رفع حصر یک مطالبه ملی و اجماعی است

چکیده :موضوع حصر حکایت گرفتاری آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و صرفآ یک امر عاطفی نیست. یک چالش سنگین در درون نظام و بین بزرگان انقلاب از یک سو و در میان مردم از سوی دیگر و یک شاخص است. گره ای است که تا گشوده نشود انسجام ملی در محاق می ماند و چشم انداز آینده روشن نمی شود. انسجام ملی یک منفعت ملی است و قاعدتاً مطالبۀ رهبری نظام است. بنابراین روشن است که رهبری نظام به سبب جایگاه آن نمی تواند خواستار ادامۀ حصر باشد و کسانی که دم از ولایتمداری می زنند اما با ارائۀ اطلاعات و تحلیل های غلط و یا القاء نگرانی های موهوم مانع از شکل گیری ارادۀ رفع حصر می شوند در زمرۀ افراطیونی هستند که از ادامۀ حصر سود می برند....


کلمه – علی شکوری راد:

پس از آشتی احتیاط آمیز مردم با صندوق های اخذ رأی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری و راستی آزمایی این صندوقها در برون داد نتیجۀ رأی مردم و شادمانی آنها از نتیجۀ انتخابات به نظر می رسید که به سرعت مسیر تفاهم ملی پیموده شود و رئیس جمهور منتخب بتواند با تحقق وعدۀ انتخاباتی خود در رفع حصرها و حبس ها نشاط و همگرائی لازم برای بازسازی کشور را در بین مردم پدید آورد اما وی تا کنون توفیق تحقق این وعده را نیافته است. البته روشن است که این ناکامی از آن جهت است که او نتوانسته است صاحبان اختیار را مجاب و متقاعد به اتخاذ چنین تصمیمی بکند. دعوت رئیس جمهور برای شرکت همۀ جناح ها و سلیقه ها در راهپیمائی سالروز انقلاب را می توان ابتکارعملی برای این منظور بر شمرد.

راهپیمایی ۲۲ بهمن سال جاری فرصتی بود برای رفع کدورت ها. کدورت هایی که فراتر از کنش ها و واکنش های سیاسی و یا قانونی فضای کشور را فراگرفته و آینده را برای همۀ نیروهای سیاسی و مردم مبهم و تاریک نموده است. کینه و کدورت بحق باشد یا نابحق توان و انرژی هر دو طرف را سلب کرده و در حقیقت یک خسارت ملی است و طبیعتاً رفع آن یک مطالبه ملی و اجماعی است. برای رفع کینه و کدورت گذشت لازم است. فرهنگ گذشت و مدارا هر مقدار که در نزد نیروهای دلسوز و دوراندیش فراوان تر یافت می شود در نزد افراد و نیروهای افراطی و رادیکال کمتر می توان از آن سراغ گرفت. به همین دلیل است که اعلام شرکت اطلاح طلبان در راهپیمائی ۲۲ بهمن و فراخوان آنان برای شرکت مردم در آن که به تعبیر آقای خاتمی قدمی در جهت رفع کدورت ها بود به مذاق افراطیون تمامیت خواه خوش نیامد و آنها همه گونه تلاش کردند تا حضور اطلاح طلبان در این راهپیمائی کمرنگ نشان داده شود و یا سعی کردند با طرح شعارها و رفتارهای افراطی اطلاح طلبان را از شرکت در راهپیمائی منصرف یا پشیمان کرده و در برابر بخشی از جناح خودشان که مخالف این حرکت همگرایانه بودند منفعل سازند.

وقتی روزنامۀ جوان که متعلق به بخش افراطی سپاه پاسداران است در روز شنبه ۲۶ بهمن تیتر زد که “مصادرۀ جناحی جشن انقلاب ممنوع” یعنی اتهامی که همواره به خودشان وارد می شد را به اصلاح طلبان وارد کرد و نوشت که “۲۲ بهمن متعلق به هیچ حزب و گروهی نیست” آشکار شد که استراتژی خارج کردن جشن انقلاب از انحصار افراطیون جناح مقابل نتیجه داده است و شرکت اصلاح طلبان در راهپیمائی موجب انفعال آنان شده است. انفعال افراطیون در هر شرایطی و به حاشیه رانده شدن آنها معمولاً نشانه ای خوب برای اثبات درستی مسیر است.

نکته در خور توجه این است که شعارها و مطالبات افراطی و یا افراط در طرح برخی شعارها و مطالبات معمولاً نتیجۀ معکوس ببار می آورد. نمونه بارز این ادعا افراط در نفی هولوکاست و یا ادعای مدیریت جهانی توسط احمدی نژاد بود که اولی به نفع صهیونیست ها تمام شد و دومی موجب عجز از مدیریت امور داخلی کشور بود. باید اذعان کرد که در این سو نیز در جریان جنبش سبز عده ای افراطی پا را از شعار و مطالبۀ معتدل “اجرای بدون تنازل قانون اساسی” فراتر گذاشته و شعار “جمهوری ایرانی” سر دادند و یا در نوعی واکنش به ادعای مدیریت جهانی شعار “نه غزه، نه لبنان” را تکرار کردند که نتیجۀ معکوس ببار آورد و بهانۀ تبلیغاتی مهمی برای سرکوب جنبش بدست طرف مقابل داد.

اما امروز مطالبۀ رفع حصر یک مطالبۀ ملی و اجماعی است چرا که تنها افراطیون دو طرف هستند که از ادامۀ حصر سود می برند. اگر افراطیون را از دایرۀ ملی و اجماعی خارج می نامیم بدلیل آن است که آنها از یک سو علی رغم پر سروصدا بودن کم تعداد هستند و از سوی دیگر حرکت آنها هرگز متضمن منافع ملی نیست. چه آنها که با رفع حصر مخالفت افراطی می کنند و حتی حکم اعدام برای رهبران در حصر صادر می کنند و چه آنها که بخواهند رفع حصر را ناشی از ضعف و استیصال طرف مقابل تبلیغ و آن را بگونه ای مطرح کنند که شکست آنها تلقی شود موجب تداوم وضع موجود و ایجاد انقباض و خستگی ملی بوده یا خواهند بود.

برای دریافت روشن تر این سخن باید از خود پرسید که چه کسانی از پروژۀ ادامۀ حصر سود می برند و خسارت آن متوجه کیست و کجاست.

موضوع حصر حکایت گرفتاری آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و صرفآ یک امر عاطفی نیست. یک چالش سنگین در درون نظام و بین بزرگان انقلاب از یک سو و در میان مردم از سوی دیگر و یک شاخص است. گره ای است که تا گشوده نشود انسجام ملی در محاق می ماند و چشم انداز آینده روشن نمی شود. انسجام ملی یک منفعت ملی است و قاعدتاً مطالبۀ رهبری نظام است. بنابراین روشن است که رهبری نظام به سبب جایگاه آن نمی تواند خواستار ادامۀ حصر باشد و کسانی که دم از ولایتمداری می زنند اما با ارائۀ اطلاعات و تحلیل های غلط و یا القاء نگرانی های موهوم مانع از شکل گیری ارادۀ رفع حصر می شوند در زمرۀ افراطیونی هستند که از ادامۀ حصر سود می برند.

استقبال از دعوت رئیس جمهور و اعلام شرکت اصلاح طلبان در راهپیمائی ۲۲بهمن یک ابتکار عمل برای تأکید بر مشترکات و ایجاد همگرایی بود. توجهی بود که نگذاریم فاصله ها موجب میدان داری افراطیون شود. همان طور که در مقدمه اشاره شد افراطیون علی رغم تلاش فراوان و توفیق نسبی در برخی تاکتیک های تبلیغاتی نتوانستند ابتکار عمل اصلاح طلبان را به شکست بکشانند. پیام راهپیمایی مردم در آن روز از زبان رئیس جمهور شنیده شد و در کلام اخیر مقام معظم رهبری نیز تبیین گردید.

وقتی مردم در سالروز پیروزی انقلاب در کنار هم قرار می گیرند و با هم راهپیمایی می کنند چرا باید برخی عزیزانشان در حصر و برخی دیگر در حبس باشند. امروز دولتی بر سر کار است که قطعاً دارای پشتوانۀ رأی مردم است. اگر حصر برداشته شود و عزیزان در حبس آزاد شوند یقینا دولت با آرامش بیشتری به حل مشکلات و ادارۀ کشور خواهد پرداخت و آن عزیزان نیز همان طور که سابقه طولانی خدمتشان به انقلاب، نظام و مردم نشان می دهد مسلماً جز در این جهت گامی برنخواهند داشت.

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: شورای عالی امنیت ملی با راکعی برخورد کند