چرا خمینی خدا را کارگر و خود را کار فرما نمود؟ بخش دوم گفتگوی طاهره باریی با محمود دلخواسته - Gooya News

طاهره بارپی:آقای دلخواسته بدنبال گفتگوی آخرمان شما کامنت هائی دریافت کرده اید. در یکی از آنها انتقاد شده است که :

بیائیم نگاه سیاسی را کنار گذاشته نگاه گفتمان ساز درست کنیم.

و شما پاسخ داده اید:

(محمود دلخواسته): " شما بیش از حد مبانی فکری آقایان خمینی و خامنه ای و ربط دادن آن به " در فلسفه انقلاب ۵۷ چهار کتاب پیشینی و مبانی آن فلسفه تطبیقی جمهوریت افلاطون ، ایجابیت مسیحی هگل و فلسفه تکامل انسان «تطور» خمینی است" جدی گرفته اید. مگر خامنه ای که در مجلس خبرگان اول فقط به این عنوان که <مجتهد متجزی> پذیرفته شد ، چنین سوادی داشت که ایشان را به این مقامات ارتقاء می دهید؟یعنی ایشانی که گفت که باید خون بر مردمی گریست که من ولی فقیه آن باشم؟

دیگر اینکه لطف کرده و نشان دهید که از چه زمانی آقای خمینی فلسفه هگلی را تحصیل کرده بود و فرض هم که اینگونه باشد از آن روح مجرد هگلی که در غرب و فقط در غرب به مرحله خود آگاهی می رسد و در دولت قیصر آلمان تجسم مییابد چگونه می توان ولایت فقیه را در <شرق نیمه خود آگاه> استخراج کرد؟

البته می توانید به افلاطون و به خصوص به ارسطو ارجاع دهید، چرا که ارسطو در حوزه های علمیه به عنوان معلم اول شناخته می شود و در نتیجه نخبه گرایی افراطی و ضد زن آن. اینکه اولین رئیس جمهور، مکرر حوزه های علمیه را <غربزده قدیم> توصیف می کرد از جمله به این علت بود.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: چرا خمینی خدا را کارگر و خود را کار فرما نمود؟ بخش دوم گفتگوی طاهره باریی با محمود دلخواسته - Gooya News