بازرگان پدر جریان روشنفکری دینی است / ایدئولوژی را به یک امر اهریمنی بدل نکنیم
شریعتی مثل یک کالا نیست که تاریخ انقضا داشته باشد که بگوییم امروز تاریخ انقضای او به اتمام رسیده است.پویاییهایی در شریعتی وجود دارد که اگر امروز زنده بود میتوانست برخورد و مواجهه خلاقانهتری با مسائل امروزی داشته باشد.
از دل کتاب امت و امامت شریعتی و یا از بحث دموکراسی متعهد و هدایت شده و سوسیالیسم و اندیشه چپ، آزادی به معنای لیبرالی و به آن صورت که در اندیشه و ایدئولوژی بازار رقابتی و اقتصاد نئوکلاسیک و اقتصاد نئولیبرالی وجود دارد، بیرون نمیآید.
اینکه بگوییم آزادی فقط منحصر به این معناست که مانعی در برابر ما وجود نداشته باشد، یک نوع آزادی مربوط به طبقه متوسط است، زیرا بسیاری از طبقات پایین و فرودست جامعه که امکانی برای مشارکت اجتماعی ندارند، از آزادی بیبهره میمانند.
اگر شایگان فقط در دهه ۴۰ و ۵۰ میماند و ادامه پیدا نمیکرد، اساساً شایگانهای بعدی و نسخههای بعدی آن بروز و ظهور پیدا نمیکرد و فقط امروز درباره شایگان دهه ۴۰ و ۵۰ قضاوت میکردیم، اما میبینیم شایگان چند سال بیشتر زنده ماند و نسخههای تازهای پیدا کرد. شریعتی نیز این ظرفیت و پویایی را داشت.
شریعتی فرزند روزگار خودش بود و به شکل له و علیه نباید شریعتی را از دوره خودش جدا کرد و او را به جایگاه خداوندگاران و عرصه فراتاریخ و فراگفتمانی سوق داد، شریعتی هیچ وقت فراتاریخی نیست، همانطور که بازرگان نیز فراتاریخی نیست. نباید با شریعتی به شکل آناکرونیک برخورد کرد.
ایدئولوژی را نباید به یک امر اهریمنی بدل کنیم، به گونهای که هر کسی به ایدئولوژی نزدیک شود، پلید شود. نباید از ایدئولوژی چماقی درست کرد که از طریق آن متفکرانی مثل شریعتی را منکوب کرد..
شریعتی دین را به گونهای صورتبندی کرد که به یک ایدئولوژی سیاسی و مسلک اجتماعی بدل شود و این راه را برای صورتبندیهای ایدئولوژیک کردن از دین هموار کرد.
بازرگان و شریعتی متفکرانی دو زیستی بودند، یعنی میخواستند هم مسلمان باشند و به فرهنگ و تاریخ دینی تعلق داشته باشند و هم اینکه آزادی، دموکراسی، عدالت و ملیت و دیگر رهیافتهای دنیای مدرن را دنبال کنند.
جنگی که بین شریعتی و بازرگان برپا میکنیم، بین آنها وجود نداشت و خودشان یک نحله بودند و با هم صلحآمیز زندگی و کار و تلاش میکردند، هر چند دیدگاههای متفاوتی داشته، متعلق به گفتمانهای متفاوتی بودند.
امروز پوزیتیویسم به نوعی فحش آب کشیده تبدیل شده است و من نمیخواهم این انگ را به بازرگان بزنم، هر چند خودم در مورد پوزیتیویسم خیلی کار کردهام و انتقادهای جدی به آن دارم، ولی میتوانم بگویم که بازرگان علمگرا بود و میخواست میان علم و دین سازش و مصالحه ایجاد کند، منتها این علم نزد بازرگان، علوم طبیعی و تجربی محسوب میشد و در آن دوره نیز روشهای اثباتگرایانه یا همان عینیتگرایی و پوزیتیویسم حاکم بود.
ما میتوانیم مؤمنانه به قرآن مراجعه کنیم و از آن الهام بگیریم، ولی قرآن یک کتاب علمی، ریاضی با ساختار علمی و ریاضی نیست و اگر هم امکان دریافت معرفتی از قرآن وجود داشته باشد، نباید خیلی افراطی فکر کنیم که میتوانیم از قرآن نوعی معرفت منسجم علمی به شکل اجتماعی، پوزیتیویستی، ریاضی یا هر خوانش دیگر استخراج کنیم. این نوعی کمالگرایی معرفتشناختی است.
من معتقدم که در روشنفکری دینی، نوعی کمالگرایی معرفتشناختی نهفته است، یعنی از دین معرفتی به دست آوریم که در حد کمال، حقیقت را برای ما مشخص کند. در کار بازرگان در خصوص قرآن نیز نوعی کمالگرایی معرفتشناختی وجود دارد که با ساختار ریاضی در قرآن آن را صورتبندی کرده است.
نمیتوان کل آزادیخواهی و دموکراسی را در چارچوب دین محدود و صورتبندی کنیم و بخواهیم از دین چارچوب کاملی برای علم، دموکراسی و عقل استخراج و قرآن را به کتاب عقلی، فلسفی و علمی تبدیل کنیم. چنین کارهایی نوعی کمالگرایی معرفتشناختی و رفتار غیر روشمند با متون دینی است.
باید به جای اینکه روشنفکر دینی باشیم، روشنفکر دیندار و مومن باشیم، یعنی متدین و مسلمانی روشنفکر باشیم. روشنفکر مسلمان جدای از روشنفکر اسلامی است. مبنای روشنفکری دینی این است که محدودیتهای دین را بر گرده روشنفکری تحمیل کند، اما اگر بگوید من مسلمان هستم، ولی روشنفکر هم هستم، قضیه متفاوت میشود. به نظر من روشنفکران آینده، دینداران روشنفکران خواهند بود تا اینکه روشنفکر دینی.
نمیتوان دین را به علم و علم را به دین تحمیل کرد. نمیتوان علم را به محدوده دین آورد و آن را با منطق دینی بیان کرد و دین را هم نمیتوان کاملا با منطق علمی و عقلی بیان کرد، چه این منطق علمی، علم جامعهشناسی یا اقتصاد باشد و چه علم طبیعی تجربی.
منبع خبر: کلمه
اخبار مرتبط: بازرگان پدر جریان روشنفکری دینی است / ایدئولوژی را به یک امر اهریمنی بدل نکنیم
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران