شجریان: سعی کرده‌ام با مردم باشم

آفتاب: همزمان با آغاز تور کنسرت‌های اروپایی محمدرضا شجریان از شهر استانبول ترکیه، او در باره‌ی اجرای کنسرت‌ها و صدور مجوز برای آلبوم‌هایش با یورونیوز به گفت‌وگو نشسته است، آنچه در زیر می‌آید بخش‌هایی از این گفت‌وگو است. شجریان چند سال است که در ایران کنسرتی نداشته، با این‌حال طی سه سال اخیر دو بار در اروپا کنسرت برگزار کرده است، او در باره دلایل این امر چنین می‌گوید: کنسرت‌هایی که من در ایران می‌گذارم بی‌سر و صدا نیست و سر و صدای زیادی دارد و دولتی‌ها از این موضوع خشنود نیستند، مخصوصاً این اواخر در این دو سال که اتفاقاتی در مملکت من افتاده، بیشتر از همه فضاهای کنسرت صدمه دیده‌اند، چون می‌ترسند در فضای کنسرت کسی حرفی بزند یا کاری بکند و اتفاقی بیفتد. به همین دلیل در این دو سه سال و به‌ویژه از سال 88 شرایط مناسبی برای برگزاری کنسرت نیست چون باید مجوز بدهند ولی نمی‌دهند، به همین دلیل کنسرت‌هایم را در خارج از کشور برگزار می‌کنم. او درباره چرایی تاخیر مجوز آلبوم جدیدش ادامه داد: بله، پانزده، شانزده‌ماه بود که می‌خواستیم مجوز بگیریم ولی نمی‌دادند، ما هم ساکت بودیم و چیزی نمی‌گفتیم، می‌گفتیم ما هم نوارهای‌مان را در خارج از ایران تکثیر می‌کنیم. ولی اخیراً مجوز یکی از این نوارها را دادند. ما برنامه‌های زیادی داریم که در نوبت مجوز گرفتن هستند ولی فعلاً فقط یکی از آنها مجوز گرفته است. چند وقتی هست که صدای شجریان از صدا و سیما پخش نمی‌شود و به نوعی او جایگاه ارتباطی خود را با عموم مردم از دست داده است، خود او در این باره چنین خاطر نشان کرد: رادیو و تلویزیون فراگیرترین رسانه است و وقتی صدا از آنها پخش نشود ارتباط با مردم هم قطع می‌شود و من در طول این سی و دو سه سال ارتباطی با تلویزیون نداشته‌ام. اوایل، صدای من را پخش می‌کردند و من هم اعتراضاتی کردم. تصاویری روی صدای من می‌گذاشتند که اصلاً ارتباطی با موضوع نداشت. من هم اعتراض کردم و گفتم دیگر به شما اجازه نمی‌دهم که صدای من را پخش کنید، چون آنها هیچ نقشی در تهیه این برنامه‌ها نداشتند و قاعدتاً باید موقعی دست به این کار بزنند که نقشی داشته باشند یا تهیه‌کننده راضی باشد. من راضی نبودم و دیدگاه‌های اجتماعی‌ام با آنها هماهنگ نیست. این است که من هیچ‌وقت دوست ندارم صدایم از آن رسانه پخش شود؛ تا اینکه در این یکی دو سال اخیر من با جدیت دنبال کار را گرفتم و از آنها شکایت کردم که دیگر صدای من را پخش نکنند. فقط من «ربنا» را اجازه دادم، که آن ربنا را برای مردم خوانده بودم، در این یکی دو سال، دیگر آن را هم پخش نمی‌کنند، خوب نکنید، به خودتان لطمه می‌زنید. چون ربنا برای مردم بوده و آن‌را دوست دارند و خودشان دارند و گوش می‌کنند. فعلاً اینطور است. چون من همراه نیستم با سیاست و حکومت و این چیزها، به همین دلیل خیلی دوست ندارند که من در صحنه باشم. شجریان پنجاه سال است که تجربه موسیقی سنتی دارد، او در تعریف و اساس موسیقی سنتی ایران می‌گوید: ما چند نوع موسیقی داریم که یکی از آنها سنتی است و یک موسیقی کلاسیک اصیل داریم که همان موسیقی ردیفی ماست که به ما رسیده که می‌تواند به صورت سنت ارایه شود یا به صورت آزاد. من بخش آزاد را انتخاب کردم. در سنت روش‌ها و نوع ارایه کار خودم را گرفتار نکردم و دستم را باز گذاشتم و همیشه هم معتقد بودم که اصالت را نگه می‌داریم و سنت‌هایمان را که متعلق به پدران‌مان و اجدادمان است را احترام می‌گذاریم. ولی می‌گذاریم برای خودشان باشد و ما سنت‌های خودمان را می‌سازیم و من به نسل بعد هم گفته‌ام که شما هم اگر دوست داشتید می‌توانید سنت‌های ما را بهم بریزید و سنت خودتان را داشته باشید. چون بشر باید با توجه به نیاز زندگی و نیاز روحی‌اش موسیقی را انتخاب کند. چون نیازها در طول این فراز و نشیب‌های زندگی و تاریخ متفاوت است، موسیقی هم فرق خواهد کرد. این از نظر اصالت و سنت. موسیقی ایران در مقایسه با سایر موسیقی‌ها مانند زبان است. مثل زبان فارسی، وقتی به شعر حافظ نگاه کنید می‌بینید که از همان کلمات استفاده کرده ولی دو واژه را کنار هم می‌گذارد و با معنای خاصی که ایجاد می‌‌کند زمین و زمان را به هم می‌دوزد. موسیقی ما هم همینطور است، مانند یک زبان. صرفاً از بازی با نت‌ها استفاده نمی‌کنیم، یعنی اگر کسی با نت‌ها بازی کند، می‌گوییم بازی می‌کند و نمی‌داند چه می‌گوید. ولی عین یک زبان باید در آن واژه‌ها و جمله‌بندی درست به کار گرفته شود و کسانی که با این زبان آشنا می‌شوند می‌دانند که بهترین بخش این زبان در ردیف ما خلاصه شده، اما این ردیف به صورت خلاصه است، کل موسیقی ما نیست، مانند شعر حافظ و سعدی که نمونه‌های بهترین‌اند ولی فراوان می‌شود مانند آن شعر گفت و کتاب نوشت. موسیقی ما هم به همین شکل است. موسیقی ردیفی ما

منبع خبر: آفتاب

اخبار مرتبط: شجریان: دوست ندارند زیاد در صحنه باشم، چون سعی می‌کنم با مردم باشم نه با حکومت