شب تاریخی آث میلان مقابل ستاره سرخ بلگراد؛ وقتی یکی از 'شکست‌ناپذیران' مرگ را به چشم دید

شب تاریخی آث میلان مقابل ستاره سرخ بلگراد؛ وقتی یکی از 'شکست‌ناپذیران' مرگ را به چشم دید
بی بی سی فارسی
شب تاریخی آث میلان مقابل ستاره سرخ بلگراد؛ وقتی یکی از 'شکست‌ناپذیران' مرگ را به چشم دید
  • مارتین گریگ
  • بی‌بی‌سی
۴ ساعت پیش

منبع تصویر، Rex Features

توضیح تصویر،

ترکیب رویایی آث میلان در فینال سال ۱۹۸۹ جام اروپا. آن‌ها در سال ۱۹۹۰ هم قهرمان شدند

آن شب در بلگراد، برای تیمی که در تاریخ فوتبال به "شکست‌ناپذیران" معروف شده بود، شب به سختی می‌گذشت. شبی که یادآوری آن هنوز هم برایشان ترسناک است، زیرا ممکن بود یکی از بهترین بازیکنان تاریخ باشگاه و تیم ملی ایتالیا، جان خود را از دست بدهد.

۱۰ نوامبر ۱۹۸۸، آث میلان تحت هدایت آریگو ساکی در بازی برگشت مرحله دوم جام اروپا و در ورزشگاه ماراکانا با ستاره سرخ بلگراد روبرو شد. مسابقه‌ای که در روز قبل به دلیل مه، نیمه‌کاره رها شده بود و تکرار آن روز بعد انجام می‌شد.

اما تنها دقایقی قبل از پایان نیمه اول، در حالی که نتیجه بازی برگشت ۱-۱ و در مجموع ۲-۲ بود، همه چیز ناگهان به طرز وحشتناکی برای میلان تغییر کرد.

  • تراژادی در فوق ماراتن چین؛ دونده‌هایی که جانشان را از دست دادند و بازماندگانی که تهدید شدند
  • ماجرای عجیب ورزشگاه ویمبلدون؛ پلاو لین، کابوسی که بدل به ورزشگاهی آبرومند شد
  • نیوکاسل یونایتد؛ مالکان جدید در یک ماه اول حضورشان چه کردند؟
  • ستاره سرخ و پاری‌سن‌ژرمن، دو برند متفاوت فوتبال در پاریس

لحظه‌ای که گوران واسیلیوویچ، مدافع ستاره سرخ، مرتکب خطایی وحشتناک روی روبرتو دونادونی از میلان شد.

ساکی، سرمربی ایتالیایی، در کتاب خاطرات خود که به تازگی و با نام "شکست‌ناپذیران" منتشر شده است، حادثه را اینگونه شرح می‌دهد: "واسیلیوویچ با خشونت تمام روی دونادونی خطا کرد و همزمان با سر و آرنج خود به او ضربه زد. روبرتو نقش بر زمین شد. واقعاً لحظات وحشتناکی بود و به نظر می‌رسید او مرده است. بازیکنان ترسیده و دستان خود را روی سر گذاشته بودند."

هنگامی که دونادونی روی زمین افتاده بود، آنجلو پاگانی، ماساژور میلان، اولین کسی بود که به او رسید و توانست دهان روبرتو را، که به دلیل شکستگی فک بسته شده بود، باز کند و زبانش را که به پشت دهانش چسبیده و نزدیک بود خفه‌اش کند، آزاد کند.

دکتر تیم میلان، جینکو مونتی، نفر بعدی که در صحنه حاضر بود به او تنفس دهان به دهان داد. ساکی می‌نویسد: "روبرتو هیچ نشانه‌ای از زندگی نداشت، اما ناگهان شروع به کوبیدن پاهایش بر زمین کرد، حرکتی که بیشتر در افراد ضربه مغزی شده دیده می‌شود."

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکستبه عبارت دیگر

گفتگو با چهره‌های سیاسی، هنری و ادبی از تلویزیون فارسی بی بی سی.

برنامه ها

پایان پادکست

هم تیمی‌های دونادونی با وحشت نگاه می‌کردند. پائولو مالدینی، مدافع افسانه‌ای میلان و تیم ملی ایتالیا با یادآوری آن لحظه حیاتی می‌گوید: "رنگش کبود شده بود، چشمانش کاملاً باز بود و مانند حیوانی در کشتارگاه، پاهایش را روی زمین می‌کوبید."

مارکو فان باستن، مهاجم هلندی و اسطوره‌ای تیم، با فریاد "دکتر! دکتر!" به سمت نیمکت میلان دوید. سرپرست تیم، پائولو تاوگیا او را در آغوش گرفت و به گریه افتاد. او دیگر نمی‌خواست بازی کند، اما کادر فنی میلان متقاعدش کردند به بازی بازگردد، زیرا دونادونی روی برانکار به سرعت به بیرون و سپس به بیمارستان منتقل شده بود.

میلان در پایان نیمه اول شوکه از این اتفاق به رختکن بازگشت. در آنجا بودند که از طریق بلندگوی ورزشگاه اعلامیه‌ای خوانده شد و توسط هوادران میزبان به شدت هو شد. اما وقتی همین اعلامیه به ایتالیایی خوانده شد، تازه محتوای آن را فهمیدند.

ساکی توضیح می‌دهد: "گوینده می‌خواست به هوادارانی که دونادونی را برای مدت طولانی بدون حرکت روی زمین دیده بودند، اطمینان دهد مطابق اخبار خوب دریافتی از بیمارستان، روبرتو به هوش آمده بود و جدا از شکستگی فک، مشکل جدی دیگری ندارد. اعلامیه‌ای که با هو هواداران ستاره سرخ روبرو شد."

بازیکنان میلان، از جمله رود گولیت، بسیار خشمگین بودند. او که جایگزین هم تیمی آسیب دیده خود شده بود، با توجه به مصدومیت ران چپ تنها قرار بود ۴۵ دقیقه بازی کند. اما در نهایت او تمام نیمه دوم را در کنار وقت‌های اضافه و ضربات پنالتی بازی کرد. ساکی با تمجید از شجاعت این بازیکن هلندی، از او به‌عنوان "ژنرال ما در آن نبرد" یاد می‌کند.

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

دونادونی زننده اولین گل دوران ساکی به عنوان سرمربی میلان در سال ۱۹۸۷ بود

با وجود جو سنگین ورزشگاه که علیه آنها بود، میلان به حملات خود ادامه داد تا برنده دیدار باشند. در این میان، کاپیتان میلان، فرانکو بارزی، آرامش و اعتماد به نفس را به تیم منتقل می‌کرد.

ساکی می‌نویسد: "هر بار که او پا به توپ جلو می‌آمد، تیم جان تازه‌ای می‌گرفت."

اما میلان خسته‌تر از آن بود که بتواند دوباره گلزنی کند و بازی در مجموع ۲-۲ به پایان رسید و به ضربات پنالتی کشیده شد.

  • مسابقاتی گم‌شده در تاریخ ورزش؛ ماجرای حضور بریتانیا در 'المپیک پرده آهنین'
  • لوری کانینگام؛ اولین بازیکن بریتانیایی که به رئال مادرید رسید
  • اندرو واتسون: "تأثیرگذارترین" فوتبالیست سیاه‌پوستی که فراموش شد
  • زید آیت مالک، مسافر قاچاقی که ستاره دوی استقامت اسپانیا شد

استویکوویچ اولین ضربه پنالتی ستاره سرخ را تبدیل به گل کرد و بارزی نیز برای میلان گل زد. رابرت پروسینسکی گل دوم میزبان را به ثمر رساند. سپس نوبت به فان باستن رسید تا خود را برای پنالتی دوم میلان آماده کند.

ساکی می‌نویسد: "فان باستن با آن ظرافت قو مانند خود به سمت توپ حرکت کرد. ضربه محکم و غیرقابل مهار او به گوشه بالا سمت راست دروازه نشست. ضربه‌ای عالی که لحظه‌ای حس کردم کل ورزشگاه با دیدن اعتماد به نفس و تکنیک او یخ زده است."

اما لحظه تعیین کننده بازی زمانی بود که ضربه‌ ضعیف دژان ساویچویچ توسط دروازه بان میلان، جووانی گالی، مهار شد تا پس از آن چیکو ایوانی نتیجه را ۳-۲ به سود میلان کند. هنگامی که میتار مرکلا پنالتی بعدی ستاره سرخ را از دست داد، فرانک رایکارد برای ضربه نهایی و صعود به مرحله یک چهارم نهایی جام اروپا، پا پیش گذاشت. ساکی که توان دیدن آن لحظه را نداشت، پشتش را برگرداند.

او می‌گوید: "در سکوت مطلق ماراکانا، صدای ناامیدکننده برخورد توپ به تیرک را شنیدم. خون در رگ‌هایم منجمد شد. اما پس از برخورد به تیرک، توپ به داخل دروازه غلتید. هرگز آن صدا را فراموش نمی‌کنم و برایم همچون سرود خوشبختی است."

"به داخل زمین دویدم و همه بازیکنانم را به نوبت در آغوش گرفتم. ما ستاره سرخ را شکست داده بودیم، اما بی‌عدالتی، خشونت و حتی شعارهای زشت هواداران آن‌ها را هم تحمل کرده بودیم. آن‌ها به صورت ما تف می‌کردند. یا حتی پلیسی سگ خود را به سمت الساندرو کاستاکورتا رها کرد. با این حال ما از همه چیز و همه کس قوی‌تر بودیم."

اما شادی بازیکنان میلان تحت تأثیر مصدومیت دلخراش هم‌تیمی‌شان بود. دونادونی بعداً در مصاحبه با گازتا دلواسپورت، آن صحنه را در بیمارستان اینگونه به یاد آورد:

"اولین تصویر واضحی که دارم، بیدار شدن در اتاق بیمارستان است. دونفر با من در اتاق بودند، اولی بیمار لاعلاجی بود که مرتب حالم را می‌پرسید و دیگری فردی بود که از سه طبقه افتاده و تمام استخوان‌هایش شکسته بودند. اما با این حال برایم نارنگی پوست می‌کند و آب آن را روی لب‌هایم می‌ریخت، زیرا نمی‌توانستم دهانم را باز کنم. آن‌ها در وضعیت بسیار وخیم‌تری بودند، اما طوری نگرانم بودند که انگار من نیاز بیشتری به کمک داشتم. چقدر خوش شانس بودم."

"چیزی که در بررسی تصاویر آن حادثه بیش از همه مرا تحت تاثیر قرار داد واکنش هم‌تیمی‌هایم بود که به وضوح ترسیده و نگران بودند. آن‌ها فوراً متوجه وخامت اوضاع شدند. در این لحظات است که می‌توانید حس تعلق و دوستی را در تیم ببینید، حسی که شما را به هم تیمی‌هایتان پیوند می‌دهد."

زمانی که برانکو استانکوویچ، سرمربی ستاره سرخ و واسیلییوویچ، بازیکنی که مرتکب خطا شده بود، از دونادونی در بیمارستان عیادت کردند، کمی از تلخی برخوردهایی که با میلان در بلگراد شده بود، کاهش یافت.

سیلویو برلوسکونی، رئیس پر زرق و برق میلان، پس از سختی‌های که بازیکنش متحمل شده بود، نقاشی گران‌قیمتی به او هدیه داد، اما این ساکی است که زنده‌ترین پرتره را از او برای ما به تصویر می‌کشد.

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

ساکی به عنوان یکی از بزرگترین مربیان فوتبال شناخته می‌شود. پس از موفقیت با میلان، تیم ملی ایتالیا با هدایت او نایب قهرمان جام جهانی ۱۹۹۴ شد

او می‌نویسد: "روبرتو همیشه در تمام دقایق بازی و حتی جلسات تمرینی، حداکثر توان خود را می‌گذاشت. او بهترین تفسیر ممکن از سخت‌کوشی و وظیفه شناسی بود و به همین دلیل، هم تیمی‌هایش او را ستون تیم خطاب می‌کردند، زیرا هرگز تسلیم نمی‌شد."

"او یک قهرمان بود، نه به این دلیل که در بیمارستان بستری شده بود، بلکه به قول رومن رولان، نویسنده فرانسوی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۱۵، قهرمان کسی است که هر آنچه در توان دارد، انجام می‌دهد."

"من با این نظر موافقم و با توجه به آن معتقدم مربی تیمی از قهرمانان بودم که شکست‌ناپذیر بودند و جاودانه شدند."

  • لیونل مسی؛ پشت پرده ماه‌های نخست فوق ستاره آرژانتینی در پاریس
  • یکی از تلخ‌ترین لحظات فوتبال برزیل؛ شکاف اجتماعی که هنوز عمیق است
  • هراس در کابل؛ ماجرای تیم زنان کریکت افغانستان که از ترس پنهان شده‌اند
  • سفر شگفت‌انگیز شناگر سوری از جنگ داخلی تا مسابقات پارالمپیک

پس از شکست ستاره سرخ، تیم ساکی دیگر به پشت سر نگاه نکرد. آن‌ها در آن فصل مقابل سه حریف اروپایی خود یازده گل زدند و تنها یک گل خوردند. وردربرمن را در یک‌چهارم و رئال مادرید را در نیمه نهایی بردند. در فینال نیز استوا بخارست را ۰-۴ شکست دادند و قهرمان شدند. آن‌ها سال بعد نیز قهرمانی خود را با پیروزی یک بر صفر مقابل بنفیکا در فینال ۱۹۹۰ تکرار کرده و اسطوره خود را برای همیشه به ثبت رساندند.

آن شب در بلگراد نشان داد که عنوان "شکست‌ناپذیران" برای تیم میلان، به همان اندازه که به زیبایی فوتبال آنها اشاره دارد، شجاعت آنها در لحظات سخت را نیز نشان می‌دهد.

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: شب تاریخی آث میلان مقابل ستاره سرخ بلگراد؛ وقتی یکی از 'شکست‌ناپذیران' مرگ را به چشم دید