جزییات تکان دهنده ای از بازجویی های حسین رونقی

جزییات تکان دهنده ای از بازجویی های حسین رونقی »
» نسخه قابل چاپ
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک »

حسین رونقی زندانی سیاسی، در نامه ای به بازجویانش با بیان فشارهایی که بر وی و خانواده اش در بازجویی ها رفته پرداخته و نوشته است که من بنای کینه جویی و انتقام ندارم چون معتقدم در مقابل اشتباه‌ها و خطاهای دیگران باید گذشت داشت.

در این نامه که خطاب به حاج ناصر، آقای توکلی و برادران بازجو هست، شکنجه ها، فحاشی ها، توهین ها و رفتارهای غیرقانونی و غیرانسانی با جزییات اشاره شده است.

هر چند مقامات قضایی کشورمان وجود هرگونه شکنجه و بدرفتاری با زندانیان را رد می کنند، اما پیش از این نیز برخی دیگر از زندانیان سیاسی در نامه هایی به رییس قوه قضاییه و دادستانی به بیان شکنجه ها و رفتارهای غیرانسانی و غیرقانونی بازجویان پرداخته بودند.

به گزارش کلمه، وی در نامه خود خطاب به بازجوهاش نوشته است: به هنگام انتقال من به بازداشتگاه اطلاعات سپاه تبریز مرا که بر دستانم دستبند زده و بر رویم پتو انداخته بودید در میان صندلی ماشین ناجوانمردانه زیر مشت و لگد گرفتید و زمانی که به این رفتارتان اعتراض کردم ضربات شدید‌تر و ناسزاهای که به مادر، خواهر و خانواده‌ام می‌دادید رکیک‌تر شد و حتی تهدید کردید که اعضای خانواده‌ام را بازداشت می‌کنید! به یاد دارم سمت چپ من نشسته بودید و ضربات محکمی به پهلوی چپم وارد می‌کردید که‌‌ همان موقع با صدای بلند از درد نالیدم! اما شما با خنده گفتی: “برای من فیلم بازی نکن مادر…!” و با شدت بیشتری ادامه دادی.

وی خطاب به یکی دیگر از بازجویانش که حاج ناصر نام دارد افزوده است: در بازداشتگاه، صدای فریاد و ناله‌های شخصی که بشدت زجر می‌کشید به گوشم رسید و من فکر کردم همانند بازداشتگاه های ساواک صدای شکنجه شدن اشخاص را برای ایجاد رعب و وحشت پخش می‌کنند، اما من اشتباه می‌کردم و غافل از آن بودم که شما برای دستیابی به اهداف خود دست به هر کاری می‌زنید. بهت زده شدم زمانی که برادرم را در مقابل خودم دیدم، عمق فاجعه را تازه متوجه شده بودم، صدای ناله و زجر کشیدن برادرم تا ما‌ه ها در سرم سوت می‌کشید؛ برادرم را با باتوم، شلاق و شوک الکتریکی آنقدر زده بودید که دیگر توان فریاد کشیدن هم نداشت، او را برای اعتراف گیری و تحت فشار قرار دادن من چنان شکنجه کردید که ستون فقراتش آسیب دید، دندانش شکست و کف پا‌هایش بخاطر ضربات شلاق تا چند هفته زخم بود و نمی‌توانست حتی راه برود و روی پاهای خود بایستد. هنوز کبودی‌های صورتش جلوی چشمانم است. بی‌رحمی شما در شکنجه برادرم به حدی بود که ماموران بند امنیتی دو الف به هنگام تحویل گرفتن وی در گزارش خود چنین نوشته بودند: “متهم طوری ضرب و شتم شده که قادر به راه رفتن و ایستادن نیست و از ناحیه گوش دچار خونریزی شده است و آثار کبودی در صورت و بدن وی کاملا نمایان است.”

این فعال حقوق بشر طی روزهای اخیر بدلیل نبود امکانات تخصصی و دسنرسی نداشتن به پزشک معالج خود و نبود غذای سالم در زندان با مشکل خونریزی گوارشی نیز مواجه شده بود که به همین دلیل از مصرف داروهای خود برای درمان بیماری کلیوی و پروستات نیز منع شده است.

بر اساس گزارشهای که پیش از این منتشر شده است دادستانی تهران در دوران مرخصی درمانیش با وجود اینکه وی از بیماری و کم کاری کلیوی و همچنین از وجود التهاب پروستات و مثانه رنج می برد اعلام کرده بود بخاطر برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باید به زندان برگردد.

حسین رونقی ملکی از بازداشت شده های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ است که توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۵ سال حبس محکوم شد.

این فعال حقوق بشر شهریور ماه سال گذشته در حالی که در مرخصی درمانی اول خود به سر می برد، به همراه پدر و برادرش (احمد و حسن رونقی ملکی) و۳۳ تن دیگر از امدادگران و فعالان مدنی در کمپ کمک رسانی در سرند واقع در مناطق زلزله زده آذربایجان بازداشت شدند.

چند روز پیش نیز پدر سیدحسین رونقی، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای به دادستان پیرامون وضعیت جسمی فرزندش با تشریح وضعیت وی نوشت: به استحضارتان می‌رسانم کلیه‌های فرزندم و جانش در خطر خواهد افتاد. مجدداً از دادستان محترم و مسئولین محترم زندان اوین و کارشناس محترم سید حسین رونقی تقاضای فوری و اقدام قانونی را خواستارم. کلیۀ مدارک پزشکی در سازمان پزشک قانونی کشور در خیابان بهشتی و پزشکی قانونی‌های دیگر تهران و دادستانی محترم و بهداری زندان اوین موجود است.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

در دنیا

اگر صدای بماند،

اگر سرودی بماند،

اگر کلمه‌ای بماند؛

صدای انسان،

سرود انسان،

در این کلام است:

عشق من،‌ای رهایی پرواز از قفس!

آزادی،‌ای طلوع مقدس!

برادران بازجو، حاج ناصر و آقای توکلی؛

سلام

می‌دانم که در بیان ما رایج نیست به عنوان زندانی سیاسی، بازجویان خود را برادر خطاب کنیم و شاید خود شما در نهان خود با توجه به آنچه بر ما رفته است این را طبیعی بدانید که هیچ گونه احساس عطوفتی نسبت به شما نداشته باشیم. اما من در این نوشته نه بنای کینه جویی دارم و نه می‌خواهم خاطرات تلخ دوران بازداشت و زندان را برای خود، خانواده و دوستانم یادآوری کنم. بلکه فارغ از هرگونه کینه توزی می‌خواهم از رفتار و برخورد شما و همکارانتان در ۲۴ ساعت اول بازداشتم در سال ۸۸ بگویم تا هم همیهنان بدانند چه جفاهای در حق من و خانواده‌ام صورت گرفته است و هم شما اگر سخنان مرا مطابق واقع و انصاف دیدید قدری در نوع عملکردتان تأمل و قضاوت کنید و از مسیر از نظر من اشتباهی که در آن قدم گذاشته‌اید برگردید. من بنای کینه جویی و انتقام ندارم چون معتقدم در مقابل اشتباه‌ها و خطاهای دیگران باید گذشت داشت.



منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: نامه حسین رونقی درباره شکنجه گران اطلاعات سپاه