خمینی، در چهار اپیزود و سه خط، ماهان محمدی

خمينی، در چهار اپيزود و سه خط، ماهان محمدی »
» نسخه قابل چاپ
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک »

گاهی گريزی از حقيقت حضور هميشگی گذشته در هرلحظه از زمان حال نيست حقيقتی که باعث نگاه به عقب و تاريخ گردی و بازخوانی وقايع گذشته ميشود ، نگاهی از دور به آنچه واقع شده تا شايد امکانی ايجاد کند برای تامل بيشتر در رفتار و لحظات آينده و شايد ساختن خوشی ها و در امان ماندن از تکرار زجرها.
" زخم های گذشته در گذر زمان التيام پيدا ميکنند بدون آنکه اثر آنها از بين برود " هگل.

امروز چهاردهم خرداد ماه هزار و سيصد و نود ويک در راه برگشت از فرودگاه و بدرقه يک دوست هستم ، اين شروع يکی از صفحه های دفترچه خاطرات است که اينطور ادامه پيدا ميکند ، به عوارضی که رسيدم جلال و جبروت بارگاه امام راحل طوری مجذوبم کرد که تصميم گرفتم برای اولين بار سری به مرقد مطهر بزنم ، وارد که شدم هنوز شلوغ بود ، ناخودآگاه بياد منظره پيش از اين بنا افتادم ، زمينی باير که بخشی از گورستانی بود که نامش بهشت زهرا شد ، جايی که شاهد اتفاق های زيادی بود ، از گريه و شيون و زاری گرفته تا کف و سوت و شعار الله اکبر و ماوای شهيد گمنام و سردار لشگر و انقلابی و مخالف و سردخانه سيار و خيل سياه پوشان ، و حالا مرقدی با اين وسعت بر روی قبری به آن کوچکی برای مردی به آن بزرگی، که بدنبال زنده نگه داشتن اسلام بود و به فکر تنگدستی مستضعفين و آب و برق مجانی و تودهنی به استکبار. مردی که بدنبال آباد کردن کشور بود و نه پر کردن قبرستان ها. مردی که زندگيش به يکباره در چهار اپيزود در پيش چشمانم قرار گرفت.



منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: «خمینی، در چهار اپیزود و سه خط» - ماهان محمدی