم با موتور امرار معاش كنم و خرج زندگي‌ام را در آورم. وي ادامه مي‌‌دهد: من مشكلاتي كه موتورسواران براي ترافيك شهر به وجود آورده‌اند را قبول دارم كه به هيچ‌وجه هم راضي كننده نيست اما مردم هم گرفتار هستند و مجبورند كه با موتور كار كنند. مهدي غفوري 25 ساله در اين رابطه مي‌گويد: ترافيك طاقت‌فرسا و افزايش محدوده طرح زوج ‌و ‌فرد موجب شده تا مردم مجبور شوند براي رسيدن به كارهاي خود از موتورسيكلت استفاده كنند. وي مي‌افزايد: قوانين راهنمايي‌ و رانندگي هم نيز بسيار ضعيف است شما نگاه كنيد فقط يك آماري را با عنوان موتورسيكلت‌هاي توقيف ‌شده در سطح شهر ارائه مي‌كنند اما در واقعيت چيز ديگري اتفاق مي‌افتد و شخصي كه موتورش توقيف شده فرد ديگري كه گواهينامه دارد را به عنوان راكب معرفي مي‌كند و با دادن جريمه‌آي مختصر موتور را ظرف مدتي كوتاه ترخيص مي‌‌كند و نه تنبيه مي‌شود و نه چيزي ياد مي‌گيرد. به نظر مي‌رسد براي مرتفع شدن معضلات فرهنگي در زمينه حمل ‌و نقل عمومي لازم است تا پيش از پيش نسبت به فرهنگ‌سازي در ميان توده جامعه اقدام شود. شايد آموزش قوانين راهنمايي و رانندگي از سطوح پايين ضروري باشد در اين راستا مي‌توان به گنجاندن كتب آموزشي در مقاطع تحصيلي مختلف (از پيش‌دبستاني تا دانشگاه) اشاره كرد. همچنين به نظر مي‌رسد استفاده از ابزارهاي تبليغاتي(اعم از برنامه‌هاي تلويزيوني و تيزرهاي تبليغاتي) توانسته كمك مطلوبي به رشد فرهنگ ترافيك بكند كه لازم است با برنامه‌ريزي و هدف‌گذاري دقيق‌تر دنبال شود. ابزارها و اهرم‌هاي بازدارنده پليس از ديگر موارديست كه بايد مورد ارزيابي مجدد قرار بگيرد زيرا به نظر مي‌رسد قوانين به اندازه كافي بازدارنده و جامع نيستند. انتهاي پيام/گ

منبع خبر: خبرگزاری فارس

اخبار مرتبط: شهر در تسخير قانون‌شكنان