علی جنتی: به هاشمی رفسنجانی نزدیک‌ترم تا پدرم

علی جنتی: به هاشمی رفسنجانی نزديک‌ترم تا پدرم
گویا
علی جنتی: به هاشمی رفسنجانی نزديک‌ترم تا پدرم »
» نسخه قابل چاپ
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک »

اعتماد ـ با آمدن روحانی، نه تنها فضای سياسی کشور تغيير کرده که شکل و شمايل وزارتخانه‌ها هم متفاوت‌تر از قبل شده. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی يکی از اين وزارتخانه‌هاست. برای رسيدن به دفتر وزير کافی است به طبقه چهارم بروی. به محض ورود به راهرويی که منتهی به دفتر علی جنتی می‌شود قاب عکس‌های روی ديوار چشم‌نوازی می‌کند. عکس وزرای ارشاد به ترتيب کنار هم قرار گرفته؛ ناصر ميناچی، عباس دوزدوزانی، عبدالمجيد معاديخواه، سيد محمد خاتمی، علی لاريجانی، مصطفی ميرسليم، عطاء‌الله مهاجرانی، احمد مسجدجامعی، محمدحسين صفارهرندی، سيد محمد حسينی و حالا هم علی جنتی. از راهروی ١٠ متری که عبور می‌کنيم توسط مسوول دفتر وزير به اتاقی راهنمايی می‌شويم که آن سوی آن اتاق وزير است. چند دقيقه‌يی را منتظر می‌مانيم که می‌گويند آقای وزير پذيرای شما هستند. علی جنتی به استقبالمان می‌آيد، سياستمدار ٦٥ ساله‌يی که به هيچ عنوان شبيه ٦٥ ساله‌ها نيست؛ کت و شلواری شيک و اتوکشيده، کفش‌هايی براق، پيراهنی يقه ديپلمات و لبخندی بر لب. همين که تعارفمان می‌کند روی مبل بنشينيم، دفتر کار وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی را نگاهی می‌کنم؛ اتاقی بزرگ با دو دست مبلمان. يک دست که سمت چپ ميز کار علی جنتی قرار گرفته و ديگری دقيقا روبه‌روی ميز کار وزير و البته با کمی فاصله. ضلع غربی اتاق، تلويزيونی ٨٤ اينچ و با فاصله‌يی نسبتا زياد از ميز کار آقای وزير قرار گرفته.

قرارمان با علی جنتی سخن گفتن درباره پيچيدگی‌های حوزه فرهنگ در ايران بود. همين بود که او برای سخن گفتن درباره کارکردها و دل‌نگرانی‌هايش ترجيح داده بود تا همزمان با دو رسانه با دو مشی متفاوت گفت‌وگو کند؛ روزنامه اعتماد و ماهنامه ٤٢ وابسته به حزب موتلفه. با سردبير مجله ٤٢ قرار گذاشته بودم که هر کسی سوالات خودش را بپرسد و پس از آن هر کسی پرسش‌های خود را در رسانه‌اش منتشر کند. اما از همان آغاز گفت‌وگو فهميدم که سردبير ماهنامه وابسته به حزب موتلفه همان دغدغه‌هايی را دارد که ما داريم. گويی نسل جديد اين حزب متفاوت‌تر از بزرگان موتلفه به مسائل نگاه می‌کنند؛ مساله‌يی که در پايان گفت‌وگو باعث شد تا علی جنتی بگويد: «جالب بود که دو مصاحبه‌کننده از دو رسانه با دو رويکرد سياسی، تکميل‌کننده پرسش‌های هم بوديد.»

در اين مصاحبه از علی جنتی درباره پيچيدگی‌های مقوله فرهنگ، کاستی‌های فقهی درباره فرهنگ، مشکلات و عملکرد وزارت ارشاد، ماجرای ممنوع‌القلم‌ها، مميزی کتاب‌ها، ماهواره ديدن مردم و نگاه وزارت ارشاد به بازگشت شجريان طرح پرسش کردم و در کنار آن درباره رابطه او با آيت‌الله جنتی، حضور در جلسات ماهانه تحصيلکردگان مدرسه حقانی و علل تشديد فشارهای سياسی به وزارت ارشاد و شخص وزير هم پرسيدم. علی جنتی درباره لطيفه‌هايی که درباره پدرش توليد شده با ناراحتی گفت: برای خود من هم پيامک‌هايی می‌آيد و هر بار که اينها را می‌خوانم دلگير می‌شوم و با خودم می‌گويم به کجا می‌رويم. درباره تقرب فکری و سياسی‌اش که می‌پرسم به چه کسی نزديک‌تريد، آيت‌الله هاشمی يا پدرتان، بدون مکث و با جديت می‌گويد: «جناب آقای هاشمی.» مصاحبه تمام می‌شود. علی جنتی برای بدرقه همراه‌مان آمد. سرم را چرخاندم و نگاهی به روی ميز کارش انداختم؛ صفحه فيس‌بوک آقای وزير باز بود.

* آقای وزير! الان در حوزه فرهنگ، ما هم مشکلات و مسائل را می‎دانيم و هم غايتی که مدنظر است. اما روش‎ها مختلف است. روش اصلی را چه ارگانی بايد تعيين کند؟ آيا حوزه‎های علميه ما نتوانستند تبيين بکنند؟ يا نه به فرمايش رهبری معظم انقلاب، خيمه فرماندهی حوزه فرهنگ که شورای عالی فرهنگی است نتواسته مسير را مشخص کند؟ و حالا اگر فرض بگيريم همه وزرای فرهنگ بعد از انقلاب، همين جا در اين اتاق دور هم جمع باشند همه نظرات متفاوتی دارند ولی چرا تا به حال برای مواجهه با پديده‎های فرهنگی به يک روش واحد نرسيديم؟ مثلا در رابطه با مقوله بی‎حجابی و بدحجابی چرا ما به نتيجه واحد نرسيديم؟ چه کسی کم‎کاری کرده که اين روش‎ها تبيين نشده‎اند؟



منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: علی جنتی: به جناب هاشمی نزدیک‌ترم تا پدرم