هفته هنر و فرهنگ؛ کارتون شهر امن، جان پدر کجاستی، ما و بایدن
- مسعود بهنود
- روزنامه نگار
منبع تصویر، Hmashahri
توضیح تصویر،همدردی بر بنرهای خیابانی
بزرگترین خبرکرونایی هفته درگذشت شون کانری (جمیز باند اول) بود و بهترینش بهبود حال بهمن فرمان آرا فیلمساز ایرانی که اعلام داشت پوز کرونا را زده و فیلمبرداری سریال داستان جاوید را آغاز میکند. همزمان با موج سوم ویروس جانگیر و جهانگیر که شهرهایی مانند لندن، پاریس و تهران را با محدودیت شدید روبرو کرده، نگاهها از عملیات تروریستی در اروپا و ناتوانی دولت ایران از مدیریت شرایط کرونایی برداشته شد و یکباره به صفحات تلویزیونهای ماهوارهای دوخته شد که رقابت دونالد ترامپ و جوبایدن را دنبال میکردند.
موسیقی در شرایط کرونایی از صدا افتاده، همان شرایطی که نامهای بزرگ و بزرگزادههای اروپایی میلیونها جمعآوری کردهاند تا در غیاب بودجه دولتی بتوانند از نوازندگان پرشمار ارکسترهایشان و سالنهای بزرگ و قدیمی اپراها محافظت کنند. در ایران هم خانمها که سی سال پیش به چه مرارتی موسیقی آموختند، اینک در کلاسهای آنلاین یا کلاس در خانه مشتاقان، دارند نوجوان و جوانترها را تعلیم میدهند. اما یکی از اهل موسیقی نوشته بودجهای که برای کنسرتهای آنلاین موسیقی ایرانی در سه ماه گذشته تخصیص داده شد، مساوی با بهای یک متر آپارتمان در سعادت آباد تهران است. اما همت زنان موسیقیخوان در کار آموزش عبرت برانگیزست.
سینما و تئاتر اما بیجان افتادهاند، خبر میرسد که کادر فنی و برخی از بازیگران، درمانده از تامین معاش، به دستفروشی و مسافرگردانی مشغولند. از درد دلهایشان چنین مینماید که هنرمندان سالخورده در تنگی معیشت، و به سختی بیشتر گرفتارند. مصطفی کوشکی مدیر مجموعه تئاتر مستقل تهران در یادداشتی خبر داد که مجموعهای چنین فعال بسته شد. تلنگری بر مسوولان فرهنگ و هنر.
در همین شهر تهران که آمار مرگ و میرش فزون شده، چهاردهمین جشنواره موسیقی جوان برگزار شد و نوازندگان و خوانندگانی از سراسر کشور برنامه اجرا کردند. اما حضور گروهی از داوران و مسوولان ممکن نشد. هر چند شادمانی و تجربه آموختن جوانان دنیای موسیقی دیدنی بود. گرچه وزیر ارشاد و فرهنگ پیام فرستاد و خود در شب آخر حاضر نبود، حسین علیزاده آهنگساز برجسته نیز پیامش خوانده شد. نقطه مشترک همه لحظات جشنواره ملی موسیقی ایران، یاد محمدرضا شجریان بود که هر یک از سخنرانی با نام وی آغاز کردند. حتی معاون وزارت ارشاد که وی نیز در جلسه حاضر نبود، در پیام خود از خسرو آواز ایران یاد کرد.
جان پدر کجاستی؟
به تازگی جمعی از استادان و کارشناسان فرهنگ در حوزه زبان فارسی، از نزدیک شدن نسل جوان ایران و افغانستانی گفتند که در فعالیتهای فرهنگی مشترک، به هم نزدیک و با هم مهربان شدهاند. این هفته بعد از بمباران دانشگاهی بزرگ در کابل، این ادعا به اثبات رسید. دانشگاههای مختلف ایران و مراکز فرهنگی و علوم انسانی، به سرعت و همصدا به ابراز همدردی با کشته شدگان و مجروحین آن حادثه پرداختند و در این میان شعاری هم یافتند که در دل هشتگی نشست: جان پدر کجاستی؟
این جمله صدای پدری بود که پس از ۱۴۲ بار تلفن به دخترش روی پیامگیرش گفت. پیامگیری که به دست امدادگران افتاد درهفتهای که گذشت صدها غزل و قطعه هنری با اشاره به همین جان پدر کجاستی؟ سروده شد. چند تن از شاعران به نام ایرانی در این حادثه با همین زبان دلسوزی و همدردی نشان دادهاند. همین شعار در بنرهای شهرداری تهران منعکس شد .
حدیث لزرغلامی، شاعر و نویسنده ایرانی، همدردی را با کولاژی شاعرانه همراه کرد و سرود:
"گر به تو افتدم نظر
چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تو را
نکته به نکته مو به مو"
باغ من و بهار من
لطف کن و به من بگو
"جان پدر، کجاستی؟"
"من همگی تو راستم
مست می وفاستم
تیر مرا کمان مکن
با تو چو تیر راستم"
خواب من و قرار من!
جز تو مگر چه خواستم؟
"جان پدر، کجاستی؟"
"طالع اگر مدد کند
دامنت آورم به کف
گر بکشم زهی طرب
گر بکشی زهی شرف"
آن منی! کجا روی؟
تیرِ نخورده بر هدف!
"جان پدر! کجاستی؟"
"بیهمگان به سر شود
بیتو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم
جای دگر نمیشود"
یوسف من ببینمت
"رفته سفر! نمیشود!"
"جان پدر! کجاستی؟"
"گرچه سخن همی برد
قصه من به هر طرف
یاد پدر نمیکنند
این پسران ناخلف"
یاد پدر کن و نمیر
"کپه به کپه، صف به صف
دجله به دجله یم به یم
چشمه به چشمه جو به جو
خانه به خانه در به در
کوچه به کوچه کو به کو"
جان پدر کجاستی؟
جان پدر کجاستی؟
منبع تصویر، miscartoon
توضیح تصویر،سی کارتونیست زن
شهر بیامان
تهران شهری نیست که به داشتن امنیت شهره باشد، بلکه گاه آماری از میزان ناامنی و به ویژه آزاررساندن به زنان در شهر میپیچد و در شبکههای اجتماعی منعکس میشود. هر روز در روزنامهها و مجلات تهران گزارشهایی خوانده میشود در باب نبود امنیت برای زنان در سطح شهر.
این هفته روز جهانی شهرها بود اما در تهران به هنرنمایی زنان کارتونیست منجر شد، هرکس در شهر خود.
بیش از سی زن کارتونیست در سه روز با موضوع "ارتقای احساس امنیت حضور زنان وخانواده در شهر از طریق شناسایی و بهسازی فضاهای بی دفاع شهری" کارتون ها کشیدند.
در اعلامیهای که اداره امور بانوان شهرداری تهران صادر کرد، آمده بود: بدون برخورداری از امنیت نمیتوان انتظار کارآیی از ساختار شهری به مثابه سیستمی از اجزا و عناصر برای زندگی همراه با رفاه و کرامت انسانی را داشت.
مسولان اداره شهر پذیرفتند که: زنان و کودکان بیش از سایر مردم، از عدم امنیت در شهر صدمه میخورند. طرح کارتونهای زنان کارتونیست از شهرها، قصد دارد تا با بررسی و تحلیل قابلیتها و مشکلات حضور زنان و خانوادهها، از دیدگاه این زنان هنرمند به ارایه راهکارهای طراحی شهری و اجتماعی جهت افزایش حضور و بهبود کیفیت زندگی زنان در عرصههای شهری بپردازد.
فیروزه مظفری کارتونیست باسابقه دبیری این طرح را به عهده داشت و کارتونیستها عبارت بودند از: الهام دزفولیان - پانتهآ واعظ نيا- پريسا نوراللهی - ثنا حسين پور - دخشید قدرتی پور - راضیه درزی - رعنا قاسمی - ریحانه کریمیان - زينب نيکچه - سارا والانيا - سحر فتاح - سمانه روح اللهی - سمانه صابری - سمانه محمودی - سميرا يوسفی - سمیه شوقی - شیدا سردشتی - شيرين قلی پور - طراوت نیکی - عالیه مظاهری - فيروزه مظفري - لاله ضيايی - مجاهده پورشمسیان - محبوبه پاکدل - مستانه فاطمی - مطهره ناسخيان - منصوره دهقانی - مهناز يزدانی نازنين جمشیدی- ناهيد زمانی - ندا تنهایی مقدم - نگین نقيه - هانيه اخوت - هديه صديقی كسمایی و يلدا هاشمی نژاد.
منبع تصویر، amordad
توضیح تصویر،بار دیگر: جایزه آلما
با نزدیک شدن تاریخ انتخاب برندگان جایزه معتبر آسترید لیندگرن، موسسه پژوهش تاریخ ادبیات کودکان یک بار دیگر هوشنگ مرادی کرمانی را به عنوان نامزد دریافت این جایزه معرفی کرده است. آن هم در حالی که نویسنده برجسته ادبیات کودکان و جوانان، سال قبل خبر از پایان دوران نویسندگی خود داد.
اما نکته مهمتر این است که جایزههای معتبرجهانی تاکنون هیچ ارزش فوق العاده برای مرادی نداشته است. او مینویسد برای آن که با نوشتن داستان، به بچههای این سرزمین یاری میرساند. موسسه معتبر پژوهش تاریخ ادبیات کودک در نامه خود به هیات داوران جایزه آسترید لیندگرن نوشته است: موسسه بر این باور است مرادی کرمانی به سبب آثاری که در ایران فراگیر و تأثیرگذار هستند و دامنه این تأثیرگذاری سالهاست جهانی شده، شایسته معرفی چندباره برای این جایزه است.
موسسه معتبر پژوهش تاریخ ادبیات کودکان در چند دوره گذشته هم از نامزدی مرادی کرمانی برای جایزه بزرگ آلما حمایت و وی را معرفی کرده بود. امسال با این امید بر خواست خود اصرار کرده که: آثار این نویسنده نامدار بیش از گذشته در ایران و جهان دیده و ترویج شود و خودش نیز بتواند این جایزه بزرگ را در آغوش کشد.
در پایه این نامه آمده است: هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده کودکان و نوجوانانی است که در جامعه صدایشان شنیده نمیشود.
منبع تصویر، hamshahri
توضیح تصویر،جشنواره بدون نمایش فیلم؟
پس فیلمها کو؟
در حالی که فیلمهای کوتاه در میان نسل تازه سینماگران ایرانی، از رونقی برخوردارست و در سالهای اخیر سخن از لزوم افزایش امکانات برای ساخت فیلمهای کوتاه و شرکت این فیلمها در فستیوالهای بینالمللی میشود. اما محدودیتهای کرونایی از آن جا که با بیبرنامگیهایی همراه شده است، پیداست نیست که چرا خبری درباره این جشنواره در طول هفته نبود.
به نوشته برخی روزنامههای تهران، در سه روزی که جشنواره برگزار شد، چندین نشست تخصصی و کلاسهایی برگزار شد. اما سی و هفتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران برگزار شد و به پایان هم رسید اما به نوشته روزنامه همشهری یک فیلم هم در آن به نمایش درنیامد.
همشهری با همراه این خبر افزوده: اینهم از آن اتفاقهای ویژه دنیای عجیب مدیریت فرهنگوهنر در ایران است.
منبع تصویر، Pishi
توضیح تصویر،قلم انداز بزرگمهر حسین پور
به جای سرمقاله کیهان
مقاله انتخابی هفته، هم از نظر فرم و انتخاب روشی برای سرمقاله کم خطر، هم از دیدگاه محتوا، مقالهای است که سعید حجاریان معاون رییس جمهور اصلاحات و مدیر روزنامه توقیف شده صبح امروز نوشت وی با اطمینان یافتن از پیروزی جو بایدن به ریاست جمهوری آمریکا، سرمقالهای برای کیهان نوشت.
در ابتدای این مقاله که چون به ستون روزنامه کیهان راهی ندارد، حجاریان آن را در کانال تلگرام خود منتشر کرده، آمده:
چون خطر این هست که کشور با انتخابات اخیر آمریکا به دام مذاکره با آن کشور بیفتد باید یادآور شد که بایدن و ترامپ از شروع رقابتهای انتخاباتی برای ما تفاوتی نداشتند و سیاست نظام جمهوری اسلامی تغییری نمیکرد. از طرف دیگر دموکراتها اساساً خطرناکترند و نقش اوباما در آغاز تحریمها مؤید این دیدگاه است. مضاف بر این، هر فردی که اندکی سیاست بینالملل و مناسبات آمریکا را درک کند درمییابد که ترامپ حتی برای ما گزینه مناسبتری بود زیرا وی همواره بهدنبال جنجال بود اما اکنون بایدن ادعا کرده است میخواهد به برجام بازگردد و این خود، آغاز مصائب کشور در طلیعه گام دوم انقلاب است.
به پیشنهاد کسی که سالهاست تئوریسین اصلاحات نام گرفته در این دوره جدید جمهوری اسلامی ایران، باید شرطهای خود را به آمریکا تفهیم کند و سپس وارد مذاکره شود. دوران اولدروم بلدرومها به پایان رسیده است و نوبت ماست که برای بایدن شرط بگذاریم و بگوییم برای بازگشت به مذاکرات و معاهده برجام چه تکالیفی را بر عهده دارد.
مقاله انتخابی هفته با شروط ۷گانه ایران برای بایدن پایان میگیرد که عبارتند از:
- دولت آمریکا موظف است تمامی ضررهایی را که از قِبل عدم فروش نفت در چهارساله ترامپ به ایران وارد شده است، بدواً و در کوتاهترین زمان پرداخت کند.
- دولت آمریکا موظف است عدمالنفع و ضررهای تمامی شرکتهایی که طی این مدت بهدلیل تحریمها و بازگشت آنها ورشکسته شدهاند یا بازار خود را از دست دادهاند، پرداخت کند. همچنین باید ضرر و زیان کارگران تعدیل و یا اخراج شده این بنگاهها را برعهده بگیرد.
- آمریکا موظف به پرداخت آنی تمامی غرامتهای ناشی از فوت افراد بیگناهی است که در اثر تحریم دارو از قبیل داروهای بیماریهای خاص، انسولین و همچنین فقدان لوازم تست کرونا از بین رفتهاند.
- شهادت ناجوانمردانه سردار قاسم سلیمانی بهعهده دستگاه نظامی آمریکاست. بنابراین این کشور باید آمرین و عاملین این جنایت و در رأس آنها دونالد ترامپ را برای محاکمه به ایران مسترد دارد.
- آمریکا موظف است تمامی داراییهایی بلوکه شده ایران را که در هر جای دنیا بهدلیل تحریم راکد ماندهاند، آزاد کند و علاوه بر این بهره و خسارت تأخیر تأدیه آن را بپردازد.
- آمریکا میبایست ظرف مدتی کوتاه، تمامی نیروهای خود را از اطراف ایران اعم از عراق و افغانستان و… خارج کند و در یک کلام، خاورمیانه را ترک کند.
- آمریکا میبایست تحریمهای اعمال شده بر متحدین منطقهای ایران اعم از حزبالله، انصارالله و… را لغو نماید و از این پس در بازیگری منطقهای جمهوری اسلامی ایران ایجاد اختلال نکند.
مقاله سعید حجاریان با این تاکید پایان می گیرد که این بار دولت آمریکاست که باید گامی به سوی حل مسئله بردارد. اما دستاندرکان سیاست خارجی و اصحاب مذاکره و توافق! مادام که شرطهای ۷گانه ایران اجرا نشده است، هیچ فرد حقیقی یا حقوقی اعم از رئیسجمهور و وزیر خارجه حق برقراری ارتباط با هیچ مقام آمریکایی را ندارد چرا که تجربه نشان داده است، رئیسجمهور دموکرات در آمریکا دستکش مخملینی است بر دست چدنی این کشور!
(مقاله خلاصه شده است)
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: هفته هنر و فرهنگ؛ کارتون شهر امن، جان پدر کجاستی، ما و بایدن
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران