ایستاده بر آرمان استقلال و آزادی: مروری بر بینش و منش ابوالحسن بنی صدر، عباد عموزاد - Gooya News

دکتر ابوالحسن بنی صدر، اقتصاددان، فیلسوف و سیاستمدار ایرانی بود که جمهور مردم را در استقامتی وصف ناپذیر ارائه داد. او در این مقام، وفاداری به ملت، انقلاب، دفاع از آزادی و استقلال را در استقامتی وصف ناپذیر در برهه های تاریخی ایران انتخاب کرد و عامل بدان ها شد. عصر و زمان گواهی می دهد که او با تمام وجود و بنیادین به تالیف و تفسیر استقلال و آزادی با تکیه بر موازنه عدمی پرداخت و صدق و کذب وقایع و مواضع را عریان کرد. بهر روی منش و بینش دکتر بنی صدر موارد زیر را تصدیق می کند:

او به استقرار دموکراسی شورائی معتقد بود بدین خاطر در ساخت و سازمان جستن نظام اجتماعی و نیز در دموکراسی، بویژه دموکراسی شورائی، تعلق حق ولایت به انسان را اساس قرار می داد و این ولایت ترجمان استقلال و آزادی را در تصمیم و اجرا می دانست. از منظر او در حالت فطری، موازنه عدمی اصل راهنمای اندیشه و گفتار و کردار بود. به همین جهت حالت رها از تعین قدرت فرموده، حالت خود‌انگیختگی یا استقلال و آزادی انسان و جامعه می‌ بود. این را ‌استقلال و آزادی بیان کردند تا استقلال هر انسان در گرفتن تصمیم و آزای او در گزینش نوع تصمیم فراهم گردد و این استقلال و آزادی انسان، استقلال جامعه در ولایت بر خویش را ایجاب می‌کند. بدین معنی که هیچ جامعه دیگری شریک این ولایت نیست. و نیز، آزادی جامعه در گزینش نوع تصمیم ها که به اداره جامعه مربوط می ‌شوند را ایجاب می ‌کند. باز بدین معنی که هیچ جامعه دیگری شریک این آزادی نیست. در دموکراسی‌های کنونی، استقلال و آزادی، بمثابه اصول راهنمای مردم‌سالاری، همین تعریف را دارند که او ارائه داد. بدیهی ‌است هرگاه دو جامعه با یکدیگر اشتراک بجویند، بمیزانی که اشتراک می‌‌جویند، در ولایت شرکت پیدا می ‌کنند به همین جهت او استقلال هر انسان بلحاظ اندیشه راهنما و آزادی او در انتخاب این یا آن اندیشه راهنما را مطرح کردند.

در منظومه فکری دکتر بنی صدر، استقلال و آزادی جدا ناکردنی است از برخورداری هر انسان از حقوق و برخورداری هر جامعه از حقوق ملی. چرا‌که استقلال و آزادی دو حق از حقوق ذاتی انسان هستند و حقوق مجموعه‌ای را تشکیل می‌دهند. بدین‌قرار، برخوردار نبودن انسان از استقلال و آزادی، غافل بودن او را از حقوق ذاتی خویش گزارش می‌کند. جدائی ناپذیری استقلال و آزادی از دیگر حقوق انسان و حقوق جامعه، به انسان و جامعه انسانها امکان می دهد فرهنگ استقلال و آزادی را خلق کنند. رشد نو به نو کردن این فرهنگ است. لذا ایشان تاکید داشتند که استقلال داشته یک انسان و نیز داشته هر جامعه و آزادی توانانی بکاربردن این داشته در رشد در استقلال و آزادی است. از همین روی این داشته و آن توانائی اقتضا می‌ کند که انسان و جامعه، به قدرت خارجی - هر قدرتی به ضروت نسبت به انسان و جامعه انسانها خارجی است -، در امور داخلی اجازه دخالت ندهد. چرا‌که قدرت با برقرار کردن رابطه مسلط - زیر‌سلطه، امکان بکاربردن استقلال و آزادی را از انسان و جامعه انسانها سلب می‌کند. برای مثال، رابطه انسان و جامعه انسانها را با داشته خود قطع می ‌کند - سلطه فرهنگی از منظر ایشان همین است - و توانائی انسان و جامعه انسانها در بکاربردن داشته را از آنها می ‌‌ستاند و گرفتار بند از بند گسستگی همه جانبه‌شان ‌می ‌کند. اما بنی صدر تاکید دارد که برای این ‌که انسان و جامعه انسانها چنین استقلال و آزادی را داشته باشند، لاجرم می ‌باید استقلال بمعنای موقعیت و وضعیت نه مسلط و نه زیر‌سلطه. خواه در رابطه فرد با فرد و چه در رابطه جامعه با جامعه، تنظیم کننده رابطه‌ها بگردد. بدین ‌سان، یکی از مهمترین کاربردهای موازنه عدمی بمثابه اصل راهنمای عمومی، همین جستن موقعیت و وضعیت نه مسلط نه زیر‌سلطه است. در این موقعیت و وضعیت است که انسان، در انتخاب، از جبر جباری که قدرت است، رها است. موقعیت و وضعیت نه مسلط نه زیر‌سلطه و استقلال‌ها و آزادی‌ های برشمرده به استقلال بمعنای وطن داری و آزادی بمثابه توان گزینش شیوه زندگی بستگی تمام دارد.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: ایستاده بر آرمان استقلال و آزادی: مروری بر بینش و منش ابوالحسن بنی صدر، عباد عموزاد - Gooya News