روستای ناشناخته جذامی‌های ایران (+عکس)

انگار راوی اول شخص بوف کور «صادق هدایت»، عادت همیشگی‌اش را رها کرده باشد. دیگر نقش یکسانی روی قلمدان نمی‌کشد. از دختری در لباس سیاه که شاخه‌ای گل نیلوفر آبی به پیرمردی هدیه می‌دهد، خبری نیست. جوی آبی میان دختر و پیرمرد وجود ندارد و راوی بر همه عادت‌هایش چشم بسته و تنها به بیماران جذامی زل زده. نقش آنان را روی قلمدان می‌کشد و همزمان زمزمه می‌کند: «در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا می‌خورد و می‌تراشد.»

منبع خبر: عصر ایران

اخبار مرتبط: روستای ناشناخته جذامی‌های ایران