نسل نو افغانستان در مورد مذاکره با طالبان چه فکر میکند؟
جوانان افغانستان در دوازده سال گذشته زندگی متفاوت با نسل های گذشته این کشور برای خود ساختهاند
عصر یک روز تابستانی است. هوا معتدل است و باد هم آرام میوزد. شماری از جوانان در خانهای در شهر کابل در دفتر "انجمن قلم نویسندگان افغانستان" جمع شدند.
این دفتر معمولا محل تجمع جوانان به خصوص فرهنگیان و فعالان جامعه مدنی است. بسیاری از برنامههای فرهنگی و اجتماعی در اینجا راه اندازی میشود.
جوانانی که گرد هم آمدند زیر سایه درختی نشستهاند و از تغییرات زندگیشان در یازده سال گذشته گپ میزنند، از حال میگویند و تصویرشان را از آینده بیان میکنند.
گرچند آنها همدیگر را نمیشناسند اما با هم صمیمی حرف میزنند و مشترکات زیادی را در یکدیگر درک میکنند.
زندگی نسل جدید افغانها با نسلهای گذشته تفاوتهای زیادی دارد. سالهاست که در افغانستان جنگ ادامه دارد. آنها همراه با صدای توپ و تفنگ بزرگ شدند اما جنگ را راه حل نمیدانند.
خود را با جهان امروز و عصر علم و فنآوری همراه ساختهاند و میگویند با وجود تمام ناهنجاریهای موجود و نگرانی از آینده، حاضر نیستند دستاوردهای شان را هدر دهند و میکوشند به سوی موفقیتهای بیشتر گام بردارند.
نزدیک شدن سال ۲۰۱۴ و خروج نیروهای خارجی، گشایش دفتر طالبان در قطر، جدی شدن گفتگوهای صلح و اختلافات بر سر امضای موافقتنامه امنیتی افغانستان و آمریکا، این روزها دلمشغولی تمام افغانها به ویژه جوانان این کشور است.
این جوانان همه روی انجام صلح و گفتگو با مخالفان مسلح با هم همنظر هستند اما تاکید میکنند که طالبان نباید با چهره گذشته برگردند و باید در این گفتگوها دستاوردهای سالهای گذشته حفظ شود.
آنها تاکید دارند که نباید با طالبان زیر نام 'امارت اسلامی افغانستان' ' گفتگو شود زیرا این نام یادآور "دورهای سیاه" در زندگی همه افغانها است.
رامز بختیاررامز بختیار
"به حرکت جوانان برای ساختن آینده باور دارم"با صدای بلند و رسا حرف میزند. مانند سیاستمداران پختهای که سالها الفبای سخنرانی را در تجربه آموختهاند.
اما او تنها ۲۱ سال دارد. میگوید که مناظره کننده "سخنران" است. او در رقابت 'مناظره کنندگان' در افغانستان مقام اول را به دست آورده است.
رامز از این پیروزی به عنوان بزرگترین دستاورد زندگی اش یاد میکند.
لیسانس خبرنگاری دارد و اکنون تحصیل را در رشته مدیریت آغاز کرده است.
او میگوید: "ما جوانان تصویر ساختیم و حرکت کردیم و این حرکت را رساندیم تا سرحدی که قرار است رخ صفحه را تغییر دهیم. نمیدانیم پشت صفحه با رنگ سیاه چیزی نوشته شده یا رنگ سبز که به ما امید میدهد، پیام صلح میدهد و لبخند میدهد."
او وضعیت فعلی افغانستان را با سالهای ۱۹۶۰ میلادی در آمریکا مقایسه میکند و میگوید که حرکتهای مردمی در آن کشور توانستند تاریخ را تغییر دهند.
به حرکتهای جامعه مدنی در افغانستان به خصوص از سوی جوانان در سالهای اخیر اشاره میکند و میگوید: "من به آینده این حرکتها خوشبین هستم. هدفم رشد جامعه مدنی است ولو آن حرکت را یک فرد انجام دهد یا یک جمعیت."
او تاکید میکند که طالبان هرگز دوباره با چهرهای که در گذشته داشتند، برنخواهند گشت چون چنین چیزی را جامعه قبول ندارد.
او صلح را راه حل بحران کنونی در افغانستان می داند و تاکید می کند که باید به جوانان نیز در این عرصه سهم داده شود. او به برگزاری جرگه مشورتی صلح در افغانستان اشاره میکند که در آن تمام جوانان 'یک صدا' خواهان صلح با مخالفان شده بودند.
فهیم صدیقیفهیم صدیقی
"نگرانم ماستر دستفروش نشوم!"فهیم ۲۵ ساله خوشحال است و میگوید در یک دهه گذشته از فرصتهای به وجود آمده در افغانستان بسیار استفاده کرده است.
او یک شرکت تبلیغاتی دارد و در کنار آن خبرنگار و مسئول سازمان خط نو است.
میگوید در زمان حکومت طالبان نیز به آیندهای روشن فکر میکرده و پس از آن نیز بسیار تلاش کرده تا از فرصتهای به میان آمده برای ساختن زندگی اش استفاده کند.
اما او اکنون نگران است و از آنچه در روند صلح افغانستان جریان دارد، به عنوان یک 'سیاست گنگ' یاد میکند.
میگوید: "نگران هستم که کارم را از دست بدهم. اقتصادم را از دست بدهم. مانند گذشته در زمان طالبان که ماسترها کراچی وان/دستفروش بودند، من هم دچار همان مشکل شوم و همه تلاشهایم به هدر برود."
فهیم باور دارد که طالبان در حکومت آینده سهیم خواهند شد اما تاکید میکند که حضور آنان نباید مانند گذشته باشد و باید از آنها تضمین هایی گرفته شود که گذشته تکرار نشود.
فروزان درویشفروزان درویش
"فکر میکردم یک زن خانهدار خواهم بود"فروزان ۲۸ سال سن دارد. ازدواج کرده و مادر دو کودک است. برخلاف آنچه در زمان حکومت طالبان فکر میکرد، اکنون در کنار خانهداری، شاغل نیز هست.
او لیسانس زبان دارد و اکنون در نهاد جامعه مدنی و حقوق بشر افغانستان کار میکند.
از دوران حکومت طالبان که در ولسوالی جاغوری ولایت غزنی گذرانده، به عنوان دورهای سیاه یاد میکند. چیزی که تمام جوانان حاضر در آن با هم همنظر هستند.
او میگوید پس از سقوط طالبان در زندگی اش تغییرات زیادی رونما شده. تحصیل کرده، ازدواج کرده، کار مورد علاقه اش را به دست آورده و اکنون در کنار رسیدگی به امور خانواده و کار، روابط اجتماعی اش با دوستانش محکمتر است.
فروزان گفت: "زن امروز میتواند در تمام تصمیم گیریها دخیل باشد. اصلا تصور نمیکردم به این شکل زندگی خواهم کرد. فکر نمیکردم نظام سیاه طالبان پایان پذیر است."
شاید همین تغییر در تصویرهای گذشته، اکنون او را به آینده خوشبین ساخته است.
فروزان تاکید میکند که جامعه جهانی افغانستان را تنها نخواهد گذاشت و در حضور آنان، وضعیت افغانستان مانند گذشته نخواهد شد.
همچون فروزان بسیاری از زنان در افغانستان حقوق به دست آمده شان را مدیون حضور جامعه جهانی در افغانستان میدانند.
او با روند گفتگوهای صلح در افغانستان موافق و خوشبین است.
فروزان به ظرفیتهای به وجود آمده در افغانستان به خصوص در بین جوانان اشاره کرده و میگوید امکان دارد محدودیت هایی به وجود آید اما حکومت طالبان تکرار نخواهد شد چون چنین اجازهای به آنها داده نخواهد شد.
ظریف لودینظریف لودین
سبزی فروش دیروز، سرمایه گذار امروزظریف ۲۸ سال دارد. مدیر عمومی یکی از پروژه های بانک جهانی است. یک شرکت مالی مشورتی هم دارد.
او میگوید: "ظریف لودین در زمان طالبان در پیشاور پاکستان یک ترکاری/سبزی فروش بود اما پس از این که افغانستان آمد، تحصیلاتش را در رشته محاسبه و مالی ادامه داد و اکنون همه چیز تغییر کرده."
پدر ظریف از نخستین کسانی بوده که پس از سقوط حکومت طالبان، با اشتیاق زیاد همراه با خانواده اش به امید ساختن افغانستان به وطنش برگشته است.
ظریف میگوید به خاطر سختیهایی که در دوران کودکی تحمل کرده اکنون یک بنیاد اجتماعی زیر نام 'دست کمک' ساخته تا به کودکان نیازمند برای ادامه تحصیلشان کمک کند.
ظریف، از بی صلاحیت بودن جوانان در مسایل سیاسی گله دارد اما از دستاوردهای آنان در عرصههای دیگر راضی است.
او در مورد آینده میگوید: "ما باید بیشتر از حضور خارجیها به نفع افغانستان استفاده میکردیم. باید حالا در حالتی نمیبودیم که بگوییم ما به کجا میرویم؟ یا آینده گنگی را در مقابل خود میداشتیم. با آنهم از وقت طالبان، شاید دوره ای بدتر نیاید. امیدوار هستیم که وضعیت خوب و خوبتر شود."
او نیز میگوید که برای آمدن صلح باید گفتگو صورت گیرد اما با وجود ادامه حمایت های جامعه جهانی، دستاوردهای بدست آمده در سالهای گذشته حفظ خواهد شد.
سجاد احمدسجاد احمد
"هیچ روزنه روشن امید وجود ندارد"سجاد میگوید با صدای توپ و تفنگ بزرگ شده و تمام بدبختیهای افغانستان را با تمام وجودش لمس کرده است.
او دانشجوی رشته علوم اجتماعی است و آمر مالی و اداری انجمن قلم افغانستان.
اما او راضی نیست و به آینده هم خوشبین نیست.
میگوید پس از سقوط رژیم طالبان امیدوار بوده که جوانان بتوانند در افغانستان نقش سازنده و موثری داشته باشند اما چنین نشده است.
او میگوید: "آینده را مشکل میبینیم اما فکر میکنم که آینده تاریکی خواهیم داشت. به اندازه سر سوزن هم روزنه روشن برای آینده افغانستان وجود ندارد."
با وجود تمام این ناامیدی، او از جوانان کشورش میخواهد تا با هم یکجا شده و برای ساختن آینده کشور، یک فکر و اندیشه را طرح و با هم حرکت کنند.
طارق اقتداری "دوست دارم با طالبان گفتگو کنیم"طارق میگوید در خانواده فرهنگی بزرگ شده. او در زمان حکومت طالبان در شهر مزار شریف کتاب فروشی داشته اما کتابهایش را نمیفروخته بلکه به امانت میداده تا به جای یک نفر چندین نفر از معلومات آن مستفید شوند.
طارق اقتداری
او در بسیاری از فعالیتهای اجتماعی سهم گرفته است.
عضو مجتمع رهبران جوان است. به عنوان رئیس عملیاتی شبکه افغانی مبارزه با فساد اداری، یک دوره رقابت های دو و میدانی را با شعار مبارزه با فساد اداری راه اندازی کرده و به تازگی شبکه جوانان افغان را ایجاد کرده است.
او به عنوان یکی از رهبران جوان افغانستان در نشست ناتو در شیکاگو و نشست گفتگوهای صلح با جوانان پاکستان اشتراک داشته است.
شاید شرکت در همچو نشست ها سبب شده او رغبت به گفتگوهای صلح با طالبان پیدا کند.
طارق میگوید: "دوست دارم گفتگوها با طالبان صورت بگیرد اما نه به عنوان این که آنها یک جبهه سیاسی خاص مثلا 'امارت اسلامی' هستند."
او به حفظ دستاوردهای یک دهه گذشته و منافع ملی کشور در این گفتگوها تاکید می کند.
طارق ۲۸ ساله، آینده روشنی را برای کشورش میخواهد و میگوید هر آنچه به آن فکر میکرده و میخواسته انجام دهد، در عمل پیاده کرده و این بزرگترین دستاورد زندگی اش است.
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: روحانی با مدیران "ایرنا" و "ایران" چه میکند؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران