جشنواره فیلم فجر: اجبار پروانه نمایش برای جشنوارهٔ بدون نمایش

توجیه‌های همیشگی، امسال شکل دیگری یافته‌اند. در بحث بر سر توقف تمام اتفاقات طبیعی بر اثر همه‌گیری جهانی کرونا، ایران هم می‌توانست خود را همپای سایر کشورها ببیند و این بار دیگر فروریختن بلا بر سر مردم را وضعیتی استثنایی در دنیا نداند.

اما هنوز آن‌چه برای محفل‌های ایرانی روی می‌دهد، با بی‌اعتنایی به تجربه‌های دیگران رقم می‌خورد و همه‌چیز با آزمون و خطای شیوه‌های نامطمئن یا عجیب، به سر سطر بازمی‌گردد.

خبر برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر که توسط دبیر آن، محمدمهدی طباطبایی‌نژاد، اعلام شد، جلوه‌ای از همین بازگشت به سر سطر است.

با وجود آن‌که راه‌های پیموده‌شده در سایر جشنواره‌های سینمایی دنیا پیش چشم همه و از جمله مدیران سینمایی در ایران است، او که برای نخستین بار به سمت مدیریت این جشنواره رسیده، می‌گوید در تصمیم‌گیری نهایی به‌اتفاق مدیران دولتی تصمیم‌گیرنده برای سینمای ایران، به این رسیده‌‌اند که جشنواره بدون تماشاگر و فقط با اعلام آرای هیئت داوران برگزار شود.

در حقیقت، نوعی کار ستادی و درون‌گروهی مترادف با برگزاری جشنواره تلقی شده است.

با توجه به شرایط خطرناک سالن‌های سینما برای حضور افراد در دوران شیوع کرونا، امسال برخی جشنواره‌های مهم سینمایی جهان مانند کن لغو شد و در عوض، تنها هیئت‌های انتخاب و مدیران جشنواره به کار تماشا و برگزیدن فیلم‌ها پرداختند و مُهر «انتخاب‌شده برای بخش اصلی کن ۲۰۲۰» را، همچون نشان اعتباری، بر فیلم‌های مورد توافق زدند. به بیان دیگر، جشنواره در شرایطی که امکان نمایش فیلم‌ها را نداشت، برپا نشد و تماشای فیلم‌ها توسط اعضای تیم انتخاب فیلم به‌عنوان برپایی جشنواره توصیف نشد.

بعد از کاهش آمار مبتلایان به کووید۱۹ در اروپا طی ماه‌های بعدی، برخی جشنواره‌ها مانند ونیز با حضور سینماگرانی برپا شد که تست کرونای آن‌ها منفی بود. در این جشنواره‌ها امکان تماشای آنلاین فیلم‌ها برای دست‌اندرکاران رسانه و مردم، گاه به طور رایگان و گاه با پرداخت هزینه‌ای اندک، فراهم بود؛ روشی که این ماه‌ها با اوج دوبارۀ شیوع ویروس، در شکل برگزاری آنلاین برخی جشنواره‌ها همچون تسالونیکی، ایدفا، تورین و تالین گسترش یافت.

اکران آنلاین فیلم‌ها راه جایگزینی است که به نظر می‌رسد با مشکل سرقت و تکثیر کپی فیلم‌ها با هر نوع اکران آنلاین در ایران، در خصوص جشنواره فجر ناممکن باشد. فقدان توانایی و حتی تلاش فنی برای جلوگیری از این سرقت و ایجاد امکان نمایش آنلاین، باز از ویژگی‌های انحصاری جشنواره فجر امسال است که جدا از جریان جهانی به نظر می‌رسد.

در این سال‌ها هر تماشاگر علاقه‌مند با خرید کارت و بلیت جشنواره و نوشتن از فیلم‌ها در صفحات خود در شبکه‌های اجتماعی، به رونق نهایی این جشنواره کمک می‌رساند، بی‌آن‌که قصد چنین کاری را داشته باشد.

جشنواره‌های هنری فجر و بیش از همه جشنواره فیلم، تقریباً تنها اتفاق روزها و شب‌های دهۀ موسوم به فجر بوده‌اند که بخشی از مردم، بدون هیچ‌گونه وابستگی به نهادهای قدرت و حتی بدون پیوند شغلی با ادارات دولتی، در آن سهیم می‌شدند.

در تجربه‌های فراوان شخصی از حضور در این جشنواره، به‌روشنی شاهد تمایز عینی بین این بخش با طیف دارای منافع یا معتقد به سیستم رسمی بوده‌ایم. مانند روزهای جمعۀ سال‌های قدیم‌تر که خیابان‌های اطراف دانشگاه تهران برای برگزاری نماز جمعه محدوده‌بندی می‌شد و بین حضار صف‌های آن با کسانی که منتظر گشایش محدوده و رسیدن به سالن سینماهای آن حوالی بودند، تمایزی در ابعاد ساکنان دو سیارۀ مختلف حس می‌شد. و البته بدیهی است که از برآیند هر جمع سخن می‌گوییم و نه از تک‌تک افراد که گاه شاید به هر دو طیف تعلق داشتند.

سال گذشته که با اندوه مردمی و همگانی حاصل از شلیک موشک‌های سپاه به هواپیمای پرواز ۷۵۲ اوکراین، بحث تحریم جشنواره مطرح شد و سپس در خفا و دور از انظار عموم، از جایی مسکوت شد، چالشی حساس بر سر همین همراهی مردم در جایگاه تماشاگر پدید آمد.

آن‌ها بدون سرسوزنی تأیید مواضع رسمی، فقط عشاق سینما بودند و نسبت به نتایج جاری سینمای ایران کنجکاوی داشتند. ولی حضورشان – هرچند کمتر از سال‌های قبل- همچنان به ادعای مدیران به «برگزاری باشکوه و پررونق» جشنواره انجامید و جشنواره با وجود دچار شدن به بحران مشروعیت در روزهای پیش از برگزاری، بعد از دهۀ فجر سال ۹۸ با تکیه بر حضور مخاطبان خود، برگزار شد.

اما حالا و با نوع نادر امسال، از آن مشارکت مردمی خبری نیست. هر نوع گله‌ای در این زمینه نیز می‌تواند معادل ناآگاهی‌های رایج در بسیاری نقاط دنیا باشد که با تظاهرات ضدماسک یا تجمع در اعتراض به محدودیت‌های رفت‌وآمد، انگار شیوع بیماری کووید-۱۹ را نوعی بازی مربوط به هر دولت تصور می‌کنند و متوجه خطر وخیمی نیستند که در صورت برگزاری عادی جشنواره متوجه خودشان خواهد شد.

این خطر در صورت اصرار اهل رسانه برای نمایش فیلم در سالن اختصاصی آن‌ها نیز در کمین یکایک آن‌ها و نیز خانواده‌هایشان خواهد بود. خاصه از این جهت که در حرف‌های دبیر جشنواره دربارۀ امکان نمایش محدود فیلم‌ها برای منتقدان و روزنامه‌نگاران، به سالن برج میلاد اشاره شده که خودبه‌خود مترادف با ازدحام وحشتناک و پیامدهای آن در شیوع بیشتر ویروس است.

با وجود این، چشم پوشیدن مدیران دولتی از تکیه به داعیۀ مخاطب داشتن، طنین تلخی در خود دارد: این تصمیم نشان می‌دهد که برخلاف تصور ما، هدف آن‌ها کسانی نبوده که فیلم‌ها را برایشان نمایش می‌دادند، بلکه هدف‌شان از اصرار به برپایی جشنواره ارائه عملکرد کاری به مدیران بالادستی است که آن‌ها را پشت میز هرچند موقت‌شان نشانده‌اند.

وقتی عزم برگزاری به هر قیمت وجود دارد و وقتی قالب اجرا از تمام تعاریف جشنواره سینمایی در هر نوع ممکن دور است، نمی‌توان جز این برایش زمینه‌ای یافت: جسارت لازم برای تصمیم‌ قاطع و اعلام «برگزار نکردن» در مدیریت این دوره نیز وجود ندارد؛ مانند دوره‌های بحران‌زده‌ای چون بیست و نهمین دوره.

در آن دوره، بعد از اعتراض مردم به اعلام نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸، با چهار داور (به جای هفت یا نُه نفر) و برخلاف استانداردهای جهانی قضاوت برگزار شد (فرد بودن شمار داوران امکان تساوی آرای آن‌ها را از بین می‌برد تا بتوانند برنده هر جایزه را با رأی‌گیری بعد از تبادل نظر مشخص کنند، اما تعداد داوران آن سال، در کمال حیرت، زوج بود).

از سوی دیگر، به‌گفتۀ دبیر جشنواره، امسال فیلم‌ها برای آن‌که به‌رؤیت هیئت داوران برسند، باید پروانۀ نمایش در جشنواره دریافت کنند. یعنی حتی در جشنواره‌ای که اکران فیلم نخواهد داشت، گذر از خوان دشوار نظارت، ضروری است، ضمن آن‌که به‌معنای دریافت پروانۀ نهایی برای اکران هم نیست.

یعنی فیلم‌ها هم باید خود را در معرض داوری پشت درهای بسته با احتمال انحصار فیلم‌ها و فیلمسازان نورچشمی قرار دهند و هم در دل این اجبار، دست‌کم از ممیزی همیشگی بعد از جشنواره نیز نجات پیدا نکنند.

خورشید، قهرمان رنج‌دیدۀ فیلم «ناخدا خورشید» (ناصر تقوایی، ۱۳۶۵) در پاسخ به همسرش که می‌گفت «خب خودت هستی»، می‌گفت «چه بودنیه این؟». او در زیست سادۀ خود، تفاوت بین بودن و کیفیتِ بودن را بهتر درمی‌یافت.

منبع خبر: رادیو فردا

اخبار مرتبط: جشنواره فیلم فجر: اجبار پروانه نمایش برای جشنوارهٔ بدون نمایش