از فردایی بترسیم که سینما فیلم خوب نداشته باشد
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، فیلم «مشت آخر» آخرین ساخته «مهدی فخیمزاده» کارگردان و بازیگر باسابقه سینمای ایران یکی از فیلمهای جوانپسند و مردمی بود که در سینمای ما اکران شد و بعد از مدت نهچندان طولانی اکران آن در سینماهای اصلی تهران تمام شد و حالا در سینماهای برخی از شهرستانها در حال نمایش است.
قبلتر درباره عدالت در اکران و مافیای آن گفتوگو و گزارشهایی داشته که نشان میدهد نظام نمایش و اکران سینمای ما دچار خلأهای شدیدی است که از وجود این معایب برخی از سرمایهگذاران و زراندوزان در حال سو استفادهاند. آنچه مهم است اتفاق بدی است که برای فرهنگ و مخاطبین سینمای کشور رخ داده که عبارت است از «آسیب فرهنگ ملی و دینی» ایران.
در ادامه گفتوگویی را با سید حامد حسینی تهیهکننده «مشت آخر» در این باره میخوانیم:
سرمایهدارانی که از تهیهکنندگی تا اکران امکانات دارند
درباره علت فروش پایین و مشکلاتی که بر سر راه اکران فیلم «مشت آخر» به عنوان یک فیلم قهرمانی، جدی و جذاب ایجاد شد بگویید. چرا باید چنین فیلمی با وجود شخصیتی مانند آقای فخیمزاده که مردمی است و او را میشناند نیز دچار چنین مشکلی شود؟
نکته مهم این است که از یک سو فشردگی فیلمها در اکران و از سوی دیگر شرایط تقسیمبندی اکران و چیدمان فیلمها در سینما کاملا ناعادلانه است. به طور مثال فیلمی اکران میشود که به آن 10 تا 15 تا سینما برای اکران میدهند که موظفی خود را به این صورت انجام میدهد که سه سانس را به فیلم میدهند. دو سانس صبح و یک سانس عصر به فیلم میدهد و زمانی هم که به سینما اعتراض کنیم میگوید که من سانسهای موظفی خود را به تو دادم. سانسهایی که هیچ اتفاقی برای فیلم رقم نمیزند و حتی اگر نبود هم تفاوتی در فروش فیلم بوجود نمیآمد.
خیلی وقتها این سانس دادنها فقط فرمالیته است و برای داشتن یک رزومه و آمار دادن است مانند برخی کارهای دیگری که در این مملکت رخ میدهد.
زمانی که به فیلم در چند روز اول سینما ندهند، فیلم با یک شکست مواجه بشود. مانند اتفاقی که برای همه فیلمها دارد رخ میدهد. بعد هم چند سانس مرده و به درد نخور که در نهایت فیلم دچار کم فروشی میشود و دیگر سینماها به سراغ آن نمیآیند.
نکته مهم دیگر این است که برخی از سینماگران ما خود دفتر پخش دارند، تهیهکننده هم هستند و در عین حال سینمادارند و یا با سینمادار رابطه بسیار خوب و صمیمی دارند. طبیعتا فیلمهایی که میسازند نسبت به دیگر فیلمهای سینما از شرایط بهتری برخوردار خواهند بود.
بعد از این است که در تعداد زیادی سینما اکران میگیرند و چون فروش خوبی را به دست میآورند میتواند در سینماهای دیگر نیز راه پیدا کند و طبیعتا از فروش بالاتری برخوردار باشند.
اما فاجعه بزرگتر از همه اینها این است که فیلمهای خوب و کارگردانانی که فیلمهای خوب و جدی میساختند توسط جریانی به سمت فیلم و سینمای سخیف دارد حرکت میکند. در ادامه این روند است که ذائقه مخاطب نیز تغییر کرده است و دیگر فیلم خوب و جدی ما مشتری کمتری دارد.
درباره سینماگران عزیزی که میگویند که فیلم خوب ما اگر مورد توجه مخاطب قرار نمیگیرد به دلیل این است که مخاطب نمیخواهد فیلمهای این سبکی را تماشا کند، باید گفت این طرز نگاه اشتباه است زیرا ما نباید این مشکل را گردن مخاطب بندازیم و او را مقصر کنیم، بلکه اینجا سرمایهگذاران و دیدگاهی که ذائقه مخاطب را به این سمت برده است باید پاسخگو باشد. آناناند که مخاطب را مشخص کردهاند.
7 بیلبورد تبلیغاتی بیشتر نداشتیممنبع خبر: خبرگزاری دانشجو
اخبار مرتبط: درسهای گذشته این کمک را به ما میکند که راهمان را بفهمیم، بشناسیم، کمینها را بشناسیم، کمینکردهها را بشناسیم
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران