نگاهی کوتاه به مسئله ردصلاحیت سیدحسن خمینی

چکیده :رد صلاحیت سیدحسن اندوخته معنوی اردوگاه طرفداران امام را بیش از پیش غنی‌تر کرد و این موضوعی است که قطعاً به مذاق رد صلاحیت کنندگان خوش نخواهد آمد. مثل معروف این است که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. این رد صلاحیت نقطه عطفی در فضای سیاسی ایران به وجود خواهد آورد که معلوم نیست به نفع مخالفین بیت امام تمام شود و یکی از آثار آن می‌توان به افزایش وزن طرفداران تفکر امام در عرصه سیاسی کشور اشاره کرد. ...


کلمه – محمدرضا کرمی‌فرد:

ثبت نام جناب سیدحسن خمینی برای انتخابات مجلس خبرگان موجی از شور را در جامعه به وجود آورد به طوری که از همان لحظات اولیه در شبکه‌های مجازی و همچنین فعالان سیاسی واکنش‌های متفاوتی نسبت به آن ابراز کردند. در شبکه‌های مجازی که عموماً توسط جوانان اداره می‌شود و طبع جوان هم آرمان‌خواه است و با توجه به سن حاج حسن به نوعی با ایشان همزاد پنداری کرد و از حضور ایشان در گردونه انتخابات استقبال کرد ضمن اینکه عموم فعالین معتدل و منصف در هر دو جناح مطرح کشوری (راست وچپ) از حضور ایشان به گرمی استقبال کرد اما در طیف مقابل اما وضع به گونه دیگری بود به طوری که عده اندکی تندرو در جناح موسوم به اصولگرا مشخصاً اعضای جبهه پایداری و وابستگان به مدرسه حقانی و موسسه پژوهشی امام خمینی به سردمداری مصباح یزدی و همچنین بخش‌هایی از فرماندهان سپاه با حضور ایشان روی خوش نشان ندادند.

البته رئیس قوه قضائیه هم تلویحاً با حضور ایشان مخالفت کرد و سخنان هاشمی رفسنجانی مبنی بر علامه خواندن حاج سیدحسن را به باد انتقاد گرفت. حضور سید حسن درانتخابات و موج ایجاد شده در انتخابات از زمان اعلام آمادگی ایشان تا مرحله تعیین صلاحیت‌ها واجد بررسی‌های لازم است که نگارنده معتقد است که حذف جناب سیدحسن از گردونه رقابت‌های انتخاباتی منافع ومضاری برای رد صلاحیت کنندگان و هواخواهان ایشان داشته و داردکه به چند نمونه به صورت گذرا اشاره می‌شود. (البته پیش فرض بحث این است که کسی مقدس نیست و سید حسن هم از این قاعده مستثنی نیست و دنیای سیاست محل تجربه‌های انسانی است که خطاء واشتباه هم همزاد آن است)

۱- با حضور سیدحسن که دهه چهارم عمر خود را سپری می‌کند انتظار می‌رفت با تائید صلاحیت ایشان شاهد حضور جوانان در چرخه قدرت باشیم و نوید بخش چرخش نخبگان باشد. چراکه یکی از اتهامات مطرح از اوان انقلاب تاکنون این بوده وهست که حلقه‌های اول انقلاب به سادگی حاضر نیستند کسی را در بلوک قدرت وارد کنند ولی متاسفانه با حذف ایشان، نسل اول انقلاب نشان داد که حاضر به هیچ گونه انعطافی دراین زمینه نیست. ادامه این روند می‌تواند به تهی شدن نهاد انقلاب از حضور نسل‌های جدید منجر شود و روند کادرسازی نیروهای اصیل در چرخه انقلاب را مختل نماید و مع الاسف نتایج زیان بار آن در سالهای بعد آشکار خواهد شد. قدر مسلم این است که نسل‌های جدید توقع دارند که اصحاب قدرت فعلی که عموماً از نسل‌های اول انقلاب هستند به حضور آنان در چرخه قدرت روی خوش نشان دهد که اگر این مهم را شاهد باشیم ظرفیت‌های درونی انقلاب را بیش از پیش ارتقاء خواهد داد. ممکن است گفته شود که حضور در مجلس خبرگان فی نفسه واجد قدرت نیست ولی حضور افراد جوان دراین مجلس که کلیدی‌ترین وظایف آن انتخاب رهبر است می‌تواند حداقل به عنوان یک اقدام نمادین مبتنی بر انعطاف پذیری ساختار قدرت در جمهوری اسلامی برای وارد کردن همه طیف هاو بهره گیری از ظرفیت‌های آنان در پیشبرد انقلاب خواهد بود.

۲- رد صلاحیت سیدحسن خمینی نشان داد که شورای نگهبان و عقبه فکری آن مرزبندی مشخصی با تفکرات امام دارد. البته این جریان هم در طی انقلاب و جنگ با مولوی و ارشادی کردن نظرات امام در مقاطع مختلف این مرز بندی را نشان داده است ولی در زمان حیات امام قدرت عرض اندام نداشت ولی در دو دهه اخیر به انحاء مختلف درصدد انتقام برآمده است که بیان یکایک آن مثنوی هفتاد من خواهد شد.

۳- افزایش محبوبیت تفکر و بیت امام به طور عام و حاج حسن آقا به طور خاص در بین اقشار مختلف مردم مخصوصاً طیف جوان یا به اصطلاح نسلهای جدید.

۴- نادیده گرفتن رویه سنتی و مألوف حوزه‌های علمیه درتائید اجتهاد افراد توسط شورای نگهبان.

۵- طیف وسیعی از مراجع معظم تقلید وعلمای قم به حمایت از بیت امام برخاستند ولی متاسفانه شورای نگهبان در اقدامی بی سابقه این موضوع را نادیده گرفت. موضع گیری‌های ایجابی آیات عظام وحید خراسانی، اردبیلی، صانعی، شبیری زنجانی در تائید اعلمیت جناب سید حسن و بی توجهی حضرات شورای نگهبان به این موضوع نشان داد که تسلط حکومت بر نهاد دین خسارت‌های جبران ناپذیری بر پیکره دین وارد کرده است نمونه مشخص آن علیرغم هزینه‌های سرسام آور حوزه‌های علمیه در قیاس با دانشگاه نتیجه آن صرفاً تائید حدود ۱۶۶ مجتهد بوده است.

۶- استحاله ارزشهای انقلاب توسط جریان پایداری به رهبری مصباح یزدی که به گواه همه انقلابیون هیچگاه با مبارزین انقلاب و رهبری آن سرسازگاری و همراهی نداشته است از یک انقلاب منعطف که بنیان گذار آن امام خمینی وعده تطبیق آن با ارزشهای روز دمکراسی داده بود به ارزشهای متصلب که حاضر نیست جمهوریت نظام را تاب آورده، ضمن اینکه قرائت بسیار بنیادگرایانه‌ای هم از اسلام به نسل جدید ارائه داده است و این موضوع نه تنها به دین گریزی عموم جوانان می‌انجامد متاسفانه بعضاً به دین ستیزی هم منجر شده یا خواهد شد.

۷- تاکید حاج حسن بر ارتباط صمیمی بیت امام با آحاد مردم به عنوان یک نکته مثبت و به تبع آن افزایش سرمایه اجتماعی این خانواده یکی از نکات مثبت حضور سیدحسن در عرصه سیاسی کشور است و تعمیق این هم لزوماً به حضور ایشان در مجلس خبرگان متکی نیست و اتفاقاً در آینده بایستی شاهد بالا رفتن تقاضا برای نقش آفرینی روز افزون ایشان در برهه‌های مختلف باشیم.

۸- تاکید بر جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم ونه یک کلمه بیش به عنوان شعار مترقی امام خمینی در دهه چهارم عمر انقلاب توسط حاج حسن بار دیگر نوای امام خمینی را در گوشها طنین انداز کرد. این کلید واژه تضمین کننده حیات جمهوری اسلامی خواهد بود چیزی که طیفی از حضرات اقتدارگرا میانه خوبی مخصوصاً با بحث جمهوری آن ندارند و اتفاقاً از اسلام آن قرائتی متصلبانه و سخت گیرانه دارند.

۹- دخالت نهاد قدرت در شئون حوزه‌های علمیه از جمله تعیین مرجع تقلید، اختصاص ردیف بودجه و فشارهای شدید امنیتی به بیت مراجع معظم و روحانیون آزاد اندیش و بعضاً محاکمه و زندانی آنها از جمله خسارتهای جبران ناپذیر سی وچهار سال گذشته بر پیکره روحانیت بوده است و روبروز این نهاد قدرتمند را ضعیف و نحیف کرده است.
۱۰- سید حسن نقطه وصل نسل‌های اول انقلاب با نسلهای سوم و چهارم است که حضور ایشان درسپهر سیاسی ایران می‌تواند گسست‌های نسلی را به مرورترمیم کند و این نسل‌ها را با ادبیات و ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی و تفکر امام آشتی دهد. ضمن اینکه به یاد داشته باشیم سیدحسن هم به خوبی با ادبیات نسل‌های امروزین جامعه به خوبی آشناست.

۱۱- سیدحسن آئینه تمام نمای تفکرات امام است. سکنات و حرکات ایشان اشبه ترین فرد به امام است. مشکل عمده‌ای که الان وجود دارد برخوردهای گزینشی با افکار و آثار امام در تقابلهای جناحی است و خوشبختانه سیدحسن از این لحاظ مبراست و فردی جامع الاطراف است.

۱۲- توصیه‌های مختلفی به سیدحسن می‌شود که از سیاست دوری کند. دراینکه این توصیه خیرخواهانه است تردید جدی وجود دارد چراکه گسترش ایده‌های امام ارتباط وثیقی با سیاست روز دارد. البته سیاسی کاری بحثی جداگانه است کهشان بیت امام طبعاً اجل از این کارهاست و تاکنون هم به این منوال رفتار کرده‌اند. آن چه که پسندیده نیست مصادره به مطلوب کردن افکار و آراء امام در مبارزات بیهوده جناحی به قصد اسکات طرف مقابل می‌باشد که با کمال تأسف این موضوع دامنگیر هردو جناح است و آثار و خسارت زیان بار آن بر تفکرات امام هم کم نبوده است.

۱۳- رد صلاحیت سیدحسن اندوخته معنوی اردوگاه طرفداران امام را بیش از پیش غنی‌تر کرد و این موضوعی است که قطعاً به مذاق رد صلاحیت کنندگان خوش نخواهد آمد. مثل معروف این است که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.

۱۴- و در پایان ذکر این نکته لازم است که این رد صلاحیت نقطه عطفی در فضای سیاسی ایران به وجود خواهد آورد که معلوم نیست به نفع مخالفین بیت امام تمام شود و یکی از آثار آن می‌توان به افزایش وزن طرفداران تفکر امام در عرصه سیاسی کشور اشاره کرد.

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: نقش هاشمی شاهرودی در ردصلاحیت حسن خمینی