فردا؛ اعدام قاتلان ۴ عضو خانواده قزوینی
دو مرد عصیانگر که به جرم کشتن چهار عضو یک خانواده قزوینی به اشد مجازات محکوم شدهاند سحرگاه فردا در مقابل چشمان مردم این شهر اعدام میشوند.
رسیدگی به این پرونده از ابتدای زمستان پارسال با ناپدید شدن مرموز یک زن جوان به نام «معصومه» در دستورکار پلیس آگاهی قزوین قرار گرفت.
جستوجو برای افشای سرگذشت «معصومه» آغاز شده بود که چند روز بعد پیکرش در بیابانهای اطراف منطقه «مینودر» قزوین پیدا شد. دو هفته بعد هم پیکر سوخته یک مرد جوان در همین منطقه به دست آمد. کنار جنازه، شناسنامه نیمهسوخته مردی به نام «داوود» پیدا شد.
جنازه با صدور دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شده بود که کارآگاهان دریافتند «داوود» زنده است. وی برای ترک اعتیاد به اردوگاه رفته بود که مردی به نام «علی» مدعی شد برادرش کشته شده است. کارآگاهان برای بازجویی به سراغ «علی» رفته بودند که وی ناگهان پا به فرار گذاشت اما در تعقیب و گریز نفسگیر دستگیر شد.
«علی» گفت: مردی که جنازه سوختهاش در بیابان قرار داشت برادر معتادم بود. تحقیق میدانی پلیس اما نشان میداد برادر «معصومه» به نام «رضا» همزمان با قتل این زن، از پا درآمده و جنازهاش سوزانده شده بود.
با افشای این راز «علی» در بنبست اطلاعاتی قرار گرفت و به ناچار لب به بیان حقیقت گشود. وی به کشتن «معصومه» و «رضا» اعتراف کرد و پرده از دو جنایت تکاندهنده دیگر هم برداشت.
مرد عصیانگر اظهار داشت: «شقایق» ۱۳ ساله و «علی» شش ساله را که فرزندان «رضا» بودند به کمک همدستم کشتم.
«علی» افزود: چندی پیش نامههای تهدیدآمیزی به دستم رسید که زندگی را به کامم تلخ کرد. فرستنده نامهها ادعا میکرد عکسها و فیلمهای خانوادگیام را به دست آورده است و اگر ۲۰ میلیون تومان پول نقد نپردازم تمامی آنها را در اینترنت پخش میکند. همچنین نویسنده نامهها خواسته بود طی یک ماه زنم را طلاق بدهم.
مرد کینهجو ادامه داد: در شرایطی که آرام و قرار نداشتم فهمیدم دوستم «رضا» نامهها را برایم فرستاده است. بنابراین موضوع را با خواهرش- معصومه- در میان گذاشتم و از او خواستم عکسها و فیلمها را از «رضا» بگیرد و تحویلم بدهد. «معصومه» اما در کمال ناباوری، پول بیشتری مطالبه کرد و وضع بدتر شد.
«علی» اضافه کرد: وقتی از حل مسالمتآمیز این مشکل ناامید شدم به فکر کشتن «رضا» افتادم و نقشهام را با یکی از دوستانم به نام «میلاد» در میان گذاشتم. «میلاد» هم پذیرفت که با دریافت پول، با من همکاری کند. سرانجام اول اسفند طبق نقشه «معصومه» را به بهانه پرداخت پول به بیابان کشاندیم و «میلاد» خفهاش کرد. البته زن جوان از ماجرا خبر نداشت اما برای مخفی ماندن نقشهمان باید کشته میشد. چند روز بعد «رضا» را به بیابانهای «مینودر» کشاندیم و «میلاد» او را با طناب خفه کرد. مرد سخت جان، هنوز زنده بود که دو نفری طناب را کشیدیم تا جانش درآمد. ما برای منحرف کردن مسیر تحقیق پلیس، صورت «رضا» را با بنزین سوزاندیم و کپی شناسنامه نیمهسوخته برادر معتادم را در صحنه گذاشتم.
مرد کینهجو توضیح داد: زمانی که باخبر شدم جنازه «رضا» شناساییشده نقشه قتل بچههایش را طراحی کردیم. ما «شقایق» و برادر خردسالش را به بهانه ملاقات با پدرشان به بیابان کشاندیم. در آن بین «میلاد» دختر ۱۳ ساله را کشت و جسدش را به چاه انداخت. من هم پسر «رضا» را با طناب خفه کردم و «میلاد» جنازه پسربچه را به چاه انداخت.
همزمان با افشای راز کشتار خانوادگی «میلاد» هم دستگیر شد و پیکرهای فرزندان «رضا» از اعماق چاه به بیرون کشیده شد. با توجه به حساسیت موضوع، دادستان قزوین از سرپرست دادسرای این شهر خواست پرونده را به صورت ویژه رسیدگی کند. بدینترتیب پس از بازسازی صحنه جنایتها، کیفرخواست در کوتاهترین زمان ممکن صادر شد و روی میز شعبه دوم دادگاه کیفری استان قزوین قرار گرفت. در نشست خارج از نوبت رسیدگی به این ماجرای هولناک که به ریاست قاضی «ناصری» تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان، کیفرخواست را خواند. سپس دو مرد جنایتکار، کشتار را گردن گرفتند و ابراز پشیمانی کردند.
هیات قضایی پس از مشورت «علی» ۳۹ ساله را به جرم مشارکت در دو جنایت به دو بار قصاص در ملاءعام، به خاطر معاونت در قتل عمد به ۱۵ سال زندان، مشارکت در دفن جنازه به یک سال زندان و مباشرت در دستبرد به دو سال زندان، بازگرداندن اموال دزدی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد. «میلاد» ۳۷ ساله هم به جرم مشارکت در سه فقره قتل به سه بار قصاص در ملاءعام و زندان محکوم شد.
در همین رابطه، اسماعیل صادقینیارکی- دادستان قزوین- اعلام کرد: رای به تایید دیوان عالی کشور رسیده و راس ساعت ۳۰/۷ بامداد پنجشنبه - هشتم دی ۱۳۹۰- با تشریفات قانونی در خیابان نواب جنوبی، جنب حمام «یاقوت» اجرا خواهد شد.
منبع: فرهیختگان
رسیدگی به این پرونده از ابتدای زمستان پارسال با ناپدید شدن مرموز یک زن جوان به نام «معصومه» در دستورکار پلیس آگاهی قزوین قرار گرفت.
جستوجو برای افشای سرگذشت «معصومه» آغاز شده بود که چند روز بعد پیکرش در بیابانهای اطراف منطقه «مینودر» قزوین پیدا شد. دو هفته بعد هم پیکر سوخته یک مرد جوان در همین منطقه به دست آمد. کنار جنازه، شناسنامه نیمهسوخته مردی به نام «داوود» پیدا شد.
جنازه با صدور دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شده بود که کارآگاهان دریافتند «داوود» زنده است. وی برای ترک اعتیاد به اردوگاه رفته بود که مردی به نام «علی» مدعی شد برادرش کشته شده است. کارآگاهان برای بازجویی به سراغ «علی» رفته بودند که وی ناگهان پا به فرار گذاشت اما در تعقیب و گریز نفسگیر دستگیر شد.
«علی» گفت: مردی که جنازه سوختهاش در بیابان قرار داشت برادر معتادم بود. تحقیق میدانی پلیس اما نشان میداد برادر «معصومه» به نام «رضا» همزمان با قتل این زن، از پا درآمده و جنازهاش سوزانده شده بود.
با افشای این راز «علی» در بنبست اطلاعاتی قرار گرفت و به ناچار لب به بیان حقیقت گشود. وی به کشتن «معصومه» و «رضا» اعتراف کرد و پرده از دو جنایت تکاندهنده دیگر هم برداشت.
مرد عصیانگر اظهار داشت: «شقایق» ۱۳ ساله و «علی» شش ساله را که فرزندان «رضا» بودند به کمک همدستم کشتم.
«علی» افزود: چندی پیش نامههای تهدیدآمیزی به دستم رسید که زندگی را به کامم تلخ کرد. فرستنده نامهها ادعا میکرد عکسها و فیلمهای خانوادگیام را به دست آورده است و اگر ۲۰ میلیون تومان پول نقد نپردازم تمامی آنها را در اینترنت پخش میکند. همچنین نویسنده نامهها خواسته بود طی یک ماه زنم را طلاق بدهم.
مرد کینهجو ادامه داد: در شرایطی که آرام و قرار نداشتم فهمیدم دوستم «رضا» نامهها را برایم فرستاده است. بنابراین موضوع را با خواهرش- معصومه- در میان گذاشتم و از او خواستم عکسها و فیلمها را از «رضا» بگیرد و تحویلم بدهد. «معصومه» اما در کمال ناباوری، پول بیشتری مطالبه کرد و وضع بدتر شد.
«علی» اضافه کرد: وقتی از حل مسالمتآمیز این مشکل ناامید شدم به فکر کشتن «رضا» افتادم و نقشهام را با یکی از دوستانم به نام «میلاد» در میان گذاشتم. «میلاد» هم پذیرفت که با دریافت پول، با من همکاری کند. سرانجام اول اسفند طبق نقشه «معصومه» را به بهانه پرداخت پول به بیابان کشاندیم و «میلاد» خفهاش کرد. البته زن جوان از ماجرا خبر نداشت اما برای مخفی ماندن نقشهمان باید کشته میشد. چند روز بعد «رضا» را به بیابانهای «مینودر» کشاندیم و «میلاد» او را با طناب خفه کرد. مرد سخت جان، هنوز زنده بود که دو نفری طناب را کشیدیم تا جانش درآمد. ما برای منحرف کردن مسیر تحقیق پلیس، صورت «رضا» را با بنزین سوزاندیم و کپی شناسنامه نیمهسوخته برادر معتادم را در صحنه گذاشتم.
مرد کینهجو توضیح داد: زمانی که باخبر شدم جنازه «رضا» شناساییشده نقشه قتل بچههایش را طراحی کردیم. ما «شقایق» و برادر خردسالش را به بهانه ملاقات با پدرشان به بیابان کشاندیم. در آن بین «میلاد» دختر ۱۳ ساله را کشت و جسدش را به چاه انداخت. من هم پسر «رضا» را با طناب خفه کردم و «میلاد» جنازه پسربچه را به چاه انداخت.
همزمان با افشای راز کشتار خانوادگی «میلاد» هم دستگیر شد و پیکرهای فرزندان «رضا» از اعماق چاه به بیرون کشیده شد. با توجه به حساسیت موضوع، دادستان قزوین از سرپرست دادسرای این شهر خواست پرونده را به صورت ویژه رسیدگی کند. بدینترتیب پس از بازسازی صحنه جنایتها، کیفرخواست در کوتاهترین زمان ممکن صادر شد و روی میز شعبه دوم دادگاه کیفری استان قزوین قرار گرفت. در نشست خارج از نوبت رسیدگی به این ماجرای هولناک که به ریاست قاضی «ناصری» تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان، کیفرخواست را خواند. سپس دو مرد جنایتکار، کشتار را گردن گرفتند و ابراز پشیمانی کردند.
هیات قضایی پس از مشورت «علی» ۳۹ ساله را به جرم مشارکت در دو جنایت به دو بار قصاص در ملاءعام، به خاطر معاونت در قتل عمد به ۱۵ سال زندان، مشارکت در دفن جنازه به یک سال زندان و مباشرت در دستبرد به دو سال زندان، بازگرداندن اموال دزدی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد. «میلاد» ۳۷ ساله هم به جرم مشارکت در سه فقره قتل به سه بار قصاص در ملاءعام و زندان محکوم شد.
در همین رابطه، اسماعیل صادقینیارکی- دادستان قزوین- اعلام کرد: رای به تایید دیوان عالی کشور رسیده و راس ساعت ۳۰/۷ بامداد پنجشنبه - هشتم دی ۱۳۹۰- با تشریفات قانونی در خیابان نواب جنوبی، جنب حمام «یاقوت» اجرا خواهد شد.
منبع: فرهیختگان
منبع خبر: تابناک
اخبار مرتبط: فردا؛ اعدام قاتلان ۴ عضو خانواده قزوینی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران