این چنین است که سودجویی مشتی سرمایه دار هر روزه از کارگران در محیط های کار قربانی میگیرد. به این توحش باید خاتمه داد. اعتراض به عدم ایمنی محیط های کار یکی از موضوعات مهم اعتراضات کارگران است. یک بند قطعنامه ۷ تشکل کارگری به مناسبت روز جهانی کارگر به این موضوع مهم اختصاص دارد

این چنین است که سودجویی مشتی سرمایه دار هر روزه از کارگران در محیط های کار قربانی میگیرد. به این توحش باید خاتمه داد. اعتراض به عدم ایمنی محیط های کار یکی از موضوعات مهم اعتراضات کارگران است. یک بند قطعنامه ۷ تشکل کارگری به مناسبت روز جهانی کارگر به این موضوع مهم اختصاص دارد
اخبار روز
اعتصابات گسترده، تجمع و اعتراضات کارگران در ابعاد سراسری علیه نا امنی محیط کار، پرداخت نشدن حقوق و دستمزدها (از دوماه تا دوسال)، دستمزدهای پایین تا چهاربرابری زیر خط فقر، وجود بیش از بیست و پنچ میلیون فقیر (چهل در صد در شهرها) سونامی بیکاری تا ده میلیو نفر در جریان است. ایندوره و بویژه با آغاز سال ٩٤ بر ابعاد و گستردگی اعتصابات و اعتراضات کارگران افزوده شده. حجم بالایی از اعتصاب و اعتراضات برای افزایش دستمزدها و علیه پرداخت نشدن دستمزدها انجام میشود. نا امنی محیط کار و جانباختن کارگران خود معضل و مشکلی عظیم برای کارگران و خانواده هایشان است. نوشته زیر داستان یک قتل نام دارد. یک روایت زنده از زبان کسانیکه شاهد قتل برادر و وابستگانشان در محیط کار هستند. داستان قتل ناامنی محیط کار در پالایشگاه شازند است. اما نمونه ای از داستان قتل کارگران در معادن، در کارخانه ها و پروژه های ساختمانی در کوره پزخانه ها و سرنوشت تلخ کارگران مهاجری است که بی نام و نشان در محیط کار های کار میمرند.
داستان قتل کارگران در محیط کارتلخ، اما واقعی است. در نظامهای طبقاتی که سرنوشت انسانها در قبال کارمزدی و استثمار وحشی رقم زده میشود، مزد ناچیز چهار برابر زیر خط فقر سفره و سبد هزینه کارگران و خانواده هایشان را بی رونق کرده، در ایران تحت حاکمیت سرمایه و اسلام سیاسی با ایدئولوژی فاشیستی رمق کارگران را گرفته، که کارگران از تشکل و سندیکا و اتحادیه و آزادی بیان محرومند، و رسانه ها هر روز اعتصاب و نا امنی و اعتراض و شرایط مشقتبار زندگی کارگر و خانواده هایشان را سانسور میکند، در مملکتی که اعدام توسط صاحبان قدرت برای بقا در قدرت ماندن هر روز جان آدمها را میگیرد، داستان قتل در شازند خواندنی میشود.
مرگ کارگران در پالایشگاه شازند تاکنون به ٤ تن رسیده است. طی دو هفته گذشته حداقل سه حادثه گازگرفتگی در پالایشگاه شازند به وقوع پیوسته است. در حادثه اول که صبح روز ٧ اردیبهشت به وقوع پیوست، ٧ کارگر بر اثر استنشاق گازسولفید هیدروژن در واحد آب ترش [واحد ١٨] پالایشگاه مصدوم شدند که سه تن از آن‌ها جان باختند. حادثه دوم شب‌‌‌ همان روز و بر اثر پیچیدن گاز سولفید هیدورزژن در محوطه واحد ١٨ اتفاق افتاد که به مصدومیت ٨ کارگر منجر شد اما همه این کارگران بعد از مدتی به شرایط عادی بازگشتند. در حادثه سوم که ظهر روز ١٥ اردیبشهت به وقوع پیوست، ٨ کارگر بر اثر استنشاق گاز ازت در واحد ١٤ پالایشگاه مصدوم شدند که سه نفرشان به کمای عمیق رفتند و هم اکنون گفته می‌شود حداقل یکی از آن‌ها جان باخته است. «حسن ابراهیمی» از کارگران مصدوم حادثه ٧ اردیبهشت در پالایشگاه شازند جان باخت. با مرگ آقای ابراهیمی شمار قربانیان حادثه یاد شده به ٤ تن رسید. همزمان خبر می‌رسد که حال ٢ کارگر مصدوم حادثه دیروز در این پالایشگاه وخیم است.

داستان یک قتل!
جان باختن ٤ کارگر و مصدومیت بیش از ٢٠ کارگر طی هشت روز در پالایشگاه شازند، در حالی که طی هشت روز بیش از ٢٣ کارگر پالایشگاه امام خمینی شازند در حین انجام تعمیرات اساسی در این پالایشگاه کشته و مصدوم شده‌اند، روز ١٧ اردیبهشت اعلام شد که رییس سازمان محیط‌ زیست به این مجتمع صنعتی به دلیل تولید روزانه ١٦ میلیون لیتر بنزین یورو ٤ لوح «محصول سبز» تقدیم کرده است. این درحالیست که در فاصله ٧ تا ١٥ اردیبهشت حداقل سه حادثه گازگرفتگی در پالایشگاه امام خمینی شازند به وقوع پیوسته است که به مرگ سه کارگر به اسامی محمود ملایی، علیرضا دهقانی و حسن ابراهیمی و مصدومیت بیش از ٢٠ کرگر دیگر انجامیده است. و حال سه تن از کارگرانی که در آخرین حادثه گازگرفتگی مصدوم شدند، به شدت وخیم گزارش شده است. یکی از این اتفاقات در ٧ اردیبهشت، دومی در شب همانروز و سومی در ١٥ اردیبهشت روی میدهد. شنیدن داستان این سه اتفاق تکاندهنده از زبان احد مولایی برادر یکی از جانباختگان ٧ اردیبهشت، نشانگر اینست که چگونه کارگران قربانی ناامنی محیط کار میشوند. و چگونه سرمایه داران بخاطر سودجویی شان، این ناامنی را می بینند و کاری نمیکنند و عامل مرگ کارگرانند.

عباس سلیمانی سخنگوی پالایشگاه شازند اراک در رابطه با فاجعه ای که در آنجا روی داده و سه کارگر جان خود را از دست داده اند، با بیشرمی تمام میگوید:" با توجه به اینکه کار گسترده بوده و تعداد واحدهای تعمیراتی نیز زیادند، این اتفاقات در تعمیرات اساسی، طبیعی است. ". و توضیح میدهد که دارند برای اولین بار پیچیده ترین تعمیرات اساسی را در کشور انجام می دهند و واحدهای جدید RCDو RFCC تعمیر می شوند. با این توضیحات لابد باید منتظر قربانیان بیشتری در این پالایشگاه باشیم ! این اظهارات و اخبار منتشر شده از آنچه در پالایشگاه شازند گذشته است، به روشنی از داستان یک قتل آشکار در این پالایشگاه حکایت دارد. اهدای لوح تقدیر به سخنگوی پالایشگاه شازند از سوی رئیس "سازمان محیط زیست"، نیز همدستی خادمان کل سیستم حاکم و توحش سرمایه داری را مقابل چشم همگان میگذارد. این چنین است که سودجویی مشتی سرمایه دار هر روزه از کارگران در محیط های کار قربانی میگیرد. به این توحش باید خاتمه داد. اعتراض به عدم ایمنی محیط های کار یکی از موضوعات مهم اعتراضات کارگران است. یک بند قطعنامه ٧ تشکل کارگری به مناسبت روز جهانی کارگر به این موضوع مهم اختصاص دارد و میگوید: ما گسترش روز افزون سوانح شغلی منجر به فوت و جرح را ناشی از زیاده خواهی و سود جوئی کارفرمایان و نتیجه سرکوب و پایمال شدن بدیهی ترین حقوق انسانی و اجتماعی کارگران میدانیم و خواهان اعمال فوری بالاترین استانداردهای ایمنی در محیطهای کار هستیم."
پیمانکاری واحد ١٨ پالایشگاه امام خمینی شازند بر عهده شرکت «سازه صنعت ایران» است. هر سه کارگر یاد شده نیروی پیمانکاری این شرکت بودند که برای انجام تعمیرات اساسی به پالایشگاه آمده بودند. داستان تکاندهنده آنچه در پالایشگاه شازند گذشته است را از اخبار منتشر شده خود دولت و از زبان احد مولایی برادر یکی از جانباختگان ٧ اردیبهشت در این پالایشگاه از ابعاد جنایتی که در آنجا گذشته است، پرده بر میدارد. اخبارش را در زیر میخوانید.
احد مولایی، برادر محمود مولایی کارگری که در ٧ اردیبهشت جانباخت، از جنایتی که در این پالایشگاه میگذرد پرده بر میدارد. احد مولایی برادر محمود مولایی یکی از جانباختگان این حادثه! که خود کارگر پیمایی شازند میباشد، در گفتگویی با ایلنا میگوید: به سه کارگر از جمله برادر من [محمود مولایی] و آقایان دهقانی و ابراهیمی مجوز کار داده بودند. به ما اینطور گفته شده است که برادر من و مرحوم دهقانی هنگام بالا رفتن از یکی از برج‌های مستقر در واحد ١٨ بر اثر استنشاق گاز سولفید هیدورژن بیهوش می‌شوند. آقای ابراهیمی که پایین برج بوده است، خود را به سرعت به آن دو نفر می‌رساند اما او هم بیهوش می‌شود. دقایقی بعد دو نیروی آتش نشانی پالایشگاه وارد محوطه می‌شوند تا این سه نفر را نجات دهند، اما ببینید چقدر از نظر تجهیزات ایمنی ضعیف بودند که اکسیژن به همراه نداشتند و آنها نیز همانجا بیهوش می‌شوند. در ‌‌‌نهایت هنگامی که نیروی کمکی برای نجات مصدومان وارد صحنه می‌شود، ابتدا دو نیروی آتش نشانی را نجات می‌دهند و پس از حدود ٤٥ دقیقه برادر من و دو کارگر دیگر را از برج پایین می‌آورند و به بیمارستان منتقل می‌کنند. درواقع سه جنازه را به بیمارستان تحویل می‌دهند." او ادامه داده و میگوید:" تیم ایمنی پالایشگاه حتی آمپول سم زدایی گاز سولفید هیدروژن را در اختیار نداشت و مجبور شدند داروها را از مجتمع صنعتی دیگری در‌‌‌ همان حوالی بیاورند.". او در ادامه سخنانش میگوید:" برادر من در حالی برای انجام تعمیرات به برج مستقر در واحد ١٨ رفته بود که برای او پرمیت کار [مجوز شروع کار ایمن] صادر کرده بودند. صدور پرمیت بدین معناست که محوطه کار از قبل بازرسی شده است و هیچ خطری برای کارگران ندارد. این مجوز برای کار در محوطه واحد ١٨ از ساعت ٧ و نیم صبح تا ٥ و نیم غروب صادر شده بود. برادر من به همراه دو کارگر دیگر ساعت ٨ صبح وارد محوطه شده بودند و نکته قابل تامل اینجاست که‌‌‌ همان زمان هم دچار سانحه شدند".
مولایی در توضیح حادثه دوم که تاکنون از رسانه‌ها مخفی شده بود، میگوید: "شب‌‌‌ همان روز حادثه دیگری در محوطه واحدهای ١٨ و ١٩ پالایشگاه به وقوع پیوست و ٨ کارگر بر اثر نشت گاز سولفید هیدروژن بیهوش شدند. گویا باد گاز موجود در هوا را جابه‌جا کرده بود و به قسمت استراحت کارگران شیفت شب منتقل کرده بود. البته این کارگران را به سرعت به بیمارستان منتقل کردند و هر ٨ نفرشان بهبود پیدا کردند". مولایی در ادامه در رابطه با حادثه سوم در این پالایشگاه چنین توضیح میدهد:"حادثه سوم ظهر دیروز (پانزدهم اردیبهشت) در واحد ١٤ پالایشگاه اتفاق افتاد. ٨ کارگر مصدوم این حادثه بر اثر استنشاق گاز ازت مسموم شدند. پیمانکار این واحد شرکت رامپکو است. سه نفر از کارگران مصدوم در کما به سر می‌برند اما حال ٥ نفر دیگر بهتر است. هر ٨ کارگر مصدوم نیروی پیمانکاری هستند که برای انجام فرایند تعمیرات اساسی به پالایشگاه آمده بودند. در همین گفتگو مولایی از وضع نابسامان بیمارستان امیرالمومنین اراک میگوید:" این‌ها هنگامی که ‌شنیدند معاون وزیر نفت یا سایر مسئولان قرار است به بیمارستان بیایند و از برادر من و دو کارگر دیگر عیادت کنند، به طرز جالبی صحنه سازی ‌کردند. یعنی به یکباره از ده دقیقه قبل ده‌ها پزشک و پرستار به اتاق برادر من و مرحوم دهقانی و ابراهیمی رفت و آمد می‌کردند تا هنگامی که آن مسئول می‌‌آید، صحنه بدین ترتیب فیلم برداری شود. این در حالی بود که در روزهای عادی پزشک در بهترین حالت روزی دو بار به آنها سر می‌زد.".
سخنان برادر محمود مولایی نشانگر عدم وجود ابتدایی ترین کنترلی بر ایمنی محل کار در این پالایشگاه است. بدین ترتیب آنچه در پالایشگاه شازند گذشته است، از ابعاد تکاندهنده جنایتی که در آنجا روی داده است، پرده بر میدارد. کارگران عاملین این جنایت را می شناسند.

کارگرانی که در پالایشگاه شازند جان باختند ویا سلامتی شان به خطر افتاده است، قربانیان شرایط نا امن کار در این پالایشگاه و برخورد غیر مسئولانه و جنایتکارنه کسانی چون سلیمانی هستند که مرگ کارگر در این شرایط جهنمی را "طبیعی " میخواند.(منبع؛ داستان قتل از صفحه فیس بوک کارگران سوسیالیست)


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

منبع خبر: اخبار روز

اخبار مرتبط: اعتصاب کارگران «قطار شهری اهواز» در هفدهمین روز