اپیدمی کرونا؛ لزوم لحاظ فاکتور جنسیت در مدیریت آموزش/اعظم بهرامی

ماهنامه خط صلح – ماریا معلم است در مقطع دبیرستان ریاضیات و فیزیک درس می‌دهد. ماه‌هاست که تمام کلاس‌هایش آنلاین برگزار می‌شوند. معلمی در شهری بزرگ در شمال ایتالیا. در خاطره‌ای کوتاه می‌گوید: «من دیروز کلاسم را در وان حمام تشکیل دادم. دوربینم خاموش بود و به بچه‌های حاضر در کلاس غیر حضوری گفتم که دوربینم خراب شده است. واضح است که نمی‌توانستم دوربین را در دستشویی خانه روشن کنم. دو تا فرزندم هر دو کلاس داشتند و همسرم نیز جلسه‌ای آنلاین با همکارانش داشت و همه اتاق‌های خانه و آشپزخانه اشغال شده بود و من تنها کسی بودم که می‌توانستم با دوربین خاموش تنها برای یک روز کلاسم را اداره کنم».

این خاطره‌ی کوتاهی بود از شرح وضعیت معلمی در ایتالیا. رسانه‌های مجازی پر است از تصویر ویدئویی و فایل‌های صوتی معلمین و شاگردهایشان که گاه حتی مایه خنده می‌شود. اما این تصویر زمانی سخت‌تر می‌شود که بخواهیم سیستم آموزش از راه دوری را توصیف کنیم که کوچکترین زیرساخت‌های لازم و ضروری را نیز ندارد. شرایطی که در آن دسترسی به اینترنت محدود است، حجم و مقدار اینترنت مصرفی در ساعت گران و محدود است و حتی ابزار و سخت‌افزار لازم برای دسترسی به کلاس‌ها وجود ندارد و به این ترتیب در اختیار داشتن متن و شرح دروس و پیگیری تمرین‌های به اشتراک گذاشته شده نیز تبدیل به معضل می‌شود. این دقیقا شرح شرایطی است که ماه‌هاست کار را نه فقط برای دانش‌آموزان که برای بسیاری از معلمان و مدرسان نیز سخت و دشوار کرده است.

شاید برای نگاه دقیق‌تر به این مشکل معنادار باشد که آن را از فیلتر جنسیت نیز بگذرانیم. بنا به گفته‌ی مشاور وزیر آموزش‌ و پرورش از مجموعه معلمان ایران ۶۰ درصد آنها مستقل از نوع قراردادشان زنان هستند. اما از ۲۲۰ معاون مدیرکل استانی فقط ۲۳ نفر و از ۷۵۰ رئیس منطقه، تنها ۲۴ نفر آنها زن هستند. مجموعه‌ای از لایه‌های مختلف مدیریتی که برای تعداد زیادی معلم و مدرس زن تصمیم می‌گیرد، بی آن که کسانی که به واقع مشکلات و مسائل معلمان زن را بیشتر و دقیق‌تر می‌شناسند و می‌توانند برایش راهکار پیشنهاد دهند در این تصمیم‌سازی‌ها مشارکتی داشته باشد. حتی در رده‌های پایین و میانه‌ی مدیریت.

موضوعی که به طور مثال در مورد کادر درمان نیز صادق است . در بسیاری از کشورهای جهان در اواخر فصل بهار امسال مجموعه زیادی از پرستاران و پزشکان و محققان و کادر درمان (زنان) طی نامه‌ای به حضور کمرنگ زنان در سیاستگذاری‌های کلان مقابله با اپیدمی جهانی و تخصصی امکانات و نیازسنجی‌های این حوزه اعتراض کردند.

در بسیاری از جوامع، زنان و دختران بیشتر وظایف خانگی و مراقبت از کودکان و سالمندان و مراقبت از بیماران را بدون هیچ چشمداشتی، به عهده می‌گیرند که این موضوع با بسته شدن مدارس و محل کار و محصور شدن در خانه‌ها، افزایش می‌یابد. این امر بر زنان که اکثر نیروهای آموزشی را تشکیل می‌دهند و در طول مدت بحران اپیدمی اغلب دور کاری می‌کردند و همچنین دختران که گاهی حتی به خاطر سختی‌های متفاوت قادر به ادامه‌ی یادگیری خود حتی از راه دور هم نیستند، تأثیر می‌گذارد. مهدکودک‌ها و مدارس تعطیل، افزایش کارهای خانه به علت افزایش معنادار شست‌وشوها و همین طور افزایش احتمال حضور افراد بیمار در خانه همگی می‌تواند وظایف زنان در خانه را چندین برابر کند. در حالی که شرح وظایف کاری آنها نیز همچنان همان است.

آمار رسمی نشان می‌دهد خطری که سلامتی زنانی که نمی‌توانند به محل کار خود بروند یا دختران که دیگر نمی‌توانند به مدرسه بروند را تهدید می‌کند تنها به ویروس محدود نمی‌شود. بدون مدرسه که آن را مکانی برای ایمنی و همچنین آموزش و برای کودکان و نوجوانان و برای گروهی حتی به عنوان یک راه نجات برای دوری از فضای پر تنش خانواده می‌شناسیم، حبس و ماندن طولانی مدت در خانه به معنای افزایش خطر خشونت خانگی و سوء استفاده‌ی جنسی است. مسلما این برای زنان شاغلی مانند معلمین که در تمام مدت اپیدمی مجبور به دور کاری بودند هم می‌تواند ریسک بالاتری را شامل شود. داده‌های موجود تا اواخر تابستان سال جاری نشان می‌دهد که به طور مثال میزان خشونت خانگی نسبت به زنان و دختر بچه‌ها در کشورهایی چون آرژانتین، فرانسه و سنگاپور چه طور به شکل معناداری افزایش یافته است. آماری که زنان زیادی جزء گروه شاغلین از راه دور را نیز شامل می‌شود.

برخی از مشکلات معلمان زن هم مانند رعایت پوشش و حجاب در هنگام برگزاری کلاس‌ها چنان معمول و عادی شده است که وقتی از الزام به ادامه رعایت پوشیدن لباس‌های پوشیده و داشتن حجاب در خانه‌ی خودمان و مقابل کامپیوترمان نقد کنیم دیگر چندان به شمار نمی‌آید. برخی از ویدئوها و فایل‌های صوتی هم که در رسانه‌های مجازی می‌شود طوری هدف‌گذاری شده است که گویا زنان توانمندی کمتری در استفاده از امکانات نرم‌افزاری دارند و دانش‌شان در این حوزه کمتر است.

البته سازمان آموزش و پرورش به عنوان نهادی مسئول در کنار تمام نقصان‌هایی که در مدیریت شرایط آموزش از راه دور داشت این امکان را هم در نظر نگرفته بود که ممکن است تعداد زیادی از معلمان هم در دسترسی به اینترنت مشکل داشته باشند. و این که پرداخت هزینه‌ی اینترنت در شرایط فعلی برای ‌آنها مسئله و مشکلی مهم باشد.
رنج ناشی از تبعیض در شیوه‌ی مدیریت مدارس و امکاناتی که مدارس مختلف به آن دسترسی دارند تنها شامل دانش‌آموزان نمی‌شود. معلمان نیز از این فضای سرشار از تبعیض زخم خورده‌اند. شرایط یک معلم در روستایی دور و یا حتی شهری کوچک با موقعیت و امکانات معلمین شاغل در مدارس خصوصی و خاص در کلان‌شهرها قابل مقایسه نیست. این تبعض در دریافتی‌ها و امکانات فارغ از جنسیت می‌تواند در این موقعیت که نیاز به پشتیبانی مرتب وجود دارد بسیار آشکارتر شود.

اما در پی تمام این مشکلات و تبعیض‌ها نکته‌ی مهم و امیدبخش این بود که تعداد زیادی از همین معلمین زن در شوراهای صنفی استانی فعال هستند. موضوع مهمی مانند سازماندهی اعتراضات و اعتصابات و پیگیری مطالبات و تحصن‌ها، قربانی اپیدمی کروناویروس شد.

برای کاهش این مشکلات می‌توان راهکارهایی را پیشنهاد داد. اطمینان از نمایندگی عادلانه‌ی زنان و مردان در تصمیم‌گیری‌های مربوط به بحران‌ها و تصمیم‌سازی‌ها و بهره‌گیری از تخصص زنان. تولید داده‌های حساس به جنسیت در رابطه با بحران در حوزه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی، استفاده از شبکه‌ها و سازمان‌های فعال در حوزه‌ی زنان در سطح جامعه برای سازماندهی پاسخ به نیازها و شرایطی چنین بحرانی، تشویق دختران برای ادامه‌ی یادگیری و حمایت از هم سن و سالان خود، تشویق زنان و مردان برای تقسیم مراقبت از کودکان و کارهای خانگی در رسانه‌های عمومی و فضای مجازی، تقبیح خشونت خانگی و همچنین ایجاد محیط‌های امن برای زنان قربانی آزار در سطوح مختلف که نیاز به حمایت دارند. این‌ها مجموعه‌ی کوتاهی از پیشنهاداتی است که سازمان جهانی زنان توصیه می‌کند. اپیدمی جهانی پرده از بسیاری از شکاف‌های عمیق انواعی از تبعیض‌های جنسی و جنسیتی فرو انداخت که بخش کوچکی از آن مربوط به مشاغل است.

منبع خبر: هرانا

اخبار مرتبط: اپیدمی کرونا؛ لزوم لحاظ فاکتور جنسیت در مدیریت آموزش/اعظم بهرامی