خطر جنگ و رهبران جنبش سبز، شهریار رستمی

خطر جنگ و رهبران جنبش سبز، شهریار رستمی » نسخه قابل چاپ
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک »

ایران در حال فرو رفتن به کام جنگی ویرانگر است.

چرا صدایی از رهبران یا شورای هماهنگی جنبش سرکوب شده و ناکام سبز بلند نمی شود ؟

خطر جنگ را جدی نمی بینند؟

پیامدهای چنین جنگی را برای ملت ایران قابل توجه نمیدانند؟

یا خود را ملزم به آگاهی رسانی به مردم و نمایندگی عقیده آنها نمیدانند ؟

دلیل چنین انفعال مخربی چه میتواند باشد؟

حقیقت اینست که جمهوری اسلامی با تمام توان برای پنهان کردن هدف حقیقی ماجراجویی های اتمی اش از ملت ایران و جامعه جهانی تلاش کرده و در عین حال سعی میکند با عوام فریبی و بی اهمیت جلوه دادن

تحریم ها و خطر جنگ و تحریک احساسات ملی گرایانه مردم با علم کردن سیاست خارجی دوگانه ایالات متحده ، بخشی از جامعه ایران را به حمایت از سیاست های اتمی خود وادارد .

این در حالیست که عظمت طلبی های علی خامنه ای و برتری جویی های اسرائیل در منطقه که مورد حمایت ایالات متحده و کشورهای غربی نیز میباشد، دست به دست هم داده و گام به گام در حال کشاندن ایران به جنگی ویرانگرند که هیچ بعید نیست به تجزیه ی کشور منتهی شود .

آیا وجود چنین خطرات بزرگ و هراس انگیزی کافی نمی باشد تا رهبران یا شورای هماهنگی پنهانی جنبش سبز را به آگاهی رسانی رسمی به ملت ایران در باب "همه" ی واقعیت و خطراتی که مردم و کشور ایران را تهدید میکند و نتیجه ی ویرانگر جنگ احتمالی واداشته و به این ترتیب در جهت جهل و انفعال زدایی از جامعه ایران تلاشی کنند ؟

بر خی از دوستان که اساسا سخن گفتن با ملت ایران و دولت جمهوری اسلامی را فراموش کرده و

بی توجه به واقعیت مشغول انتشار بیانیه های بی اثر و ثمر برای جلوگیری از حمله ی آمریکا به ایران هستند، بدون در نظر گرفتن این حقیقت که این ترکیبی از منافع ملی و منافع سیاستمداران ایالات متحده و کشورهای غربی است که سیاست خارجی آنها را تعیین میکند ، نه بیانیه های ناپیدای ما .

اگر هم هدف از این بیانیه ها اثر گذاشتن بر افکار عمومی این کشور ها و از این راه اثر گذاری بر سیاست خارجی این دولت ها ی دموکراتیک است، فکر میکنم بهتر است یقین داشته باشیم بیانیه های افرادی ناشناس که در افکار عمومی جهان دارای هیچ پایگاه قابل توجه و اثر گذاری نیستند ، در مقابل دستگاه عظیم تبلیغاتی این کشورها که با تمام توان در حال "عادلانه" و "ضروری" جلوه دادن این جنگ می باشند ،دارای اثری در حد " بی اثری" است.

متاسفانه در این اثنا اصلاح طلبان هم که از همان ابتدای شکل گیری جنبش سبز خواهان محدود ساختن آن به چهارچوب همین نظام ،حتی به قیمت فروکش کردن و خاموشی آن بودند و از جنبش سبز و اصلاحات چیزی جز چرخش قدرت در درون همین ساختار و انتقال قدرت از اصولگرایان به خط امامی های سابق را آرزو نمیکردند، با تکرار مداوم این ادعا که در صورت حمله ی آمریکا همه در کنار نظام خواهیم بود، به نوعی مشغول قوت قلب دادن به سلطان جهت پیگیری سیاست های جنگ افروزانه اش به عنوان روشی برای جلب حمایت داخلی و رفع خطر خارجی از راه دستیابی به تسلیحات اتمی بوده و به این ترتیب از مردم میخواهند که 30 سال جنایت و تجاوز و تباه کاری این رژیم را نادیده گرفته و دیوانه وار خود را فدای عظمت طلبی های "سلطان" کرده و با دست خود برای کره شمالی شدن ایران تلاش کنند .



منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: نامه دوم خانواده تاج زاده: پرسشگری از حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز