ولایتی: مذاکره‌کنندگان ایرانی مراقب خدعه طرف مقابل باشند

ولايتی: مذاکره‌کنندگان ايرانی مراقب خدعه طرف مقابل باشند
گویا
ولايتی: مذاکره‌کنندگان ايرانی مراقب خدعه طرف مقابل باشند »
» نسخه قابل چاپ
» ارسال به بالاترین
» ارسال به فیس بوک »

خبرگزاری تسنيم: مشاور مقام معظم رهبری در امور بين‌الملل گفت: جمهوری اسلامی ايران در مذاکرات هسته‌ای به موازنه دو طرفه معتقد است.

به گزارش گروه سياسی خبرگزاری تسنيم، پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری پيرامون مذاکرات هسته‌ای و نيز اوضاع منطقه، به خصوص تحولات يمن گفت‌وگويی با علی اکبر ولايتی انجام داده است که در زير می‌خوانيد:

يکی از نکاتی که در طول مذاکرات هسته‌ای ميان ايران و کشورهای ۱+۵ قابل تأمل است، به تعبير رهبر انقلاب، پايبندی ايران به «اخلاق سياسی- اسلامی» بوده است. گزارش‌های رسمی آژانس بين‌المللی انرژی اتمی نيز مؤيد آن است که ايران تا به حال نقض عهد نکرده و به همه‌ تعهدات خود عمل کرده است. در مقابل اما طرف آمريکايی همواره دچار تلون، تقلب و خدعه‌گری بوده است. رهبر انقلاب در بيانات خود در نخستين روز فروردين ماه ۹۴ به يکی از خدعه‌های مقامات آمريکايی اشاره کرده و فرمودند: «اين يک خدعه‌ آمريکايی است که می‌گويند قرارداد می‌بنديم، نگاه می‌کنيم به رفتارها، بعد تحريم‌ها را برمی‌داريم!» از اين حيث، اگر چه تيم مذاکره‌کننده‌ هسته‌ای ايران متشکل از افرادی امين و دلسوز است که تمام تلاش خود را به کار بسته‌اند، اما می‌بايست مراقب خدعه‌گری و شگردهای دشمن نيز بود. در اين‌باره با دکتر علی‌اکبر ولايتی، مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بين‌الملل به گفت‌وگو نشسته‌ايم. دکتر ولايتی از احتياج آمريکايی‌ها به مذاکرات با ايران به‌عنوان تنها گزينه‌ای که در اختيار دارند و هم‌چنين کارشکنی‌های آنان در طول فرآيند مذاکرات صحبت کرده است.

* چرا امروزه حرکت ما به سمت داشتن فناوری هسته‌ای، يک ضرورت مهم است؟
- تقريبا اين موضوع را همه به خوبی می‌دانند که انرژی آينده‌ جهان، انرژی هسته‌ای است. هم انرژی پاکی است و هم تقريباً پايان‌ناپذير. البته نمی‌شود به لحاظ فلسفی گفت پايان‌ناپذير، چون که يک امر مادی است؛ ولی عملاً که ما در طول سال‌ها و دهه‌ها و قرن‌ها نگاه می‌کنيم به انرژی هسته‌ای، می‌بينيم تنها منبعی که ما داريم و می‌توانيم روی آن تکيه بکنيم برای پيشرفت امور صنعتی و امور جاری رو به رشد جهان بشريت، انرژی هسته‌ای است.
انرژی هسته‌ای به دو گونه است: شکافت هسته‌ای و جوش هسته‌ای. شايد بتوان گفت جوش هسته‌ای منبع نهايی توليد انرژی خواهد بود که نمونه‌ بسيار بارز آن خورشيد است. در حقيقت انرژی عظيمی که طی ميلياردها سال از خورشيد ساطع می‌شود، به‌وسيله‌ جوش هسته‌ای است. اينکه منبع آينده‌ انرژی، جوش هسته‌ای خواهد بود، حدس دانشمندان است و در حال حاضر نيز روی اين موضوع کار می‌شود، ولی تاکنون آنچه رايج است، شکافت هسته‌ای است.
شکافت هسته‌ای زباله‌های زيادی دارد که بشر نمی‌داند با آن چه کند. هرجا که اين زباله‌ها قرار بگيرند، صدها سال تشعشع هسته‌ای دارند و موجب بروز امراض و آلودگی می‌شوند. لذا بعضی‌ها آنها را در کف درياها دفن می‌کنند. يا در مقطعی معلوم شد که برخی کشورها با پرداخت پول به کشورهای آفريقايی می‌خواستند آنجا زباله‌ هسته‌ای دفن کنند که اعتراضاتی را به‌ همراه داشت.
اين در حالی است که در جوش هسته‌ای، زباله‌ها و زوائد ناشی از توليد انرژی هسته‌ای خيلی کمتر است. به‌هر‌حال اگر بخواهيم عاقبت‌انديشی کنيم، بايد بدانيم که دير يا زود انرژی فسيلی تمام می‌شود و علاوه بر اين، اين انرژی‌ها آلودگی زيست‌محيطی زيادی دارند؛ به‌خصوص نفت و در درجه‌ بعد گاز.
پس از يک طرف انرژی‌های فسيلی محدود و پايان‌پذيرند و از سوی ديگر آلودگی زيست‌محيطی ايجاد می‌کنند. علاوه بر اينها، نفت کاربردهای بسيار ارزشمندتری دارد تا اينکه فقط آن را بسوزانيم و انرژی توليد کنيم. بنابراين بايد فکر آينده باشيم. هر کشوری که فکر آينده باشد و بخواهد «استقلال» خود را حفظ کند تا دستش زير سنگ آسيای کشورهای دارنده‌ نيروی هسته‌ای قرار نگيرد، بايد به فکر توليد انرژی هسته‌ای باشد.
جمهوری اسلامی به همين دليل به اين امر اهتمام دارد و آنها هم درست به همين دليل، در جهت عکس، اهتمام دارند، چون ايران می‌خواهد استقلال خود را حفظ کند و به کشورهای بيگانه وابستگی نداشته باشد تا به‌ خاطر وابستگی‌هايش مجبور شود از آرمان‌ها و اهداف اصلی خود دست بردارد.

* پس در حقيقت هدف اصلی آنها اين است که هم ايران را از اين حق خود محروم کنند و هم از سويی ديگر، استقلال کشور را با مخاطراتی همراه نمايند.
- بله، دقيقا. خودشان خوب می‌دانند ايران نمی‌خواهد سلاح هسته‌ای بسازد، ولی بهانه می‌گيرند و می‌گويند که ما مراقبت می‌کنيم که شما سلاح هسته‌ای نسازيد. ما هم می‌گوييم اگر موضوع سلاح هسته‌ای است، همه‌ کارهايی که در نطنز، فردو، اراک و... انجام می‌دهيم، تحت نظارت سازمان جهانی انرژی هسته‌ای قرار داده‌ايم. آنها در زمان بوش و کلينتون ما را تهديد به جنگ کردند. بعد ديدند تهديد تأثيری ندارد، ما را تحريم کردند و بعد هم متوجه شدند که تحريم‌ها هم بی‌اثر هستند. البته تحريم برای ايران سخت است، ولی فهميدند که ما تحريم‌ها را تحمل می‌کنيم. بنابراين تنها راهی که برايشان باقی مانده، مذاکره است.

* رهبر انقلاب در بيانات خود در حرم رضوی به اين نکته اشاره کردند که آمريکايی‌ها به مذاکره با ايران احتياج دارند، دليل آن چيست؟
- اينکه آنها احتياج به مذاکره دارند به اين دليل است که راه ديگری ندارند جز اينکه مذاکره کنند. در واقع همه‌ راه‌های ديگر را امتحان کرده‌اند و موفق نشده‌اند. تهديد به جنگ را امتحان کردند، چرا اقدام نکردند؟ برای اينکه تجربه‌ آنها در عراق، افغانستان و... نشان داد که اگر بخواهند در منطقه دخالت کنند، هزينه‌های سنگينی بايد پرداخت کنند. در عراق هرچند خسارت‌هايی به ملت اين کشور وارد کردند، ولی خودشان هم متحمل هزينه‌های سنگينی شدند و در نهايت، مجبور به عقب‌نشينی شدند. لذا آن تجربه‌ها در کنار اين محاسبه که ايران از عراق و افغانستان به‌ مراتب مقتدرتر است، آنها را به اين نتيجه رساند که نمی‌شود در مقابل ايران، کار نظامی انجام داد. اگر چنين تصوری برای آنها به وجود آمده باشد، که قطعاً به وجود آمده است، معلوم می‌شود تهديد نظامی آنها بدون پشتوانه و تأثيرگذاری است. جمهوری اسلامی ايران نشان داده که آماده است با قوت از خود دفاع کند، ولو اينکه در مقابلش آمريکايی‌ها باشند. ما ثابت کرده‌ايم که به‌هيچ‌وجه زير بار زور و تحريم نمی‌رويم. بنابراين تنها راهی که برای آنها باقی می‌ماند، مذاکره است. چه‌ بسا از راه مذاکره، گاهی اوقات با انواع طرح‌ها و فريبکاری‌ها سعی می‌کنند به اهداف خودشان برسند.
در واقع اغلب بنايشان بر اين است که در باغ سبز نشان دهند تا ما وارد مذاکره شويم و بعد می‌گويند اگر شما در اين قسمت عقب‌نشينی کنيد، فلان امتياز را می‌دهيم. وقتی که ما عقب‌نشينی کرديم، آنها امتياز نمی‌دهند و بهانه‌های ديگری می‌آورند و به‌ هر ترتيب، مرحله‌ به‌ مرحله با تبحری که در ديپلماسی پيدا کرده‌اند و ارتباطاتی که با کشورهای منطقه و قدرت‌های جهان دارند، اهدافشان را محقق می‌کنند. در همين راستا، مجموعه‌هايی مثل ۵+۱ را تشکيل داده‌اند و توانسته‌اند کشورهای صاحب حق وتوی شورای امنيت را دور هم جمع کنند برای اينکه وزنه‌ آنها سنگين‌تر شود. به اين ترتيب، آمريکايی‌ها و طرفدارانشان در مذاکره با ايران، اکثريت را دارند.
گاهی آمريکايی‌ها اين‌طور وانمود می‌کنند که اگر با آنها تفاهمی برقرار شود، آنها متکفل قانع کردن بقيه‌ کشورها هم هستند. بعد که با آمريکايی‌ها صحبت می‌شود و به قرارهای اوليه‌ای می‌رسيم، در گام بعدی به عهدشان عمل نمی‌کنند و می‌گويند ما تلاش کرديم، اما موفق نشديم دوستانمان را قانع کنيم. اين اتفاق بارها رخ داده است.

* ممکن است مصاديقی از اين دست کارها را بيان بفرماييد؟



منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: مذاکره‌کنندگان مراقب خدعه‌های چندلایه باشند