پلتفرم‌های داخلی ظرفیت لازم را برای بیان اعتراض کاربران ندارد

پلتفرم‌های داخلی ظرفیت لازم را برای بیان اعتراض کاربران ندارد
خبرگزاری دانشجو

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ حسین مشکانی؛ مدتی می‌شود که مسئله طرح صیانت مطرح شده است. طرح جنجالی مجلس که سیل مخالفت‌های مردمی را به همراه داشت و البته هنوز هم به تصویب نرسیده؛ یکی از نگرانی‌های افکار عمومی پیرامون این طرح محدودسازی دسترس کاربران به فضای مجازی بود؛ چراکه فضای مجازی در فضای فعلی نه فقط ابزاری برای سرگرمی و حتی ارتباط، بلکه تبدیل به ابزاری به برای بیان اعتراض نیز شده؛ جریان‌سازی رسانه‌ای که به وسیله‌ی فضای مجازی به راه می‌افتد یکی از راه‌های اِعمال فشار به نهادهای مختلف برای تجدیدنظر در تصمیم‌گیری است.

حال سوال اینجاست که در صورت تصویب طرح صیانت، کاربرد اعتراضی فضای مجازی چه تغییری می‌کند و تا چه حد حق اعتراض مردم را تحدید می‌کند؟

در همین راستا به سراغ محمد کشوری، کارشناس فضای مجازی رفتیم که در همان بحبوحه‌ی اعتراض به طرح، نامش به عنوان یکی از مخالفان طرح شنیده می‌شد. 

خبرگزاری دانشجو: تاثیر طرح صیانت بر دسترسی مردم به شبکه‌های اجتماعی چیست؟ و شروطی که برای فعالیت کمپانی‌های مختلف در نظر گرفته شده چقدر قابل اجراست؟

کشوری: در این طرح تقریبا می‌توان گفت 4 دسته شرط وجود دارد که هر پلتفرم از تلگرام و واتساپ و حتی آپارات باید آن‌ها را انجام دهد؛ از جمله اینکه مجوز بگیرد، دفتر نمایندگی داشته باشد، حدود 14 شرط را رعایت کنند و هر چه کمیسیون تنظیم مقررات گفت رعایت کنند.

در این بین نکته‌ای هست؛ مبنی بر اینکه گفته شده اگر پلتفرمی خارجی و فیلتر شده باشد با رعایت این مفاد فیلتر آن‌ برداشته می‌شود و اگر هم فیلتر نشده باشند در صورت عدم رعایت، با یک فاصله زمانی آن را فیلتر می‌کنیم.

در واقع کار دیگری نمی‌شود کرد؛ در قانون هم این اجازه داده شده، البته فقط فیلتر نیست، کاهش پهنای باند نیز مطرح است؛ وقتی پهنای باند کم می‌شود سرعت نیز کم می‌شود و مردم اذیت می‌شوند شبیه کاری که با وایبر شد؛ خیلی راحت گفته می‌شود اگر پلتفرم‌ها شروط ایران را بپذیرند رفع فیلتر می‌شوند اما مسئله این‌جاست که آیا آنان این شروط را می‌پذیرند و اصلا چرا باید چنین کاری انجام دهند!

در این بین مشکلات زیادی هم وجود دارد؛ مسئله اول تحریم است؛ عمده این شرکت‌ها آمریکایی‌اند و الان حتی کشورهای آسیایی و اروپایی هم در ایران دفتر ندارند؛ این که انتظار داشته باشیم این شرط عملی شود دور از ذهن است.

بقیه شروط بعضا خوب است از جمله این که اطلاعات اضافی از کاربر گرفته نشود اما برخی از آن‌ها دست نیافتنی است و هیچ جا در دنیا آن را نمی‌پذیرد.

خبرگزاری دانشجو: چه شروطی وجود دارد که دست نیافتنی است و انجام آن برای پیام‌رسان‌ها ایجاد مشکل می‌کند؟

کشوری: مثلا این که همه کاربران باید احراز هویت شوند؛ به این معنا که اگر مرجع قانونی پرسید فلان کاربر کیست؟ بتوان او را معرفی کرد؛ یا مانند اینکه باید همه داده‌ها در ایران ذخیره شود. مثلا گوگل دیتا سنترهای متعددی در دنیا دارد؛ اینکه کاملا تمایز قائل شویم که در هیچ شرایطی اطلاعات خارج نشود، واضح است که قابل پذیرش نیست.

اگر هم می‌پذیرند که چرا قانون می‌گذاریم؟ مذاکره کنیم و بپذیرند. شرط دیگر مثلا اینکه هر اطلاعاتی که ما گفتیم که خلاف قانون است ظرف 12 ساعت باید پاک شود. که چنین چیزی در دنیا اصلا مرسوم نیست . هرچند که از نهادهای قضایی دنیا گزارش می‌گیرند. یک داده باید شروطی داشته باشد تا حذف شود اما لزوما همه درخواست‌های ما قابل اجرا نیست.

خلاصه این‌ها مجموعه شروطِ غیرقابل اجرا هستند که در ادامه مجبور به فیلتر و کاهش پهنای باند می‌شود؛ از همه مهم‌تر این که این مسائل برای پلتفرم‌های داخلی نیز دشوار است؛ یعنی نمی‌توانند این انتظارات را برآورده کنند.

خبرگزاری دانشجو: سازو کارهای کنترلی در نظر گرفته شده در طرح چیست؟

کشوری: مجموعه‌ای از جرائم پیش‌بینی شده؛ ماده 28 به این موضوع می‌پردازد و چند مورد مانند کاهش مدت اعتبار پروانه، جریمه نقدی، اخطار و... را مطرح می‌کند؛ حال سوال این است فرض کنیم یک پلتفرم خارجی اصلا از شما مجوز و پروانه نگرفت، شما می‌خواهید چه کنید؟ تنها ابزار معنادار در این حالت کاهش ترافیک و فیلترینگ است؛ برخی در دفاع از این طرح می‌گویند پلتفرم‌ها چون از فیلترینگ می‌ترسند، برای مجوز می‌آیند؛ اما این موضوع را در نظر نمی‌گیرند که مگر وقتی فیلتر شدند، ترسیدند؟ یا مثلا شرکت‌های اروپایی این همه دفتر داشتند؛ مگر از ایران نرفتند؟ این اتفاق در حال افتاد که منفعت مالیِ مشخصی نیز داشتند.

خبرگزاری دانشجو: یعنی به نظرتان محتمل است که با این طرح دسترسی مردم به اینترنت محدود شود؟

کشوری: بله ممکن است.

دانشجو: آیا امکان دارد بخشی از اعتراضات مردم که این روزها در فضای مجازی مثلا توییتر و اینستاگرام اتفاق می‌افتد، به پلتفرم‌های مشابه داخلی منتقل شود؟

کشوری: اگر چنین شود خیلی خوب است ولی قرائن نشان می‌دهد که این طور نیست؛ به چند دلیل که اولین دلیل اثر شبکه است؛ یعنی شبکه‌های بزرگ چنین ظرفیتی دارند؛ مثلا توییتر را در نظر بگیرید؛ ایرانی‌ها، ایرانی‌های مقیم خارج از کشور، حتی خارجی‌ها و سیاستمداران خارجی و ... همه هستند و توییت می‌زنند و ما واکنش نشان می‌دهیم؛ موج اعتراضی شکل می‌گیرد و...

معنای فجازی در این است که مثلا یک فضای چندمیلیونی از ملل مختلف وجود دارد؛ حالا نه همه کشورها اما مثلا در بحث آمریکا خیلی به ترامپ واکنش‌ نشان داده می‌شد یا همین الان هم کاربران به برخی از براندازها مثل مسیح علینژاد، اینترنشنال و... واکنش شدید نشان می‌دهند؛ پس در فضایی اعتراض معنا دارد که انقلابی، طیف اصلاح‌طلب، منتقد، برانداز داخلی و خارجی و موافق و مخالف کنار هم باشند تا حرفی تولید شود و شما از منطق خودت دفاع کنی.

در پلتفرم داخلی اصلا چنین فضایی نخواهد بود؛ از این جهت که چنین ظرفیتی نداریم؛ واضح است که رسانه‌های خارجی فارسی زبان یا مقامات سیاسی خارج از کشور به آن نخواهند آمد.

جدای از این اگر در داخل کشور یک پلتفرم وجود داشته باشد انحصار به وجود می‎‌آید؛ اگر هم چند پلتفرم باشند نمی‌توانند باهم ارتباط داشته باشند؛ گذشته از همه این‌ها بحث‌ِ مقررات قانونی است؛ بالاخره در مقررات ما یک سری چیزها جرم تلقی شده و در چارچوب‌های فرهنگی و اجتماعی ما نمی‌گنجد؛ اگر در این مباحث به پلتفرم‌های داخلی اجازه دهیم مغایرت با قانون است و اگر اجازه ندهیم از شبکه می‌روند.

خبرگزاری دانشجو: پس اصلا ممکن نیست مطالبه‌گری مردم در پلتفرم داخلی یا حتی بقیه ابزارهای غیر مجازی انجام شود؟

کشوری: درباره اعتراضات خیلی از موج‌هایی که ایجاد شده با فضای مجازی بوده و سایر قالب‌ها مانند روزنامه‌ها نمی‌توانستند خیلی از این موج ها را ایجاد کنند؛ روزنامه می‌‎ترسد که با او برخورد شود چون سابقه هم داشته که گفته شده فلان روزنامه باعث تشویش اذهان عمومی شده و دچار عواقبی شده و خیلی راحت روزنامه تعطیل شد.

همین الان برخی کاربران انقلابی به نوعی توییت‌ می‌زنند که اگر در روزنامه‌ها مطرح شود، مصداق تشویق اذهان عمومی است؛ برای مثال فضایی که علیه آقای زاکانی ایجاد شد در روزنامه‌ها قابل طرح نبود و موج ایجاد نمی‌کرد چون روزنامه حاضر نبود هزینه‌اش را بپذیرد یا مثلا کم‌آبی در خوزستان و مسائلی از این دست در روزنامه قابل طرح نیست.

ضمن آنکه در پلتفرم داخلی که محتوا قابل مدیریت است چنین موج اعتراضی نمی‌توند شکل گیرد. قوانین ما هنوز آن قدر اصلاح نشده که این ظرفیت را داشته باشد و این اجازه را دهد که اگر کسی جایی اعتراض کرد با او برخورد نشود.

البته بحث فقط برخورد نیست؛ مسئله مدیریت محتوا است؛ مثلا یک اتفاقی افتاده و نماینده‌ای به سربازی سیلی زده، شب در فضای مجازی موجی علیه مجلس ایجاد شده که باید با او برخورد شود و....

برخورد به این معنی نیست که لزوما فرد معترض را تبدیل به مجرم سیاسی کنند اما به راحتی می‌توانند یک هشتگ را پایین بکشند و کمرنگ کنند و یا حتی آن را مسدود کنند تا جو علیه مجلس ایجاد نشود؛ خیلی راحت می‌شود به پلتفرم داخلی نامه محرمانه‌ای زد تا فلان هشتگ مسدود شود؛ قانون باید اجازه صریح دهد یا اینکه ذهنیت‌ها نسبت به اعتراض تغییر کند؛ رسیدن به این بلوغ هنوز در پلتفرم‌های داخلی ایجاد نشده و باید ایجاد شود.

خبرگزاری دانشجو: آیا در جایی از طرح به ساز و کاری برای حق اعتراض و امثالهم اشاره شده؟

کشوری: هر طرحی یکسری اصول و ارزش‌ دارد؛ مثلا طرح‌های مشابه در اروپا را که می‌بینید ابتدای آن نوشته برای حفاظت از آزادی بیان، حقوق کودکان، مبارزه با تروریسم و ... اما یک کلمه آزادی بیان در این طرح نمی‌بینید.

ممکن است روی کاغذ بگویند: "فلان کمیسیون می‌تواند ورود کند" اما نمی‎کند؛ چرا که در همین پارادایم فعلی می‌خواهد تصمیم بگیرد. جایی به او نگفتند که باید اجازه فلان کار را بدهی؛ طبیعی است که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. شبیه به انبوهی نهاد دیگر که تاسیس شدند و در بر همان پاشنه چرخید.

خبرگزاری دانشجو: و در نهایت ایجاد چنین محدودیتی در فضای مجازی و به تبع آن حق اعتراض مردم، منجر به چه خواهد شد؟

کشوری: شبکه‌های اجتماعی فرصتی است برای مردم و حاکمیت؛ تا جامعه صدای خودش را در موضوعاتی به بقیه برساند؛ ضمن اینکه این موضوعات زیاد عجیب و غریب نیست؛ موضوعات روزمره کشورند مثل قطعی آب و برق و سایر مشکلات اجتماعی؛ گاهی پیش می‌آید در اداره‌ای در شهری به کسی ظلم شده، در فضای مجازی پررنگ می‌شود، دستور رسیدگی داده می‌شود و واقعا هم مشکل برطرف می‌شود.

مثلا رییس قوه قضاییه ورود می‌کند و می‌گوید که فهمیدیم فلان دادستان حتی در یک شهر کوچک به ناحق ظلمی کرده. دستور پیگیری می‌دهد و مشکل حل می‌شود؛ در حالی که ریشه‌ی بیان مشکل در توییتر بوده یا برای مثال گاهی یک کسب و کاری تخلفی می‌کند و آن تخلف تبدیل به توییت شده و پخش می‌شود و خود شرکت عذرخواهی می‌کند و مشکل را حل می‌کند.

این‌ها فرصت است؛ یعنی رسانه‌ای ایجاد می‌شود و مردم می‌توانند صدای‌شان را به بقیه و حاکمیت برسانند؛ اگر از این فضا استفاده‌ی مناسب شود، نتیجه اصلاح خواهد بود اما اگر استفاده نشود و جلوگیری شود کم‌کم اعتراضات جمع می‌شود و از جای دیگری بیرون می‌زند. به نظرم همه باید کمک کنیم که مسئولین، دولت و حاکمیت از این فرصت استفاده کنند؛ فرصت شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌ها و پلتفرم‌ها .

قبلا مردم فقط می‌توانستند در صدا و سیما حرف بزنند؛ ولی الان می‌توانند در آپارات و امثالهم هم حرفشان را بزنند؛ نباید این قدر در پلتفرم های داخلی سخت گرفت؛ در واکنش به این سخت‌گیری‌ها ملت به اینستاگرام روی می‌آورند که هیچ مجوزی نمی‌خواهد و حرف‌هایی هم می‌زنند که کسی نمی‌پذیرد ولی در آن صورت دیگر کاملا از کنترل حاکمیت خارج می‌شوند.

 

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: پلتفرم‌های داخلی ظرفیت لازم را برای بیان اعتراض کاربران ندارد