ماجرای همیشگی مردم‌فروشی، این بار زلزله آذربایجان شرقی

جهان نیوز - کیوان صائمی:
برای من، یک توئیت تاریخی یکی از فعالان مشهور رسانه ای ستاد قیطریه موسوی در شب 22 خرداد، از جملات خاص میرحسین موسوی در آن کنفرانس خبری کذایی اعلام پیروزی پیش از پایان شمارش آرا بیشتر اهمیت داشت.

اظهارنظری که به نظرم بیش تر از هر چیز ماهیت خاص جریان روشنفکر ضدانقلاب را که به دنبال استفاده از موسوی بودند و متاسفانه موفق هم شدند، نشان می دهد. این فعال رسانه ای که بعد از انتخابات بلافاصله عازم ترکیه و بعد از آن آمریکا شد در شب اعلام نتایج جمله ای تاریخی را در صفحه شخصی اش در توئیتر نوشت: "هر چه به تمدن نزدیک تر می شویم آرای میرحسین هم بیشتر می شود. امیدوار باشید."

و این درست در ساعت ابتدایی پایان رای گیری بود .زمانی که رای روستاها و شهرهای کوچک با درصد بالایی به نفع احمدی نژاد اعلام شده بود و رای شهرهای بزرگ به دلیل کثرت رای دهندگان همچنان مبهم و اعلام نشده باقی مانده بود.  مردم روستاها و شهرهای کوچک،"بی تمدن" هایی که شایسته ملامت اند چون نمی فهمند که باید به چه کسی رای بدهند. 

هنگام مشاهده جریان خاص برانگیخته شده این یکی دو روز در فضای مجازی و به خصوص شبکه های اجتماعی  در واکنش به زلزله مصیبت بار آذربایجان  شرقی مدام به یاد این جمله می افتادم. جریان سیاسی کار و سوء استفاده گری که به یکباره " بی تمدن ها" برایشان اهمیت حیاتی یافته؛ بدون کوچکترین ملاحظه ای صراحتا مشغول هلهله و پایکوبی بر سر اجساد آن بیچارگان هستند.

تا شاید در خوش بینانه ترین حالت توهم ذهنی کودکانه شان فقط بتوانند اندک ضربه ای به وجهه و آبروی نظام جمهوری اسلامی بزنند. از پخش دهان به دهان شایعه دروغ پوشش ندادن خبر زلزله در صداوسیما، صداوسیمای دروغگو و رسوا شده ای  که طبق ادعاهای صریح و هزار بار تکرار شده خودشان اصلا جایی بین مردم ایران ندارند و بیینده ای ندارد و "مردم ماهواره‌بین" ایران لحظه ای را هم به تماشایش تلف نمی کنند و متمسک شدن حقیرانه به پخش یک برنامه طنز (که البته می توانست با کمی هوشیاری بیشتر پخش نشود و بهانه به دست این آدمها ندهد) تا دست و پازدن های مبتذل و خطرناک درباره صحت و سلامت فعالیت ارگان های امدادی نظام مثل هلال احمر در این شرایط بحرانی که نیاز مبرم و حیاتی به کمک های مردمی وجود دارد و تنها راه کمک رسانی همین ارگان های امدادی هستند، یک بار دیگر خیلی خوب چهره اصلی جریان مدعی روشنفکری سیاسی را نمایان کرد.

ماجرای زلزله آذربایجان شرقی با وجود همه ابعاد مصیبت بارش برای بار هزارم ثابت کرد که تنها چیزی که برای این جریان ارزش دارد مقاصد و خواست های پیش پاافتاده سیاسی و البته طبیعتا اقتصادی شان است. آن هم مبارزه ای که هزینه ای برای ما نداشته باشد: پشت میز کامپیوتر می نشینیم و لایک می زنیم و شر(share) می کنیم و پست می زنیم و دنبال می کنیم...

هر چه قدر از آوای محمدرضا شجریان خوشمان می آید از بقیه وجوه شخصیت اش زیاد دل خوشی نداریم اما درود می فرستیم به شرف او که در جریان زلزله بم وقتی از او درباره خرابی ارگ بم پرسیدند گفت هزاران هزار ارگ بم فدای جان یک انسان ایرانی ...

و کاش این جریان حداقل به اندازه "استادشان" شرف داشتند که اینگونه با جان آدمها به خاطر مقاصد مبتذل سیاسی بازی نکنند. در موقع اعلام نیاز فوری ارگان های امدادی پخش شایعه فروش اقلام امدادی در بازار آزاد فقط یک نتیجه برای مردم بیچاره ای دارد که شاید حیاتشان فقط  به یک بسته دارویی یا غذایی بسته باشد. در شرایط بحرانی ای که آدمها وقت و فرصت پیگیری منبع شایعه را ندارند...