ما حیوانات قابل هک شدن هستیم

چکیده :یوال نوح‌هراری جنگ هسته‌ای و فروپاشی محیط‌زیست، تهدیدهای آشنایی هستند ولی تهدیدی که کمتر با آن آشنا هستیم، ناشی از وقفه تکنولوژیک است. فراوان درباره پیشرفت تکنولوژی می‌شنویم و این وعده‌ها، بی‌شک واقعیت دارد اما تکنولوژی همچنین می‌تواند از طرق مختلف در حیات بشری وقفه ایجاد کند؛ از بی‌مصرف بودن مردم در سطح جهانی تا...

یوال نوح‌هراری

جنگ هسته‌ای و فروپاشی محیط‌زیست، تهدیدهای آشنایی هستند ولی تهدیدی که کمتر با آن آشنا هستیم، ناشی از وقفه تکنولوژیک است.

فراوان درباره پیشرفت تکنولوژی می‌شنویم و این وعده‌ها، بی‌شک واقعیت دارد اما تکنولوژی همچنین می‌تواند از طرق مختلف در حیات بشری وقفه ایجاد کند؛ از بی‌مصرف بودن مردم در سطح جهانی تا ظهور استثمار داده‌ها و دیکتاتوری دیجیتال.

ما ممکن است با خیزش‌های مردم در سطح اجتماعی و اقتصادی روبرو شویم. اتوماسیون به‌زودی میلیون‌ها و میلیون‌ها شغل را ازبین خواهد برد؛ هرچند مشاغل جدیدی به‌وجود خواهد آمد اما روشن نیست که مردم به‌زودی بتوانند مهارت‌های لازم جدید را بیاموزند.

مثلا چگونه یک راننده ۵۰ ساله که با جایگزینی وسیله نقلیه بدون راننده، کارش را از دست می‌دهد، می‌تواند به‌عنوان مهندس نرم‌افزار بازآموزی شود. مردم نه فقط یک بار بلکه در طول زندگی، باید بازهم و بازهم خود را بازآفرینی کنند؛ چون انقلاب اتوماسیون واقعه‌ای نیست که فقط یک بار اتفاق بیفتد و تمام شود.

در گذشته بشر باید علیه استثمار مبارزه می‌کرد. در قرن ۲۱ نبرد واقعی علیه بی‌ربط‌بودن خواهد بود. یعنی وجود مردم و توان آنها ربطی به نیازهای جامعه نخواهد داشت و مبارزه علیه بی‌ربط و بی‌مصرف‌بودن، به‌مراتب بدتر از مبارزه علیه استثمار است.

کسانی که در جنگ علیه بی‌ربط‌بودن شکست بخورند، یک طبقه بی‌مصرف را ایجاد خواهند کرد. افراد بی‌مصرف، البته نه از نظر دوستان یا خانواده آنها، بلکه بی‌مصرف از دید سیستم سیاسی و اقتصادی. این طبقه بی‌مصرف‌ها شکافی است که در گذر زمان عمیق‌تر می‌شود و از نخبگانی که هر لحظه قوی‌تر می‌شوند، جدا خواهد افتاد.

انقلاب هوش مصنوعی می‌تواند عدم‌تساوی بی‌سابقه‌ای را ایجاد کند، نه‌تنها بین طبقات اجتماعی یک جامعه واحد، بلکه بین کشورها نیز.

ما همین حالا، در میانه مسابقه تسلیحاتی هوش مصنوعی هستیم. چین و ایالات متحده پیشگامان این مسابقه هستند و کشورهای زیادی، به‌مراتب عقب و عقب‌تر افتاده‌اند و اگر اقدامی برای منافع آن برای همه افراد بشر نکنیم، هوش مصنوعی ثروت عظیمی در چند قطب دارای تکنولوژی پیشرفته خواهد انباشت و کشورهای دیگر یا ورشکسته، یا به‌عنوان مستعمرات داده‌ها، استثمار خواهند شد.

فقط فکر کنید، از نظر سیاسی چه اتفاقی در کشور شما خواهد افتاد، وقتی کسی در کالیفرنیا یا پکن، سوابق پزشکی و شخصی همه سیاستمداران، قضات و روزنامه‌نگاران کشور شما را در اختیار داشته باشد؛ از جمله ماجراهای سکسی و همه نقاط ضعف روحی آنها را و همچنین همه معاملات فسادآلوده‌شان را. آیا آن کشور باز هم می‌تواند مستقل محسوب شود، یا یک مستعمره داده‌ها خواهد بود؟

در کنار عدم‌تساوی، سایر خطراتی که با آن روبرو هستیم، ظهور یک دیکتاتوری دیجیتال است که همه افراد را در همه لحظه‌ها تحت نظر خواهد داشت!

اگر به کفایت، بیولوژی بدانید و توان محاسباتی و داده‌های کافی داشته باشید، می‌توانید بدن، مغز و زندگی مرا هک کنید و خواهید توانست مرا بهتر از خودم بفهمید! می‌توانید تیپ شخصیتی من، نظرات سیاسی، ذوق جنسی و سکسی من، ضعف‌های روحی و عمیق‌ترین بیم و امیدهای مرا بشناسید!

در گذشته بسیاری از خودکامگان و حکومت‌ها، می‌خواستند این کار را بکنند اما هیچ‌کس بیولوژی را به کفایت نمی‌شناخت و هیچکس توان محاسباتی کافی و داده نداشت تا میلیون‌ها نفر از افراد بشر را هک کند؛ نه گشتاپو و نه کا. گ. ب. نمی‌توانست این کار را بکند اما به زودی حداقل برخی شرکت‌ها و دولت‌ها می‌توانند به طور سیستماتیک همه افراد بشر را هک کنند.

باید به این ذهنیت عادت کنیم که ما دیگر یک روح اسرارآمیز نیستیم. ما حالا دیگر حیوانات قابل هک‌شدن هستیم.

توان هک‌کردن بشر می‌تواند به منظورهای خوب هم به‌کارگرفته شود؛ مثل بهینه کردن مراقبت‌های پزشکی اما اگر این توان به دستان نااهل استالین قرن ۲۱ ‌بیفتد، بدترین حکومت‌های توتالیتر قرن را به‌وجود می‌آورد.

تصور کنید در کره شمالی ظرف ۲۰ سال، هرکس باید با دستبند بایومتریک کار کند که دائما فشار خون، ضربان قلب و فعالیت‌های مغزی را در ۲۴ ساعت کنترل می‌کند. شما سخنرانی رهبر عظیم‌الشأن را در رادیو می‌شنوید و آنها دقیقا خواهند فهمید، احساس واقعی شما چیست. ممکن است کف بزنید و لبخند، ولی در واقع، عصبانی باشید! آنها خواهند فهمید و تا فردا صبح به “گولاک” فرستاده می‌شوید.