فائزه هاشمی: خیانت می‌کنند می‌گویند پرستو بود، عمدتا با اسم صیغه تمامش می‌کنند - Gooya News

فائزه هاشمی: خیانت می‌کنند می‌گویند پرستو بود، عمدتا با اسم صیغه تمامش می‌کنند - Gooya News
گویا

به گزارش شرق، فائزه هاشمی می‌گوید تنها آزار جدی‌ای که دیده، حمله سعید تاجیکِ گروه فشار یا لباس‌شخصی در سال‌های پس از انتخابات ۸۸ بود. اواخر سال ۸۹ ویدئویی از توهین‌های لفظی فردی به فائزه هاشمی منتشر شد؛ فیلمی که سروصدای زیادی به پا کرد و واکنش‌های فراوانی را درپی داشت و درنهایت هم متهم به هشت ماه حبس محکوم شد که البته فائزه هاشمی معتقد است این حبس اجرائی نشد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه خواهید خواند.‌

  • ‌دختر هاشمی‌رفسنجانی‌ بودن، چقدر بر پوشش شما و تربیت فرزندانتان تأثیر داشته است؟ از ابتدا که شروع به فعالیت کردید، اتفاق افتاده است که به نحوه پوششتان ایراد بگیرند و بگویند که چطور لباس بپوشید؟‌

بله؛ البته این چیزها سلیقه‌ای است. من از زیر چادر شلوار جین یا کتانی سفید می‌پوشیدم که برخی ایراد می‌گرفتند. دانشگاه آزاد هم که دانشجو بودم، در آن زمان مانتوها همه بلند و گشاد و تیره بود، سر کلاس چادر را برمی‌داشتم، مانتوهایم بلند نبود، معمولا رنگ روشن می‌پوشیدم یا بارانی که کمی چسبان بود. رئیس دانشگاه گفت ما می‌دانیم حجاب شما مشکلی ندارد، ولی شما که این‌طور می‌پوشید دیگران هم می‌خواهند همین کار را بکنند. گفتم خیلی هم خوب است که بپوشند. وقتی مشکلی ندارد، چه اشکالی دارد دیگران نیز آن را انجام دهند. مانتوهای دراز و گشاد که در هرکدام چند نفر جای می‌گیرند، چیست که تن دخترهایمان کرده‌ایم. این‌طور حرف‌ها بوده، اما موضوعات جدی‌تر نبوده است.

  • ‌پدر یا مادرتان به شما چیزی نمی‌گفتند؟

معمولا نه؛ من چادری هستم، اما این‌طور نبود که فکر کنم چادر حجاب برتر است و همه‌جا چادر سر کنم. مثلا در دانشگاه با مانتو و روسری بودم و حتی مقنعه هم سر نمی‌کردم. فقط زمان اسب‌سواری مقنعه سر می‌کنم که راحت‌تر است. یا در ماشین معمولا چادر از روی سرم می‌افتد و اصراری به سرکردن آن ندارم، احتمالا گاهی تذکر هم داده بودند، اما به‌صورت جدی چیزی یادم نیست.‌

  • ‌هیچ‌وقت درگیر برادر غیرتی بوده‌اید؟‌

خوشبختانه نه؛ یک‌بار قبل از انقلاب که بابا زندان بود، محسن چیزی به من گفت، یادم نیست چه بود، مامان با او دعوا کرد که مگر تو قیم فائزه هستی؟ و تمام شد. الان هم گاهی محسن به صحبت‌های من اعتراض می‌کند من هم می‌گویم این موضوع من است، نه تو. به‌هرحال تربیت خانوادگی و رفتارهای مامان و بابا نتیجه‌اش این بوده که چنین اعتراضاتی نبوده است. اگر هم بوده، من زیر بار نرفته‌ام که این تذکرها ادامه داشته باشد.‌

  • ‌اجازه داشتید به منزل دوستانتان رفت‌وآمد کنید؟‌

تا حدودی که مامان می‌شناخت بله. اما با هر کسی اجازه رفت‌وآمد نداشتیم.‌

  • ‌از چه زمانی به شما اجازه دادند تنها رفت‌وآمد کنید؟‌

این‌گونه به خاطر نمی‌آورم؛ احساس محدودیت بالا و زیاد نداشتیم. برای دبیرستان تنها یا با فاطمه می‌رفتم. البته چون ۱۶سالگی هم ازدواج کردم، خیلی درگیر این مسائل نشدم.‌

  • ‌هیچ‌وقت این‌طور بوده که با دوستانتان سینما و رستوران رفته باشید؟‌

یادم نیست چه زمانی این برنامه‌ها شروع شد. بعد از دبیرستان چون ازدواج هم کرده بودم و همسرم هم کسی نبود که به این کارها کاری داشته باشد، این برنامه‌ها عادی بود.‌

  • ‌در ارتباط با مردها چطور بودید؟‌

من ۱۶‌سالگی ازدواج کردم، بنابراین این موارد برای من پیش نیامد که رابطه‌ای شکل بگیرد. رفت‌وآمد با هم‌کلاسی مرد یا دوست مرد به‌صورت خاص یا تنها نیز نداشتم، اما اینکه در کلاس گفت‌وگو کنیم عادی بود. من زمانی که دانشگاه رفتم، دختر آقای هاشمی بودم و مراجعات متعددی بود که کار، پول، وام و... می‌خواستند یا مشکلی داشتند، بنابراین مراجعان مرد نیز زیاد بودند. هیچ‌وقت دچار این محدودیت‌ها نبودم که با مردها صحبت نکنم.‌

  • ‌هیچ‌وقت با پدیده آزار از طرف جنس مخالف روبه‌رو بودید؟ بالاخره همه که شما را نمی‌شناسند. محدوده آزار را برای خودتان چطور تعریف کرده‌اید؟ چون زندگی‌کردن به‌عنوان فائزه هاشمی متفاوت است.‌

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: فائزه هاشمی: هوس‌بازی می‌کنند می‌گویند پرستو بود/دادستان کل کشور: ازدواج دوم محمدعلی نجفی خود حدیث مفصلی است