دولت در حوزه اقتصاد مقاومتی فرصت‌سوزی کرد/ اعضای کابینه جرأت ابراز نظر پیدا نمی‌کنند

دولت در حوزه اقتصاد مقاومتی فرصت‌سوزی کرد/ اعضای کابینه جرأت ابراز نظر پیدا نمی‌کنند
خبرگزاری دانشجو

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، حجت‌الاسلام علی عسکری نماینده ادوار مجلس و فعال سیاسی اصلاح‌طلب با حضور در برنامه تلویزیونی «دستخط» به تحلیل شرایط روز کشور، عملکرد دولت و انتخابات پیش ر و پرداخت.

متن کامل گفتگو با وی در این برنامه به شرح زیر است:

مهمان این هفته برنامه «دستخط» متولد ۱۳۳۹ در نیشابور و از افراد شناخته شده حزب جمهوری اسلامی در خراسان بزرگ است. کسی است که سابقه نمایندگی مردم مشهد و کلات در مجلس هفتم را دارد. از مشاوران آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام و از دوستان نزدیک ایشان هست؛ همچنین از همراهان، دوستان و مدیران آیت الله واعظ طبسی تولیت فقید آستان قدس رضوی بوده و مدیریت‌های مختلفی را در آستان داشته است و بعد از آن هم در دولت آقای حسن روحانی سمت‌های مختلفی را تجربه کرده، از جمله معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش و قبل از آن هم معاون پارلمانی دانشگاه آزاد اسلامی بوده است.

الان هم در حوزه ارتباط دولت با روحانیون در دولت دوازدهم همچنان مشاوره می‌دهد و فکر می‌کنم حرف‌های گفتنی، هم از گذشته و هم از حال، داشته باشند.

در خدمت حجت الاسلام والمسلمین علی عسکری هستیم که من توصیف ایشان را در ابتدا عرض کردم.

*سلام و خیلی خوش آمدید.

ارادت دارم و در خدمت شما هستم.

*شما سال ۹۲ از حامیان آقای روحانی بودید و فعالیت زیادی هم کردید.

بله.

*و خیلی‌ها می‌گفتند معاونت پارلمانی برای آقای عسگری است، ولی نشد. حالا بگذریم، اما دولت آقای روحانی را در این مدت چطور دیدید؟

آقای دکتر روحانی آن زمان مورد توجه و عنایت نخبگان بود و مقام معظم رهبری ایشان را بعنوان نماینده‌شان سالیان سال در شورای عالی امنیت ملی داشتند و در جلسه مشاورین هم این نظر را داشتم که ایشان با پیشینه و سوابق می‌توانند رئیس جمهور شوند. تشویق کردم با آقا دیدار کنند و امیدوار شدم و احساس من این بود اگر اقای هاشمی نخواهند بیایند آقای روحانی می‌توانند رئیس جمهور مورد نظر هم اصولگرایان و هم به نحوی اصلاح‌طلبان باشند، چون حالت اعتدال و میانه‌روی داشتند. معتقد هم هستم مثل آقای دکتر احمدی نژاد دوره اول ریاست جمهوری آقای روحانی خوب بود و بهمین دلیل در دوره دوم به ایشان رأی ندادم و به آقای رئیسی رای دادم.

*عجب! در دوره دوم شرایط فرق کرد.

بله. یعنی پیش‌بینی می‌کردم دوره دوم ایشان بنا به دلایلی دچار ضعف باشد.

*بر اساس پیش‌بینی‌تان به ایشان رای ندادید؟

بله. در آنجا هم ما هم نقد خودمان را برای مجموعه‌های روحانیون داشتیم و هم موارد و نقاط قوت دولت و شرایط را بازگو می‌کردیم و تقریباً برای اغلب امام جمعه‌های مراکز استان‌ها و خبرگان از طرف آقا روحانی و در واقع به امر آقای واعظی عبا بردم، همراه با آقای رستگاری و برخی از دوستان بودیم. بحث‌ها و مباحث چالشی‌شان را به نهاد ریاست جمهوری منتقل کردیم.

*چه مطالبی را آقایان مراجع علما در قم بیان کردند؟ اخیراً هم ارتباط باقی است؟

بله. عمدتاً مباحث اقتصادی و گرفتاری‌های مردم و مشکلاتی که در حوزه‌ها از نظر معیشتی هست و مواردی هم کمک و مساعده برای کلان حوه از طریق سازمان خدمات پرداخت شد که دریافت کردیم. به طور عمده روی ضعف ارتباط اقای روحانی با روحانیت و هم‌لباسی‌ها و همنوعان خودشان تاکید می‌کردند. به عنوان نقد منعکس می‌کردیم و قبول می‌کردیم شرایط ایشان با آقای ناطق و برخی از عزیزان دیگر متفاوت است.

*یعنی چی متفاوت است؟ آقای ناطق مشربی دارد که بسیار گرم است. آقای حسن روحانی مشرب اینچنینی ندارند. اگر بخواهیم با دوران ریاست جمهوری مرحوم آقای هاشمی مقایسه کنیم، فکر می‌کنم آقای هاشمی در زمینه ارتباط با علما فعال‌تر بودند.

همینطور است. آقای خاتمی هم فعال‌تر بودند.

*یعنی ارتباط بیشتری می‌گرفتند؟

بله.

آقای روحانی به لحاظ فشار کاری این فاصله را دارند؟

نه، روحیه ایشان است. من آقای روحانی را از قبل اینکه از مشهد به تهران بیایم گاهی برای دعوت به سخنرانی در آستان قدس و جا‌های دیگر هماهنگ می‌کردم، از نظر تنفیذ اختیار و مسائل دیگر که رابط مجلس‌شان هم بودیم، از آن جهات به نحوی ویژگی‌های خاص خودش را دارد یعنی به کسانی که مسئولیت می‌دهند اختیارات هم می‌دهند و برداشتش این است که مسئولین کار می‌کنند و ایشان هم در کلان باید عهده‌دار مدیریت باشند و کلان نگری داشته باشند، ولی در ارتباط با مجلس، من هم همان زمان و الان هم انتقاد دارم و جالب این است که بعد از آن مطلبی که بعنوان پارلمانی مطرح کردید که عکس را به تلویزیون دادند و اتفاقی در دوره اول دولت پیش آمد، یعنی کابینه اول را لابی می‌کردند و آقای نعمت‌زاده یک روز چهارشنبه عصر خوابیده بودند و من ایشان را از خواب بیدار کردم، چون خودشان را معرفی می‌کردند و نمایندگان حرف می‌زدند و در واقع فضای مجلس سرزنده بود.

دوربین‌ها هم روی وزرای پیشنهادی تمرکز داشتند، ایشان، چون خواب بود من فکر کردم شاید شکار اصلی صورت بگیرد، گفتم آقای مهندس امروز بعد از ظهر و فردا قبل از ظهر را نخوابید، فردا پنجشنبه عصر رأی اعتماد داریم. رای را که گرفتید هر چه می‌خواهید بخوابید. (می‌خندد)

آقای حسین فریدون گفت چرا با وزرای پیشنهادی اینطور رفتار می‌کنید؟ جالب این است که نیم ساعت نکشید جایگزین من آقای خباز معرفی شد و من هم خیلی خویشتن‌دارانه آقای مصری که الان نماینده کرمانشاه است آن زمان عضو هیئت رئیسه بود، گفت صندلی شما خیلی زود در اختیار دیگری قرار گرفت و من هم گفتم الحمدالله! گفت فردا را علی القاعده آفیش نشوید و باز هم گفتم الحمدالله! یک مصاحبه‌ای کردم و گفتم دولت را تا اینجا همراهی سیاسی کردیم، ولی همراهی اجرایی نخواهیم کرد و خدمت آقای هاشمی رفتم و گفتم اینطور شد و من هم اینطور مصاحبه کردم تا زمینه بحث دیگری نماند و در خدمت شما هستم.

*یعنی علت این قضیه فقط همان مُحاجه با حسین فریدون شد!

یک مسائل دیگری هم بود؛ چون من اصالتاً نیشابوری هستم و آن زمان من ... نیشابور بودم و ایشان فرماندار نیشابور بودند. روحیات ایشان را در مجموع به ضرر دولت می‌دانستم و مداخلات و مسائلی داشت و احساس می‌کردم کار را ایشان مشکل خواهد کرد و به همین دلیل واقعیت این است که تا روز سوال از رئیس جمهور در صحن علنی که آقای ذوالنور و دوستان دیگر در این زمینه مسئول بودند من همراهی نداشتم. آنجا هم آقای واعظی هماهنگ کرد که در صحن حضور داشته باشم.

*قرار بود معاونِ معاون پارلمانی شوید. درست است؟

عنوان اول این بود که به ما ماموریت دادند که کار را پیش ببریم و حتی با معاونین پارلمانی دستگاه نیز من جلسه گرفتم و آن‌ها را من بسیج کردم.

*بعد آقای انصاری معاون پارلمانی شدند.

بله. آقای خباز مدتی بود و بعد آقای انصاری آمد.

*خیلی فکر می‌شد که آقای روحانی شعار‌ها و وعده‌هایی که می‌دهد موفق‌تر از این باشد یعنی نقطه مطلوب این نبود و به اذعان خود ایشان و دوستان ایشان باید بهتر از این می‌بود. چقدر از این نرسیدن به نقطه مطلوب را وابسته به شخصیت و روحیات آقای روحانی می‌دانید؟

آقای روحانی یک خیزی برای بحث سیاست خارجی و برجام برداشت. نوع نگاه ایشان به خارج هم متفاوت از دیگران بود و سابقه مذاکرات سعدآباد و آن قضایا را داشتند و در موقع سفر به نیویورک در مرکز تحقیقات استراتژیک جلساتی برگزار می‌شد که در ارتباط با این سفر دوستان نظر بدهند، یکی از دوستان اصلاح‌طلب گفت یک بحثی با اقای اوباما روی کار بیاید، بهتر است، چون خیلی از اصلاح طلبان به یک نحوی یاران واقعی نبودند و یاران شنبه محسوب می‌شوند و خیلی‌ها که پای کار آمدند، بعد از رفتن آقای عارف توقع و انتظار دارند ...

*چه کسی این را می‌گفت؟

یکی از دوستان اصلاح‌طلب بودند.

*اسم ایشان را بگویید

آقای یونسی گفت. من به شوخی گفتم مملکت صاحب دارد، اینطوری با این عجله بی مقدمه نمی‌توان کار کرد. بعد که این سفر انجام شد اگر به یاد داشته باشید مقام معظم رهبری عنوان کردند که سفر خیلی خوبی بود و از سفر و از نوع ظهور و بروز رئیس جمهور در آنجا تمجید کردند و به یک جمله‌ای اشاره کردند که برخی از حواشی که نباید پیش می‌آمد. من همان را محکم گرفتم و گفتم به این نحو نگاه به خارج و آن هم نگاه به آمریکا و انگلیس و اروپا احتمال دارد که ضررش بیشتر از نفع داشته باشد. نوع نگاه خود ایشان (روحانی) این بود که بشود با کدخدا کنار آمد. برداشت من این است که شاید یک اشتباه استراتژیک بود که بعداً در عمل خودش را نشان داد.

*یعنی همه تخم مرغ‌ها در سبد این نوع نگاه گذاشته شد.

بله. همه تخم مرغ‌ها را در یک سبد قرار دادند. در نگاه به داخل و اقتصاد مقاومتی و سیاست‌های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری و هماهنگ شدن با مجلس، نگاه به داخل تضعیف شد و ضررهایش متوجه نظام و دولت شد. برداشت من این است این به نوع نگاه آقای روحانی برمی‌گردد.

*اواخر دوره آقای احمدی نژاد مصاحبه‌ای کردید و گفتید شرایط کنونی اقتصاد زیبنده نظام نیست چرا که اقتصاد ایران اقتصادی با مشکلات، همراه با رکود، ضعف در قدرت خرید مردم و دست و پنجه نرم کردن تولیدگران با مشکلات واردات بی‌رویه است. الان در مقایسه با آن زمان چطور ارزیابی می‌کنید؟

تلقی من این است که به مراتب بدتر شده است.

*گیر کار کجا بود؟ چه مسیری را اشتباه رفتیم؟

تصور من این است که در حوزه جوانان، زنان، اقتصاد مقاومتی و آنچه مقام معظم رهبری ابلاغ کردند دولت دچار فرصت‌سوزی شد؛ چون همه توجهش به خارج داشت و گشایش را از آنجا دنبال می‌کرد. در حالی که آنجا هم وضعیت را نوع تحریم‌های پیش آمده و ... بدتر کرد و در داخل هم زمینه اشتغال و کار برای جوان‌ها این وضع را پیدا کرد که به یک نمونه آن اشاره کردم.

برداشت من این است که در عین حال، همان دولت مورد انتظار آقا که دولت حزب‌اللهی و انقلابی و کار مجاهدانه است، می‌شد در دولت احمدی نژاد و روحانی هم پیش بیاید. دولت‌ها معمولاً دچار حواشی می‌شوند و به نحوی دچار قدرت، سیاست و سیاست‌زدگی می‌شوند. برداشت من این است که از نظر کیش شخصیتی همانطور که آقای احمدی نژاد دچار غرور شد، آقای روحانی هم تا حدودی دچار غرور شد. حتی همان‌هایی که در دولت در قالب مشاور دارای نظرات و دیدگاه‌های اقتصادی برای برون رفت از شرایط خاص نظر و دیدگاهی ابراز می‌کردند معمولاً مورد پذیرش قرار نمی‌گرفت.

*خطاب به آقای روحانی گفته بودید شما شخصیتی وزین، متدین و منطقی هستید و باید سعی کنید قدر سعه صدرتان را در مواجه با منتقدان افزایش دهید.

بله.

*این را در کجا به ایشان گفتید؟

آقای روحانی ستاددارانش را در سالن اجلاس جمع کرد و یک سخنرانی قرائی کرد و همه هم تشویق کردیم. اول کار بود. بعد من مصر شدم ایشان حداقل مسئولین ستاد استانی اش را ولو بصورت گذرا ببینند و در حد دید و بازدید اولیه چرخی بزنند و خیلی‌ها هم از من توقع داشتند. حقیقت امر این است که از دو موضع فعال بودیم. من از موضع اصولگرایی و آقای یونسی از موضع اصلاح‌طلبی بودیم. هر دو را آقای هاشمی امر کرده بودند، یعنی بعد از اینکه آقای هاشمی رد صلاحیت شد رئیس ستادش همین آقای جهانگیری بود. بعد از ظهر به ستاد ایشان زنگ زدند که گفتند ما در ستاد هستیم. آقای هاشمی فرمودند که الان در ستاد نباید باز باشد و دو نفر هم نباید آنجا بعنوان اعتراض حضور داشته باشند. به جهت اینکه این خلاف شرع، خلاف عرف و خلاف قانون است. بعد گفتند آنجا را می‌بندید و من فردا شما را خواهم دید.

روز بعد اقای هاشمی جلسه را برگزار کرد و آقای جهانگیری صحبت کرد و گریه اش گرفت، آقای مجید انصاری هم صحبت کرد و گریه اش گرفت. صحبت‌های مجید انصاری تمام نشده آقای هاشمی روی صندلی روبرو خیز برداشت و گفت روضه رد صلاحیت من کافی است. ما نه تقابل می‌کنیم و نه دست روی دست می‌گذاریم و ما تعامل فعال خواهیم کرد. یکی از کسانی که شورای نگهبان تائید کرده را رأی خواهیم داد. آقای ولایتی و آقای روحانی مطرح بودند. بعد خود ایشان بیان کردند آقای ولایتی مانند کرم ابریشم که در پیله خودش را گیر انداخته است و او در ائتلاف اصولگرایان است و بالا نمی‌آید. تاکید روی آقای روحانی کردند و بعد هم تاکید کردند برای آقای روحانی کار شود. من دوباره برگشتم و شمال شرق ایران و خراسان را عهده‌دار مسئولیت بودم، با این امر که با حفظ احترام به همشهری‌های مشهدی که آقای جلیلی و آقای قالیباف بودند، کار کردم. جالب این است که از همانجا ارتباطات من به شکل کشوری برقرار بود، چون مشاور آقای روحانی بودم. آنجا هرچه اصرار کردم نشد. بعد از آن یک فرصتی شد که من در آنجا سعی کردم به نوعی محترمانه به این صورت مزیت‌ها و امتیازات را به نظر بیاورم و نقد کنم. در لابلای صحبت منتقدانه من بود که معمولاً هم صحبت‌های مثبت را در مصاحبه‌ها سعی می‌کنند برجسته کنند.

*در چینش کابینه اول و دومشان، به نظر شما آقای روحانی چطور عمل کردند؟

آقای روحانی عقبه تشکیلاتی که نداشت؛ برداشت من این است به نظرات آقای هاشمی زیاد در چیدمان‌ها عمل نکرد. نسبت به آقای رحمانی فضلی، حاج سید حسن و آقای خاتمی منتقد بودند. این‌ها متوسل به آقای هاشمی شدند و ایشان هم در خانه خودش جلسه‌ای برگزار کرد. در آن جلسه انتقاداتشان را نسبت به آقای رحمانی فضلی بیان کردند، ولی آقای روحانی گفتند ایشان در دوره‌های قبلی مجلس با ما بودند و جزو گروه عقلای مجلس بودیم و ایشان هم جزو این گروه بودند و من به ایشان قول دادم و ایشان وزیر کشور خواهند بود. در آن جلسه آقای هاشمی برای آنکه آتش تندشان تعدیل شود، گفتند شما پست‌هایی که می‌خواهید برای شما واگذار شود، غیر از وزرا از انتصابی‌ها بگوئید که آقای مجید انصاری در آن جلسه بعنوان معاون پارلمانی مطرح شد و ابلاغ آن خورد.

می‌خواهم بگویم آقای هاشمی هم در مواردی برخی اشخاص دیگر را همراهی می‌کردند، آقای روحانی سر حرفش می‌ایستاد. مورد اصلاح طلبان و اینکه به نحوی ایشان بار بر کابینه و ایشان شدند، این بود که آقای عارف که به نظر من پیروز اخلاقی آن انتخابات بود، به نفع ایشان کنار رفته بود ولو با نظر آقای خاتمی و جمع ایشان باشد و من می‌دانم خانم ایشان مخالف بود، چون آقای روحانی به من گفته بودند آقای عارف به مشهد می‌آیند به استقبال ایشان بروید. من رفتم و جالب این است که آنقدر با آقای عارف رفیق بودم که گفتم معمولاً علما هم به حرف خانم هایشان گوش می‌دهند ... آقای عارف خندید و گفتند خانم دکتر را نقد می‌کنید. من عرض کردم هر دو با هم پیش بروید هیچ یک رئیس جمهور نمی‌شوید و بنابراین یک ائتلاف کشوری و دانشگاهی درست کنید و در نهایت آقای عارف کنار رفتند اصلاح‌طلبانی که حتی با آقای روحانی رأی هم ندادند، چون ۱۷ میلیون ایشان در قیاس با ۲۴ میلیون تفاوتی دارد، سعی کردند از در و پنجره حلول دهند و به قول خانم جلودارزاده از کانال‌های کولر مرکز تحقیقات استراتژیک هم افراد برای گرفتن پست می‌آمدند. کارگروه‌هایی بود و آن‌ها نظراتی مطرح می‌کردند، ولی معمولاً به نظرات آن‌ها خود آقای روحانی اعتنایی داشت در مواردی که با سلیقه و تفکرش همراهی داشت. من در ارتباط با کابینه اول هم ضمن اینکه لابی می‌کردم گاهی می‌گفتم مثلاً شما ورزش و جوانان را یک دوست امنیتی قرار دادید. اگر این آقای نادران بگوید در خوزستان عملکردش اینچنین بود و در جای دیگر آن چنان بود و شما چطور با شعار‌هایی که دادید ورزش و جوانان را یک فرد امنیتی انتخاب کردید، چه پاسخی دارید؟ از قضا آقای نادران چنین موضوعی را در مخالفت با او مطرح کرد و متهم اول قضیه خود من شدم که شما با آقای نادران به نحوی هماهنگ هستید که او این را عمل کرده است، ولی من صادقانه بیان می‌کردم و برداشت من این بود که در خصوص برخی از وزرای دیگر می‌شد انتخاب از نوع دیگر باشد.

*سر قضیه کابینه اگر به یاد داشته باشید کابینه اقای احمدی نژاد یک نفر دیگر می‌افتاد باید کل کابینه را رای اعتماد می‌گرفت، الان دقیقاً دوباره همین است.

بله، تغییر آقای بطحایی را اصلاً برنتابیدم. معاون حقوقی و پارلمانی ایشان بودم. همه را جمع کرد و اینطور گفتند و من علت را پرسیدم. آقای بطحایی گفتند ایشان (روحانی) ۵ دقیقه به من وقت نداد. گفتم در عین حال مطالبه جویی خود را مثل معوقه‌های فرهنگیان از کانال ما انجام می‌دادید. جالب است که آقای عارف خواسته بود درباره معوقات پیگیری کنند و، چون فرد اخلاقمداری است می‌گفت چطور بعنوان عضو دولت بروم و رو در روی عضو دیگر دولت این حرف را بیان کنم. آقای بطحایی ماخوذ به حیا بودند، ولی به محض‌ای که استعفا دادند آن هم به این دلیل که شرایط خاص شده و دیدار هم داده نشد، بلافاصله تائید شد.

*اتفاقاً مهمان ما بودند و این مطلب را بیان کردند.

جالب این است که در آن جلسه تصمیم بر این شد که آقای بطحایی را به نحوی پیگیر شویم که برگردند – از بیت و جا‌های دیگر - و گفتند هیچ روزنه و امیدی برای برگشت نیست، چون همان تصمیم است. تصور من این است که در عین حال اعضای کابینه و وزرا به یک نحوی در خیلی از موارد و جلسات جرأت ابراز وجود و نظر پیدا نمی‌کنند. در سفر بندعباس حضور داشتم. حدوداً ۳ ربع در VIP سالن منتظر بودیم و هیچ کسی حرف نمی‌زد. من گفتم مگر وزیر نیستید؟ اگر حرف دارید بیان کنید. یکی از دوستان بیان کرد اگر حرفی دارید شما بیان کنید. من دو سه مورد را بیان کردم و یکی بحث عقبه بود که فراموش شد، یکی بحث جوانان بود و آقای روحانی سر تکان می‌داد و به صورت ضمنی قبول می‌کرد. از آن جلسه درآمدیم و به محل اقامت رفتیم مرحوم آقای شهیدی می‌گفتند من رفاقتی می‌توانم یک چیزی را پیگیری کنم و شرایط همان است که شما شاهد بودید.

*انتخابات ۱۴۰۰ را چه در اصلاح طلبان، چه در اصولگرایان و چه اعتدالیون چطور می‌بینید؟

خیلی اوضاع سوت و کور است.

*فکر می‌کنم انتخاباتی همچون انتخابات ۱۴۰۰ نداشتیم که الان تقریباً ۴ ماه به انتخابات مانده، هیچ چیزی مشخص نباشد که چه کسی می‌آید و یا نمی‌آید.

ببینید خود اصلاح‌طلبان که با ما هم بحث‌های آزاد دارند و من می‌خواهم ایجاد انگیزش کنم، درصد زیادشان از حال رفته اند. می‌گویند اتاق فکر ما فعال شده است، ولی مهم آن است که پای صندوق بیاید و رأی بدهد. برداشت من از اصولگرایان این است که رفت و برگشت آقای حداد و واکنش به صحبت‌های آقای حداد شد، حتی انسجام دوره قبل وجود ندارد. به یاد دارم اقای قالیباف در مجلس با خنده در فراکسیون ولایی که صحبت کردند، گفتند آقای عسگری حجت برای شما تمام است و این دوره با ما باشید. من گفتم به شما هم نمی‌توان اعتماد کرد، چون شما را می‌آورند و می‌برند. ایشان خندیدند و گفتند این بار اینجوری نیست.

*این برای سال ۹۲ است؟

نه، برای سال ۹۶ است. من گفتم الان در هیچ ستادی فعال نیستم. ایشان در اردبیل بودند که متوجه شدم کنار رفتند. واقعیت امر این است که آقای قالیباف با قاطعیت و قدرت تصمیم‌گیری که دارند، این تصمیم برای ایشان سخت بود، ولی انجام داد و به نفع آقای رئیسی کنار رفت. الان برداشت من این است که شاید نیرو‌های اصولگرا این سیاست را دارند که تکثر پیشه کنند و بعد تجمیع روی یک فرد شوند.

*آقای رئیسی را چطور می‌بینید؟

قریب به یقین می‌دانم آقای رئیسی نمی‌آید. صحبت‌های سخنگو، آقای اسماعیلی، گویای این امر است که ایشان نخواهند آمد برای اینکه قوه قضائیه را به راه انداخته و موضوع عدالتخواهی را به خوبی پیش برده است. الان در افکارسنجی‌ها مقبولیت دارد، ضمن اینکه در ادامه هم اگر به همین شیوه پیش بروند مقبولیت قضائی و عدلیه‌شان بیشتر می‌شود. آقای رئیسی برای آن دوره هم که آمد رفسنجان بودیم و من به آقای هاشمی گفتم آقای رئیسی هم در بین همشهری‌های ما پیگیر هستند که بیایند و من احتمال می‌دهم بیایند. گفتم نظر شما چیست؟ گفتند خیلی خوب است و انتخابات رقابتی می‌شود. الان برخی می‌گویند اگر احمدی‌نژاد بیاید رقابتی می‌شود. آن زمان آقای هاشمی گفتند انتخابات رقابتی می‌شود و خیلی خوب است. من ارزیابی ایشان را پرسیدم گفتند رای نمی‌آورد، ولی انتخابات رقابتی می‌شود و مشارکت را بالا می‌برد. آقای رئیسی اگر بیایند برای این است که رئیس جمهور شود و الان رئیس قوه‌ای است که در آن قوه عملکرد ایشان موثر افتاده است و امید ایجاد کرده است.

*در مورد آقای قالیباف هم همین نظر را دارید؟

در مورد آقای قالیباف هم بستگی به این دارد که ارزیابی شرایط عملکرد انجام شود، چون آقای قالیباف اجرایی‌تر است و در مجلس هم حقیقت امر این است که کار‌های پرریسک مانند مصوبه درباره هسته‌ای را داشتند و پیگیری کردم که از نظر افکار عمومی به نفع شما نیست، اگر بخواهید کاندیدا شوید، ولی آقای احدیان مشاور سیاسی ایشان گفتند یقین داریم به نفع ما نیست، ولی در حال این کار را برای بحث نظام و ضرورت نظام و اینکه گشایشی انجام شود، انجام می‌دهیم. الان تنها چیزی که دولت می‌تواند مانور کند همین مصوبه است.

*آن هم دولت که به زور قبول کردند.

بله. در عین حال مصوبه خوبی بوده است. برداشت من این است آن هم باید ارزیابی کند که اینجا می‌تواند بهتر موثر است یا در ریاست جمهوری یا از اینجا می‌خواهد برود چه کسی جایگزین می‌شود.

*به نظر شما آقای علی لاریجانی می‌آیند؟

برداشت من این است که برای ایشان "سهل ممتنع" است.

اصلاح طلبان را فکر می‌کنید در نهایت چه کاندیدایی را معرفی می‌کنند؟

چهره‌های مقبول را مطرح می‌کنند که بیشتر آقای ظریف را مطرح خواهند کرد، ولی بستگی دارد! در این موضوع کاندیدا‌ها بالاخره شرایط سنجیده می‌شود و توسط شورای نگهبان هم مورد سنجش و ارزیابی قرار می‌گیرد خیلی مورد توجه افراد و اشخاص است که ریسک نکنند. جالب این است آقای هاشمی قبل از این که خودشان در سال ۹۲ کاندیدا شود، رجوع به آقای خاتمی داشت. آقای خاتمی اذعان داشت من بیایم و رد صلاحیت شوم، قبلاً اگر می‌توانستم اردکان یزد بروم، در آن صورت آن هم نمی‌توانم بروم.

*یعنی پیشنهاد آقای هاشمی ابتدا آقای خاتمی بود؟

بله. آقای خاتمی را تشویق می‌کردند کاندیدا شوند. واقعیت امر این است که من از نظر شخصیت ...

*آقای هاشمی احتمال این را نمی‌دادند شورای نگهبان تائید نخواهد کرد؟

هیچ احتمال نمی‌دادند. ولی کار برای ایشان سخت بود، چون به آقا هم گفته بودند من کاندیدا نمی‌شوم و بعد از آن شرایط، ایشان میگویند نماز خواندم و رجوع به قلبم کردم و از نظر خدا و قیامت سنجیدم، آقای هاشمی در واقعیت فکر نمی‌کردند، ولی آقای خاتمی فکر می‌کرد که ردصلاحیت می‌شوند. اغلب اصلاح طلبان فکر می‌کنند ردصلاحیت می‌شوند، چون این تبدیل به رویه شده است. اینکه آقای عارف تائید شد به جهت این است که از جهت عمل و مبنای اعتقادی از ما اصولگرایان، اصولگراتر است.

*یعنی از سمت اصلاح طلبان محتمل‌ترین فرد را آقای ظریف می‌دانید؟

بله. آقای ظریف و هر کسی که اطمینان خاطری برای تائید حاصل کند.

*آقای سید حسن خمینی چطور؟

آقای سید حسن آقا هم اگر تائید صلاحیت خودش را مدلل ببیند، حضور خواهند داشت؛ چون برای خبرگان تائید نشد. برای اینجا اگر مدلل ببیند شاید یکی از گزینه‌های اصلاح طلبان هم ایشان باشند که مطرح هم هست، ولی آقای سید حسن آقا به نظر من فرد سیاسی و آینده نگری است و برای خبرگان نیز آقای هاشمی مشوق ایشان بود.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: دولت در حوزه اقتصاد مقاومتی فرصت‌سوزی کرد/ اعضای کابینه جرأت ابراز نظر پیدا نمی‌کنند