مریک گارلند، دادستان کل جدید آمریکا کیست و چرا ماموریت خود را مبارزه با 'داعش داخلی' می‌داند؟

مریک گارلند، دادستان کل جدید آمریکا کیست و چرا ماموریت خود را مبارزه با 'داعش داخلی' می‌داند؟
بی بی سی فارسی
مریک گارلند، دادستان کل جدید آمریکا کیست و چرا ماموریت خود را مبارزه با 'داعش داخلی' می‌داند؟
  • امیر پیام
  • بی‌بی‌سی - واشنگتن دی‌سی
۵ ساعت پیش

منبع تصویر، Reuters

هنگامی که جو بایدن، رئیس‌جمهوری جدید آمریکا، از احتمال نامزد کردن مریک گارلند برای سمت دادستان کل کابینه خود سخن گفت، بسیاری خیلی زود این تصمیم را تلاش دموکرات‌ها برای "جبران جفایی" دانستند که در سال ۲۰۱۶ در حق این قاضی برجسته آمریکایی صورت گرفته بود.

در آن سال، باراک اوباما، رئیس‌جمهوری وقت، مریک گارلند را به عنوان جانشین قاضی فقید دیوان عالی، آنتونین اسکالیا، به مجلس سنا معرفی کرد اما میچ مک‌کانل، رهبر برجسته جمهوری‌خواهان و رئیس وقت سنا به بهانه قرار گرفتن در سال انتخابات ریاست جمهوری، از آغاز رسیدگی به روند تایید صلاحیت مریک گارلند سر باز زد.

۸ ماه بعد در جریان انتخابات نوامبر ۲۰۱۶، دونالد ترامپ پیروز شد و کمی بعد او نیل گورسیچ را به عنوان نامزد خود برای پر کردن کرسی خالی دیوان عالی به سنا معرفی کرد و به این ترتیب شانس مریک گارلند برای نشستن بر یکی از ۹ کرسی این دیوان سوخت.

این ماجرا به حدی در فضای سیاسی واشنگتن تاریخی شد که در چهار سال گذشته بسیاری از "مریک گارلند" به عنوان فعل و اصطلاح استفاده می‌کنند تا به منظور خود درباره "سوختن بخت یک نفر در میانه نزاع‌های سیاسی" اشاره کنند. بنابر این اگر کسی به شما گفت یا جایی خواندید که فلان حزب یا فلانی "مریک گارلند" شده، خیلی تعجب نکنید.

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

معطل ماندن نامزدی مریک گارلند در پشت درهای مجلس سنا به قدری در سال ۲۰۱۶ جنجالی شد که اکنون بسیاری از مردم آمریکا و جهان نام قاضی گارلند را با همان ماجرا و لج‌بازی‌های میچ مک کانل تداعی می‌کنند و به همین علت هم نامزدی او از سوی جو بایدن برای دادستانی کل را جبرانی برای آن قضیه می‌دانند

اما معرفی مریک گارلند به سنا برای وزارت دادگستری (دادستان کل کشور) که روز ۷ ژانویه - دقیقا یک روز پس از یورش خشن و خونین هواداران دونالد ترامپ به کنگره - روی داد یک علت بزرگ دیگر هم دارد که در سایه ماجرای سال ۲۰۱۶ باقی مانده بود تا این که آقای گارلند در جلسه رسیدگی به صلاحیت خود در مجلس سنا به آن اشاره کرد. او در برابر اعضای کمیته قضایی سنا گفت در صورت تایید، الویت اصلی خود را مبارزه با تروریسم داخلی قرار خواهد داد و در گام نخست هم یورش ۶ ژانویه به کنگره را با جدیت و تا آخر پی خواهد گرفت.

در حقیقت، برای آنهایی که سابقه کاری مریک گارلند را دنبال کرده‌اند، معرفی او به سنا تنها ۲۴ ساعت بعد از یورش به کنگره در روز ۶ ژانویه، معنای بسیار مهم‌تری از مرتبط دانستن نامزدی سال ۲۰۱۶ او به دیوان عالی داشت. از همان روز - هفتم ژانویه - بسیاری علت معرفی مریک گارلند از سوی جو بایدن را تجربه و تخصص او در مبارزه با تروریسم داخلی و نقش تاریخی او در ماجرای بمب‌گذاری اوکلاهاما در سال ۱۹۹۵ ارزیابی کردند؛ بمب‌گذاری که طی آن ۱۶۸ نفر از جمله ۱۹ کودک کشته شدند و بیش از ۴۰۰ نفر مجروح شدند. آن واقعه هنوز هم بزرگترین حمله ناشی از تروریسم داخلی در خاک آمریکاست.

مریک گارلند؛ از شیکاگو تا واشنگتن

کارنامه مریک گارلند نمونه‌ای کلاسیک از موفقیت‌های یک حقوق‌دادن است. او متولد شهر شیکاگو به سال ۱۹۵۲ در یک خانواده محافظه‌کار یهودی است. تحصیل کرده دانشکده حقوق هاروارد که به عنوان شاگرد اول دانشکده در سال ۱۹۷۷ فارغ التحصیل شد.

مریک گارلند جوان در دوران دانشجویی در هاروارد، به هنگام تعطیلات تابستانی به عنوان داوطلب برای ابنر جی. میکوا، وکیل و استاد حقوق که برای ۴ سال -۷۳-۱۹۶۹- به عنوان نماینده از ایالت ایلینوی راهی کنگره و مجلس نمایندگان شد، متن سخنرانی تنظیم می‌کرد و همین راه او را از شیکاگو به واشنگتن هموار کرد. وقتی آقای میکوا به عنوان نماینده دموکرات از شیکاگو راهی پایتخت شد، مریک گارلند را هم به عنوان دستیار خود به پایتخت برد.

وزارت دادگستری جیمی کارتر و دیوان عالی

مریک گارلند در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر وارد وزارت دادگستری شد و چند سالی دستیار ویژه دادستان کل وقت، بنجامین سفیلیتی شد اما قبل از آن در سال ۱۹۷۷ و پس از فارغ التحصیلی از دانشکده حقوق، دستیار قاضی هنری جی فرندلی، قاضی شعبه دوم دادگاه فدرال تجدیدنظر در واشنگتن دی‌سی شد؛ دادگاهی که ۲۰ سال بعد، یعنی در سال ۱۹۹۷ خود قاضی آن شد.

با کنار رفتن جیمی کارتر در سال ۱۹۸۱، مریک گارلند هم وزارت دادگستری را ترک و به یک دفتر حقوقی که کمی بعد از شرکای آن شد پیوست اما با بازگشت دموکرات‌ها به کاخ‌سفید، او در اوایل دهه ۹۰ میلادی به وزارت دادگستری دولت بیل کلینتون بازگشت و به عنوان معاون دادستان کل در امور جنایی منصوب شد.

منبع تصویر، SHUTTERSTOCK

توضیح تصویر،

بمب‌گذاری اوکلاهاما در سال ۱۹۹۵ بزرگترین حمله تروریستی در داخل خاک آمریکا که توسط یک آمریکایی صورت گرفته محسوب می‌شود

بمب‌گذاری اوکلاهاما؛ از اعدام تیموتی مک‌ویتا گریه‌های گارلند در برابر دوربین

۲۵ سال پیش، در روز ۳۰ فروردین ۱۳۷۴، یک کهنه‌سرباز آمریکایی کامیونی کرایه‌ای را پر از مواد منفجره کرد بیرون ساختمان یک اداره دولتی در اوکلاهما سیتی پارک کرد و از صحنه گریخت، بعد درست موقعی که روز کاری داشت شروع می‌شد، بمب را منفجر کرد.

در این حمله ۱۶۸ نفرکشته - از جمله ۱۹ کودک - و حدود ۴۰۰ نفر زخمی شدند. در آن زمان، این مرگ‌بارترین حمله تروریستی بود که آمریکا به خود دیده بود. هنوز بمب گذاری اوکلاهاما سیتی هم مرگ‌بارترین حمله انجام شده به دست یک آمریکایی در خاک آمریکاست.

بیشتر بخوانید

  • بمب‌گذاری در اوکلاهما سیتی؛ روزی که تروریسم داخلی آمریکا را به لرزه در آورد

مریک گارلند در آن زمان به عنوان معاون جنایی دادستان کل مسئولیت رسیدگی به پرونده‌های بزرگ جنایی و تروریسم داخلی را داشت. او بلافاصله پس از شنیدن این خبر درخواست کرد که رسما مسئولیت رسیدگی مستقیم به این پرونده را در دست بگیرد.

آقای گارلند بعدها در گفتگو با رسانه‌های آمریکا درباره این تصمیم‌گیری گفته بود و این که چه طور آن روز به خانه می‌رود و چمدانش را می‌بندد و از زن دو دختر خردسالش که یکی چهار و نیم و دیگری دو سال ونیم داشتند به سختی جدا می‌شود تا به ماموریتی در اوکلاهاما سیتی برود که معلوم نبود چه مدت طول خواهد کشید.

آقای گارلند در گفتگو با سی‌ان‌ان گفته بود: "وقتی به آنجا رسیدم، محل واقعه مانند منطقه جنگی شده بود... همه به یک قسمت ساختمان اشاره می‌کردند و می‌گفتند آنجا کودکستان بوده ... (گریه و صدای بغض آلود) ... اما از آن بخش هیچ چیز، هیچ چیز باقی مانده نبود."

مریک گارلند در حد فاصل آوریل ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ همه کاره پرونده این انفجار مهیب شد.

تا آن زمان و حتی تا همین امروز اغلب مردم آمریکا هنگامی که واژه تروریسم را می‌شنوند در ذهن خود "عوامل بیگانه" و "دشمن خارجی" را تصور می‌کردند (می‌کنند) که برای ضربه زدن به آنها در خاک ایالات متحده وارد عمل شده است. اما انفجار اوکلاهاما و نقش تیموتی مک‌وی در آن، تا حدود زیادی آغازگر جا افتادن واژه "تروریسم داخلی" به معنای مدرن آن در تاریخ آمریکا شد.

مریک گارلند به عنوان دادستان این پرونده در بازجویی و محاکمه تیموتی مک‌وی و دستیار او تری نیکلاس، نقش محوری داشت و در جریان یافتن انگیزه اصلی این دو جوان آمریکایی برای کشتن هموطنان‌شان به مردم آمریکا نشان داد که "ترروریست" همیشه عامل خارجی و دشمن قسم خورده آمریکا در فیلم‌های هالیوودی نیست.

تیموتی مک‌وی، بمب‌گذار، که پس از محاکمه، در سال ۲۰۰۱ اعدام شد انگیزه خود از این کار را نبرد با دولت فدرال دانست و گفت امیدوار بوده این انفجار جرقه یک قیام داخلی علیه دولت آمریکا را رقم بزند.

منبع تصویر، Getty Archive

توضیح تصویر،

تیموتی مک‌وی، بمب‌گذار اوکلاهاما سیتی، امیدوار بود که عمل او یک جنگ داخلی و سقوط دولت فدرال را کلید بزند

مریدان تیموتی مک‌وی در میان حمله‌کنندگان به کنگره در روز ششم ژانویه

هدف تیموتی مک‌وی، یعنی "ساقط کردن دولت فدرال" همان شعار و آرمانی است که در ۲۵ سال گذشته همیشه خط محوری تبلیغات گروه‌های راست افراطی در آمریکا بوده است.

در سال ۲۰۱۲ همزمان با کارزارهای انتخاباتی باراک اوباما و میت رامنی با دو نفر از اعضای این گروه‌ها در شهر ریچموند ایالت ویرجینیا به طور مخفیانه دیدار کردم. نام گروه آنها "اتک د سیستم" (براندازی حکومت) بود و می‌گفتند در انتخابات شرکت نخواهند کرد چرا که به سلامت انتخابات و نظام حکومتی کشورشان اعتماد و اعتقادی ندارند و تلاش می‌کنند تا با براندازی واشنگتن "بساط نظام اولیگارشی" را از میان بردارند.

شبکه خبری سی‌ان‌ان در روز اول فوریه گذشته طی گزارشی اختصاصی مدعی شد که چند نفر از چهره‌های سرشناس یورش ششم ژانویه به کنگره، "در حالی برای متوقف کردن تقلب در انتخابات فریاد می‌زدند که خود در رای‌گیری شرکت نکرده بودند".

به گزارش این شبکه، دانوان کراول، تفنگدار دریایی سابق، که عضو گروه شبه‌نظامی"اوث‌کیپرز" (سوگندبانان) است و در جریان یورش ششم ژانویه با البسه جنگی حضور یافته بود تا مانع از "سقوط دونالد ترامپ" شود، خود در انتخابات نوامبر سال گذشته پای صندوق نرفته بود.

بیشتر بخوانید:

  • یکی از چهره‌های اصلی حمله به کنگره بازداشت شد
  • در رسانه‌های آمریکا؛ آیا یورش حامیان ترامپ به کنگره کودتای نافرجام بود؟

اریی پرلیگر، استاد دانشگاه ماساچوست که زمینه تخصصی تحقیقاتش تروریسم داخلی است به سی‌ان‌ان گفته از این که متوجه شده برخی از حمله‌کنندگان به کنگره در انتخابات شرکت نکرده بودند "متعجب نشده" چرا که مخصوصا، اعضای گروه‌های شبه‌نظامی در آمریکا، یکی از دلایل اصلی گرایش‌شان، بی‌اعتمادی عمیق به حکومت است. با این حال، این استاد دانشگاه گفته از افزایش تعداد اعضا و هواداران این گروه‌ها "نگران شده" است.

"وقتی تعداد قابل توجهی از این گرو‌ه‌های عقیدتی-ابدئولوژیکی در روند دموکراتیک نظام کشورشان مشارکت نمی‌کنند، این به معنای آن است که به دنبال راه‌های دیگری برای ایجاد تغییر می‌گردند؛ راه‌هایی که می‌تواند خشن‌تر باشد... برای همین هم ما باید نگران رشد گروه‌های ایدئولوژیکی باشیم که از مشارکت در روند انتخابات برای شکل‌دهی به نظام سیاسی کشور و پیگری مطالبات خود دوری می‌کنند."

بنابر گزارش وزارت امنیت داخلی آمریکا بیش از ۷۰ درصد از حملات تروریستی در داخل خاک آمریکا توسط گروه‌های راست‌افراطی و شبه‌نظامیانی صورت می‌گیرد که به برتری نژادسفید اعتقاد دارند و اعضای گروه‌های نئونازی، کوکلاکس‌کلان‌ها و یا از حامیان ایدئولوژیک این گروه‌ها هستند.

در حقیقت، بسیاری برگزیدن مریک‌ گارلند به عنوان دادستان کل جدید آمریکا را پاسخی به همین نگرانی ارزیابی می‌کنند، چرا که برجسته‌ترین بخش کارنامه کاری آقای گارلند مبارزه با تروریسم داخلی است که در چند سال اخیر اصطلاح "داعش داخلی" هم به آن داده شده است.

منبع تصویر، EPA

توضیح تصویر،

مریک گارلند، در دو دهه گذشته قاضی دادگاه تجدیدنظر فدرال در واشنگتن دی‌سی بوده است

خطر 'داعش داخلی آمریکا' چه قدر بزرگ و جدی است؟

گئورگی والاس، دادستان فدرال سابق در دوره‌های ریاست‌جمهوری جیمی کارتر و رونالد ریگان، در یادداشتی که برای نشریه هیل نوشته با اشاره به صحنه‌ای از فیلم سینمایی "آرواره‌ها" ساخته استیون اسپیلبرگ، تلاش کرده عمق و ابعاد تروریسم داخلی که مریک گارلند قصد مقابله با آن را دارد ترسیم کند.

"در فیلم آرواره‌ها، رئیس پلیس جزیره آمیتی وقتی برای نخستین بار از داخل قایق ماهیگیری کوسه سفیدی که با حمله به شناگران و قایق‌ها دردسرساز شده را می‌بیند، به داخل کابین باز می‌گردد و رو به کاپیتان می‌گوید: ' تو به قایق بزرگتری نیاز داری!'"

آقای والاس در ادامه می‌نویسد: "امیدوارم مریک گارلند هم متوجه باشد که برای مبارزه با تروریسم داخلی و ریشه‌های آن، به قایق بسیار بسیار بزرگتری نیاز دارد... تاکنون بیش از ۲۵۰ نفر در جریان یورش ششم ژانویه به کنگره بازداشت شده‌اند... اما این تنها باله کوسه است که از آب بیرون زده، این مهاجمان تنها بخش کوچکی از یک شبکه سراسری خطرناک هستند. خشونت‌گرایی چپ افراطی هم مشکل‌ساز است اما در مقایسه با وسعت راست‌افراطی، بسیار کوچک است. افراطیان راست‌گرا مسئول دو سوم خشونت‌های خونینی بوده‌اند که طی سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ در داخل خاک آمریکا و جهان روی داده است".

پلیس اف‌بی‌آی و وزارت امنیت داخلی آمریکا هم خشونت ناشی از فعالیت راست‌گرایان افراطی را "اصلی‌ترین تهدید تروریستی" در داخل خاک آمریکا برآورد کرده و گفته‌اند از سال ۲۰۰۰ و بعد از حملات یازدهم سپتامبر تاکنون، راست‌گرایان افراطی مسئول اصلی خشونت‌های خونین در داخل خاک این کشور بوده‌اند.

تنها ظرف ۱۰ سال اخیر حملات خونین خبرسازی که به شبه‌نظامیان راست‌گرا و حامیان ایدئولوژی برتری نژادسفید در آمریکا نسبت داده شده عبارتند از:

  • کشتار ال پاسو تگزاس - اوت ۲۰۱۹ - طی آن مهاجم ۲۱ ساله با حمله به یک فروشگاه والمارت که اکثر مشتریان آن مکزیکی‌تبار بودند ۲۳ نفر را کشت و ۲۳ نفر دیگر را هم مجروح کرد
  • کشتار کنیسه پیتزبورگ - اکتبر ۲۰۱۸ - رابرت باورز، ۴۵ ساله، در حالی که فریاد می‌کشید "همه یهودی‌ها باید بمیرند" به روی حدود ۱۰۰ مرد و زن مسنی که برای نیایش به کنیسه درخت زندگی رفته بودند شلیک کرد. ۱۱ نفر را کشت و چندین نفر دیگر از جمله سه افسر پلیس را مجروح کرد
  • کشتار کلیسای چارلستون - ژوئیه ۲۰۱۵ - دیلان روف، ۲۱ ساله، که بعدا اف‌بی‌آی از عضویت او در گروه‌های نئونازی خبر داد، با حمله به یکی از قدیمی‌ترین کلیساهای سیاه‌پوستان آمریکا در ایالت کارولینای جنوبی، ۶ زن و سه مرد که همگی آفریقایی‌تبار بودند را به رگبار بست و کشت
  • کشتار معبد سیک‌ها در ویسکانسن - اوت ۲۰۱۲ - وید مایکل پیج، راننده کامیون و کهنه سرباز ارتش آمریکا، که یک سفیدپوست‌پرست و عضو گروه نئونازی‌های "همراسکینز" بود با حمله به معبد سیک‌ها ۶ نفر را کشت و چندین نفر را مجروح کرد. یکی از زخمی‌ها، گروهبان برایان مورفی بود که مایکل پیج ۱۵ گلوله به او شلیک کرده بود و حتی به صورت و پشت سر او هم شلیک کرده بود

علاوه بر این حملات که مهاجمان آنها به صورت انفرادی اقدام کرده بودند، گزارش‌های متعددی از شکل‌گیری گروه‌های نژادپرست و ملی‌گرای افراطی در میان نظامیان ارتش آمریکا و اداره‌های پلیس در سرتاسر این کشور منتشر شده است.

روزنامه گاردین، در ماه اوت سال ۲۰۲۰ در گزارشی به یافته‌های تحقیقات مایکل جرمن، کارآگاه سابق اف‌بی‌آی، پرداخت که طی آن آقای جرمن مدعی شد افراطیون نژادپرست و شبه‌نظامیان راست‌گرا به طور گسترده‌ای در میان نیروهای پلیس سراسر آمریکا نفوذ کرده‌اند.

لوید آستین، وزیردفاع جدید آمریکا، هفته گذشته در یک مصاحبه تلویزیونی با شبکه خبری سی‌بی‌اس پذیرفت که "مشکل عضویت و همدلی نظامیان ارتش آمریکا با گروه‌های راست‌افراطی" جدی و فراتر از آن چیزی است که پیش‌تر تصور می‌شد.

در میان حدود ۳۰۰ بازداشت شده یورش ششم ژانویه به کنگره آمریکا هم از هر ۵ نفر یکی سابقه حضور در ارتش یا نیروهای پلیس دارد.

بر اساس همین گزارش‌ها است که کسانی چون گئورگی والاس معتقدند، ماموریتی که مریک گارلند الویت خود خوانده، یعنی مبارزه با تروریسم داخلی، تنها محدود به حوزه وظایف و اختیارات وزارت دادگستری و بازوی اجرایی آن اف‌بی‌آی نمی‌شود و بسیار گسترده‌تر و چند لایه‌تر از آنست که دادستان کل به تنهایی از پس متلاشی کردن آن بر آید.

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: مریک گارلند، دادستان کل جدید آمریکا کیست و چرا ماموریت خود را مبارزه با 'داعش داخلی' می‌داند؟