مرجعیت در عصر ولایت، علیرضا نوریزاده - Gooya News
ایندیپندنت فارسی - علیرضا نوریزاده
سقوط مرجعیت شیعه چنان شتاب گرفته است که به گمان من دیگر مجالی برای برخاستن (به معنای حقیقی و حقوقی ) نخواهد داشت. در بهمن ماه سال ۵۷، مراجع نورچشم بودند و آتش دل. در فروردین ۵۷، شماری از آنان آدمکش شدند و قدرت طلب، رهبرشان «قدرتخانم» را به حجله برد و دیگر بیرونش نفرستاد، و شاگردان و اتباعش لوازم آرایش «قدرتخانم» را فراهم آوردند، لباسش شستند و گیسویش شانه زدند و به لبانش سرخی نشاندند تا دلرباتر شود.
زندهیاد سعیدی سیرجانی جانش را بر سر «حکایت صنعان» کرد که نیمهکاره در «نگین» نوشت و «نگین» با همین قصه خاموش شد. سعیدی از «قدرتخانم» نوشت که از سوی شیخ برای صیانت از عصمتش، به بازرگان سرشناس و متدین ولایات سپرده شده بود. اما نه خودش طاقت دوریاش را داشت و نه اتباعش که آشفته و پریشانحال به درگاهش در قم میرفتند که «بزرگا، قائدا، نائب امام عصر و الزمانا، بشتاب که غفلت موجب پشیمانی است. به ددر رفتن قدرتخانم، به کابوس نشستن رویای هزارساله ما است. از عصر مأمون که امیدی به ولایتمداری «رضا» داشتیم وتنها خوشه انگوری مانع وصلت ما با قدرت شد، تنها امروز به برکت «باید بره» شما و امتناع شاه از خونریزی، بار دیگر فرصت وصلت با قدرت را داریم ...»
بیماری قلبی به یاری آقا آمد و او از دارالعباد قم به دارالعیش ری نقل مکان داد.
تحول در مرجعیت
پیش از انقلاب، از فردای رحلت مرحوم آقای سید حسین بروجردی، ما مرجع اعلای اوحد به آن معنا که در عهد ایشان درقم برقرار بود، نداشتیم. در نجف نیز از عهد نائینی و ملاکاظم خراسانی و شیرازی و شاهرودی و... (یعنی مرحله بعد از رحلت سیدابوالحسن اصفهانی)، نیز مرجعیت واحد اوحد عملا بیمعنا و مُظهِر بود.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
درقم، مراجع ثلاثه (شریعتمداری، گلپایگانی، مرعشی نجفی) در سطح عالی، و در پی آنها میرزای تبریزی، منتظری، بهجت، صادق روحانی، مرتضی حائری، وحید خراسانی، شبیر زنجانی، أراکی، فاضل لنکرانی، علوی طباطبایی، در مشهد آقایان حسن طباطبایی قمی (که در تبعید در کرج بود) و سید عبدالله شیرازی، در اصفهان سیدحسین خادمی، و در شیراز بهاءالدین محلاتی، و پس از رحلت مرحوم محسن حکیم، بزرگانی چون ابوالقاسم خویی، محمدباقر صدر، عبدالاعلاء سبزواری و علی سیستانی در نجف، و محمدحسین فضلالله در بیروت و ...، ستونهای ریز و درشتی زیر سقف مرجعیت بودند که به سبب وجودشان در دایره مرجعیت، هیچ خطری استمرار مرجعیت و سلسه مراتب طبیعی آن را تهدید نمیکرد. طبیعی است که انقلاب و سیطره یک ملای شیعه که مرجعیتش پذیرفته شده بود، اما دراعلمیتش جای تردید بسیار بود، تاثیر فراوانی در دو حوزه اصلی نجف و قم داشت. در نجف، آقای خویی همچنان پس از رحلت محسن حکیم حرف اول را میزد و در قم و تهران و مشهد نیز مراجع مورد ذکر، جایگاه رفیع خود را حفظ کرده بودند.
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: دامدار عصبانی گاومیش خود را در اداره آب و فاضلاب رها کرد - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران