"موهای بدنم با دیدن گلم به عراق سیخ می‌شود"

"موهای بدنم با ديدن گلم به عراق سيخ می‌شود"
گویا
"موهای بدنم با ديدن گلم به عراق سيخ می‌شود" »
» نسخه قابل چاپ
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک »


مرتضی پورعلی‌گنجی

مهر ـ «مادرم همه زندگی من است»، «مديون دوستی‌مهر و کی‌روش هستم»، « آرزو داشتم پيراهن تيم ملی را برتن کنم»، «در سال ۹۴ عمو می‌شوم» و «می‌خواهم اسطوره‌ شوم» از صحبت‌های مرتضی پورعلی‌گنجی است.

به گزارش خبرنگار مهر، مرتضی پورعلی‌گنجی يکی از ستاره‌های تيم فوتبال نوجوانان ايران در جام جهانی نوجوانان ۲۰۰۹ نيجريه بود اما بعد از آن مسابقات او و ستاره‌های ديگر آن تيم کمتر توسط مربيان فرصت حضور در رقابتهای باشگاهی را بدست می‌آوردند. البته ۶ سال طول کشيد تا مرتضی خود را به عنوان يک پديده و ستاره به فوتبال ايران معرفی کند.

روزی که کی‌روش نام او را در بين ۱۱ بازيکن اصلی ديدار با بحرين در جام ملت‌های ۲۰۱۵ استراليا قرار داد، کمتر کسی فکر می‌کرد هافبک تيم فوتبال نوجوانان، جوانان و اميد، بتواند در دفاع چپ آنقدر موفق عمل کند که يکی از بهترين بازيکنان ايران در اين جام لقب بگيرد.

پورعلی‌گنجی که پيراهن شماره ۸ را در اين جام برتن کرد، پيراهنی که سال‌های بر تن علی کريمی جادوگر فوتبال آسيا بود، شايستگی‌های خود را به بهترين شکل در زمين ارائه کرد تا در نهايت به عنوان يکی از پديده‌های جام ملت‌ها معرفی شود.

شماره ۸ جديد فوتبال ايران، متولد ۳۰ فروردين ۱۳۷۱ در روستای پايين گنج افروز بابل است. وی فوتبال را در مسابقات آموزشگاه‌های شهرستان بابل آغاز و سپس به باشگاه فوتبال پيکان بابل پيوست. وی مدتی کوتاه در پاس تهران بازی کرد اما خيلی زود به تيم نوجوانان دعوت شد. حضور در تيم احسان ری و نفت تهران، پل صعود او به تيم ملی بود و در نهايت هم تصميم گرفت به تيم تياجين‌تدا چين برود و فوتبالش را در ليگ حرفه‌ای اين کشور پهناور آسيايی ادامه دهد.

گفتگوی نوروزی خبرنگار مهر با مرتضی پورعلی‌گنجی که هم‌اکنون دانشجوی رشته تربيت بدنی است، را در زير می‌خوانيد:

* لحظه سال تحويل امسال کجا بودی؟
- لحظه تحويل سال جديد در مسير رفتن به اتريش بودم تا بتوانم در اردوی تيم ملی حضور يابم و متاسفانه در کنار خانواده‌ام نبودم.

* از سين‌های هفت سين کدامش را بيشتر دوست داری؟
- سيب را و آن را هميشه به مادرم تقديم می‌کنم چون عشق و زندگی‌ام است و به او می‌گويم شما همه کس من هستيد و اگر نباشيد دوست ندارم زندگی کرده و يا پيشرفت کنم. من هر چقدر تلاش می‌کنم، برای آن است که بتوانم لبخندی را روی لبانت (مادرم) بياورم.

* حالا که از مادرت دور هستی، فکر می‌کنی لحظه تحويل سال چه دعايی برايت می‌کند؟



منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: "موهای بدنم با ديدن گلم به عراق سيخ می‌شود"