نفت و انتخابات ایالات متحده امریکا

نفت و انتخابات ایالات متحده امریکا
خبرگزاری جمهوری اسلامی

روزنامه اعتماد چهارشنبه ۲۳ مهر ماه در یادداشت صفحه نخست خود به قلم نفت و انتخابات فریدون برکشلی رییس دفتر مطالعات انرژی وین آورده است:شاید سرنوشت بازار جهانی نفت که از ابتدای ۲۰۲۰، به آرامی به سوی یک جنگ سرد نفتی در چند جبهه در حال شکل‌گیری است، در این اجلاس وزارتی که اینک پس از مشخص شدن نام ساکن کاخ سفید در واشنگتن، خواهد بود، از آن چنان اهمیتی برخوردار است که ۲۷ وزیر نفت اوپک‌پلاس، ریسک‌های مترتب بر آن را به جان بخرند.

امریکا و اوپک‌پلاس
امریکا در ۲۰۱۹ برای اولین‌بار پس از ۷۰ سال مجددا به یک صادرکننده خالص نفت تبدیل شد. تبدیل امریکا به یک صادرکننده بزرگ انرژی از زمره سیاست‌های پرزیدنت بوش پسر بود که توسط دیک چینی، معاون وقت رییس‌جمهور طراحی شد. تیم بوش پسر، جملگی از نفتی‌های کهنه‌کار بودند. سیاست مالکیت ذخایر نفتی خاورمیانه و آسیای میانه و قفقاز از کانونی‌ترین اهداف تیم دیک چینی بود که در چارچوب نقشه راه انرژی امریکا طراحی و تصویب شده بود.

شروع پروژه با حمله به عراق شکل گرفت که البته شکست خورد. حالا هم ترامپ گاهی از مالکیت بر منابع نفتی عراق و برخی دیگر از کشورها نام می‌برد. اما ظهور شیل که بعدا انقلاب شیل نام گرفت، از اواسط دهه ۲۰۰۰ جدی شد. اوج تولید پایدار ۷۲/۱۱ میلیون بشکه در روز شیل در ۲۰۱۵ بود. در حقیقت تولید شیل از زمان ریاست‌جمهوری ترامپ، رشد مهم تازه‌ای را تجربه نکرد. البته رونق اقتصادی ۷ ایالتی که در کانون و شعاع رونق شیل قرار گرفته بودند، در همین ۴- ۵ سال گذشته بوده است.

صنعت نفت در امریکا یک فعالیت سفیدپوستی است. فقط ۹ درصد از کارکنان صنایع نفت امریکا از میان سیاه‌پوستان هستند. ایالت‌های جنوبی با محوریت تگزاس، بیشترین بهره را از رونق شیل کسب کردند. در نزد اهالی جنوب، رونق شیل همپای رونقی بود که در زمان استخراج تجاری نفت در اواخر قرن ۱۹ در امریکا به وقوع پیوست. صنعت نفت امریکا از پایه و اساس هم یک فعالیت جنوبی و جمهوریخواه  محور است. مجموع این دو عنصر هم بستر مناسبی برای نژادپرستی است.

دونالد ترامپ و تیم همراه او، نفتی نیستند. ترامپ از ابتدا در کار ساخت و ساز بوده و تیم او هم غالبا ریشه در صنعت نفت ندارند. تولیدکنندگان شیل ترامپ را قهرمان می‌دانند. خروج وی از معاهدات زیست‌محیطی جهانی، هدیه بزرگی برای نفت و گاز شیل بود. اما شیل نفت نیست. شیل مهمان ناخوانده‌ای است که از راه نرسیده، رقیب نفت خام‌های متعارف شده است. تولیدکنندگان شیل، افراد و شرکت‌های کوچک و متوسطی هستند که به یمن وام‌های بانکی کم‌بهره به سطح بلایی از تولید رسیده‌اند و به در آمدهای خوبی دست پیدا کرده‌اند. شرکت‌های بزرگ نفتی، موجودیت خود را از جانب شیل در خطر می‌بینند.

شرکت‌های نفتی امریکایی مانند شورون و اکسان موبیل، موجودیت و آینده خود را در خطر می‌بینند. در حقیقت، کمپانی‌های امریکایی تنها هم نیستند. بی‌پی، شل، توتال، رزنفت، گازپروم و شرکت‌های ملی نفت اوپک هم از ناحیه شیل، موقعیت خود را در خطر می‌بینند. در اینجا وقتی کاندیدای دموکرات‌ها  از بازگشت امریکا به معاهده محیط زیست پاریس سخن می‌گوید، یعنی حمله مستقیم به اردوی تولیدکنندگان پرشمار شیل و در نتیجه تحدید تولید شیل و افزایش سهم بازار تولیدکنندگان نفت خام‌های متعارف.  

تولیدکنندگان و دست‌اندرکاران بالادستی شرکت‌های نفتی در خطرناک‌ترین شکل ممکن در مخاطره اند.
نقشه راه و دیپلماسی نفتی امریکا
آن زمان که دیک چینی، به همراه کاندولیزا رایس، دونالد رامسفلد و دیگر اعضای باشگاه نفتی‌های بوش پسر، نقشه راه انرژی امریکا را ترسیم  و برای خاورمیانه، آسیای میانه و قفقاز برنامه‌های بزرگی را طراحی می‌کردند، چیزی به نام نفت شیل و عصر نوین انرژی وجود نداشت. نفت در اردوی جمهوریخواهان سنتی امریکا، عمیقا ریشه دوانده بود. حالا با شیل قواعد بازی عوض شده است. هواداران نفت و گاز شیل و اقتصادی که بر محور آن شکل گرفته، نوع دیگری از روابط و معادلات را می‌طلبد.

جنگ، سهم بازار نفت خام‌های متعارف و غیر متعارف، دسته‌بندی‌ها و جناح‌های متفاوتی را شکل داده است. محور هر دو جناح انرژی است، اما با برداشت‌های متفاوت و منبعث از منافع متعارض. در این شرایط، نفتی‌های سنتی، رییس‌جمهوری را قبول دارند که قویا از رشد شیل و تفوق آن در بازار جلوگیری کند. عملیات فرکینگ که برای شکستن و فشردن خلل و فرج صخره‌ها انجام می‌شود، آسیب‌های زیست‌محیطی و پرهزینه‌ای را وارد می‌کند. جمهوریخواهان سنتی، هیچ‌گاه به مسائل زیست‌محیطی اهمیت خاصی نمی‌دهند. اما در شرایط کنونی، تولیدکنندگان نفت خام متعارف حامی شخصیت‌ها و مسوولانی هستند که از محیط زیست جانبداری کنند.

من این روزها می‌بینم که افرادی مانند ال گور که سالیانی از صحنه دور بودند دوباره باز گشته‌اند و علیه سیاست‌های پرهزینه و خطرناک خودکفایی انرژی ترامپ بحث می‌کنند. حزب جمهوریخواه هم، در حقیقت حالا سبک و سیاق یک بنگاه اقتصادی بزرگ را پیدا کرده که جناح‌های پر نفوذ اقتصادی، در دایره منافع خود یارگیری می‌کنند. البته دموکرات‌ها هم از همین موقعیت بی‌نصیب نمانده‌اند. جناح‌های قدرت بر پایه میزان مشارکت مالی خود، اعمال نفوذ می‌کنند. اما آنچه مشخص است، اجماع دموکرات‌ها برای محدود کردن دامنه رشد شیل است. البته جو بایدن، ناچار است که در آستانه انتخابات لحن خود در مقابله با شیل را ملایم کند، اما اصول اصلی برنامه‌های وی نشان می‌دهد که واردات نفت از خاورمیانه را به رشد شیل ترجیح می‌دهد.

 البته دموکرات‌ها نمی‌توانند از سیاست حمایت از انرژی‌های نو و تجدیدپذیر فاصله بگیرند. انرژی‌های نو، بخش جدایی‌ناپذیر از اصول و برنامه‌های توسعه انرژی حزب دموکرات است. در عین حال انرژی‌های نو در سبد مصرف انرژی امریکا در یک دهه گذشته از مرز ۱۶ درصد کل مصرف انرژی فراتر نرفته است. در امریکا، نظام سیاسی دو حزبی است. برنده انتخابات، همه‌چیز را به دست می‌آورد. البته کنگره نقش مهمی دارد. در بیشتر کشورهای اروپایی، نظام سیاسی چند حزبی است و در نتیجه در نهایت امکان ائتلاف وجود دارد. در امریکا حزب برنده، همه امکانات را از آن خویش می‌کند.
اوپک‌پلاس در انتظار نتیجه انتخابات نوامبر
اوپک‌پلاس و در راس آنها عربستان و روسیه، در انتظار نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا بی‌قرارند. اوپک پلاس، سهم بازار خود را به امریکا و شیل باخته است. هر سیاستی که به بازپس‌گیری بخشی از سهم اوپک پلاس بینجامد، به نفع ایشان است. شرکت‌های بزرگ بین‌المللی نفتی هم از این انتظار بی‌نصیب نیستند.

پرزیدنت ترامپ در حقیقیت حالا می‌خواهد از به بار نشستن نفت و گازی بهره‌برداری کند و به یمن آن، پیروز انتخابات شود. این در حالی است که در انتخابات دور اول ترامپ در ۲۰۱۵، وی حتی به شیل اشاره هم نکرده بود. آنچه اکنون رقبای ترامپ، موج‌سواری او می‌دانند. چنانچه ترامپ در انتخابات نوامبر پیروز باشد، جنگ قیمت تازه‌ای بین اوپک و غیر اوپک، اجتناب ناپذیر ارزیابی می‌شود، زیرا اوپک پلاس، با هزینه سهم بازار خود، راه را برای شیل باز نخواهد کرد. از همین رو اوپک پلاس اجلاس مهم و سرنوشت ساز خود را به زمانی موکول کرده که نتایج انتخابات امریکا قطعی شده باشد. البته لازم است به این واقعیت توجه کرد که اختیارات رییس‌جمهور هم نا محدود نیست.

در قیمت ۴۰ دلار برای هر بشکه، نفت شیل تا سه ماهه اول ۲۰۲۱، حدود ۳۰ در صد از ظرفیت تولید خود را از دست می‌دهد. صاحبان میادین شیل به بانک‌ها مقروض هستند. بانک‌ها صخره‌ها را صاحب می‌شوند و به خریداران جدیدی واگذار می‌کنند. حتی شاید، شرکت‌های بزرگ نفتی وارد کارزار شوند و میادین شیل را خریداری کنند. بنابراین، صخره‌ها باقی می‌مانند و قابلیت تولید دارند، اما با هزینه بالاتر و با تاخیر زمانی.

همین تاخیر زمان، آن چیزی است که اوپک پلاس به آن سخت نیاز دارد، یا شاید تنها راه باقیمانده برای یک دوره تنفس است. دانیال یرگین معتقد است که ظهور شیل در بازار جهانی نفت زودهنگام بود. نفت شیل سریع، حجیم و بی محابا وارد بازار شد. در حقیقت هیچ تولیدکننده‌ای نمی‌تواند به بازار جهانی نفت چشم دوخته باشد، ولی اوپک را نشناخته باشد. بازار جهانی نفت مقررات خود را دارد. قواعد کار را باید آموخت. ترامپ یا بایدن، راهی برای نجات شیل ندارند. شیل باید روی پای خود بایستد. دولت نمی‌تواند به شیل سوبسید بدهد. بانک‌ها هم باید بازپرداخت وام‌های خود را به موقع باز پس گیرند.
جنگ سرد نفتی و نگاه به آینده
تحت شرایط پیروزی دموکرات‌ها یا جمهوریخواهان، در هر حال جنگ سرد نفتی در پیش خواهد بود؛ جنگ تثبیت سهم بازار هریک از اعضای اوپک پلاس و تولید مازاد برمصرف داخلی امریکا. اوپک پلاس در شرایطی است که امکان همکاری با یکدیگر را دارد. شیل این امکان را ندارد یا حداقل آزمایش نکرده است. به اعتقاد بنده پس از اجلاس ۳۰ نوامبر و ۱ دسامبر وزرای نفت اوپک پلاس، برگزاری یک اجلاس سران اوپک پلاس و چه بسا اوپک پلاس و امریکا، مهم و تعیین‌کننده خواهد بود. سازمان اوپک در گذشته مهم‌ترین مشکلات و معضلات فرا نفتی و فرا اوپکی را در اجلاس سران، حل و فصل کرده است.

نفت یکی از کانونی‌ترین محورهای اجماع و حل و فصل اختلافات عمیق، بدخیم و ریشه‌دار است. این برای جمهوری اسلامی ایران هم مهم است. عربستان به عنوان عضو گروه ۲۰ و مسوول انرژی گروه، از امتیازات مهمی برخوردار است. تولیدکنندگان نفت، سخت نیازمند یک گفتمان نفتی مدنی تازه هستند. بازار جهانی نفت و انرژی در حال گذار به فرآیندهای جدیدی است که لازم است تدبیر شود. لازم است تا قبل از اینکه اوپک پلاس و شیل، وارد فاز نافرمانی نفتی شوند، سران کشورها چاره‌اندیشی کنند.

منبع خبر: خبرگزاری جمهوری اسلامی

اخبار مرتبط: نفت و انتخابات ایالات متحده امریکا