سخنان گرگیج نه‌تنها علمی نیست، بلکه خارج از مبانی شیعه و سنی بوده و موجب تفرقه‌افکنی و فتنه است

اکبر روستایی و محمد جواد حاج ابوالقاسمی پاسخی مستدل همراه با ذکر مدارک به سخنان اخیر امام جمعه اهل سنت ارائه کردند.

به گزارش ایسنا متن پاسخ به شرح زیر است.

بسم‌الله الرحمن الرحیم

مولوی گرگیج در تاریخ نوزدهم آذرماه سال 1400 در خطبه‌های نماز جمعه سخنانی مطرح کرد که برخلاف وحدت و تقریب مذاهب بوده و موجب توهین به مقدسات مسلمانان و آزرده خاطر شدن شیعه و اهل سنت گردید.

متن سخن او در نماز جمعه چنین است:

«مادر زین‌العابدین دختر یزدگرد بود که حضرت عمر (رض) پس از فتح ایران به نکاح حضرت حسین (رض) درآورد و 9 امام پس از آن از همین نسل به وجود آمدند، پس اگر خلافت حضرت عمر (رض) را نپذیریم اعتبار امامان و نسب آنان را زیر سوال برده‌ایم.»

چنانچه ملاحظه شد وی ضمن سخنانی در دفاع از خلیفه دوم، نسب امامان شیعه را زیر سوال برد. از آنجایی که مکتب اهل بیت علیهم السلام از پشتوانه علمی متقن و استدلال‌های پولادین برخوردار است، ضمن محکوم نمودن این سخنان، بهترین سنجه را برای راستی‌آزمایی، استدلال منطقی می‌داند. آنچه در پی می‌آید ارزیابی ادعای وی براساس موازین علمی است.

1. ایرانی بودن مادر امام زین‌العابدین (علیه السلام)، امری مشهور در تاریخ است، اما درباره اینکه چه زمانی ایشان را به سرزمین عرب آوردند، اختلاف وجود دارد. طبق برخی نقل‌ها، این رخداد در زمان خلافت امیر مؤمنان، حضرت علی بن ابی‌طالب (علیهما السلام) (دینوری، الأخبار الطوال، ص 222؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص 201؛ قاضی نعمان مغربی، شرح الأخبار، ج 3، ص 267؛ شیخ مفید، الإرشاد، ج 2، ص 137) و براساس برخی دیگر از گزارش‌ها، در دوره عثمان بن عفان اتفاق افتاده است (شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 135- 136). براساس نقل‌های تاریخی، گزارش اسارت او در زمان عثمان صحیح به نظر می‌رسد؛ زیرا یزدگرد در سال 30 به خراسان فرار کرد (طبری، تاریخ الطبری ج 2، ص 616- 617) و عامربن کریز سال 30 خراسان را فتح نمود و دختر یزدگرد در همین سال اسیر شد (صدوق، عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 135- 136). بنابراین اصل وقوع این مسئله در دوران عمر بن خطاب مورد تردید است.

2. براساس گزارش منابع اسلامی، این بانو با امام حسین (علیه السلام) و خواهر دیگرش با محمد بن ابی‌بکر ازدواج کرد (زمخشری، ربیع الأبرار، ج 3، ص 350- 351؛ ابن حمدون، التذکره الحمدونیه، ج 9، ص 191؛ عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج 3، ص 378). با توجه به اینکه محمد بن ابی‌بکر در ذی‌القعده سال 10 به دنیا آمده (ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج 3، ص 1366) و فتح ایران در جنگ نهاوند سال 19 یا 20 (بلاذری، فتوح البلدان، ص 302) یا 21 هجری (یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 156) صورت گرفته است، در آن زمان محمد بن ابی بکر 9 یا 10 یا 11 ساله بود؛ بنابراین وقوع چنین ازدواجی در زمان عمربن خطاب بسیار بعید است.

3. بر پایه قولی که این ازدواج را در دوران عمر بن خطاب دانسته، عمر قصد فروش آنها را داشت، اما امیر مؤمنان، حضرت علی (علیه السلام) فرمود دختران پادشاهان فروخته نمی‌شوند. (زمخشری، ربیع الأبرار، ج 3، ص 350- 351؛ ابن حمدون، التذکره الحمدونیه، ج 9، ص 191؛ ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج 3، ص 267؛ الأبشیهی، المستطرف فی کل فن مستظرف، ج 2، ص 168، حلبی، السیره الحلبیه، ج 2، ص 222) و براساس دستور رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله)، باید با آنان کریمانه برخورد شود و با هر کسی که می‌خواهند ازدواج کنند که جناب شهربانو (علیها السلام) نیز امام حسین (علیه السلام) را انتخاب نمود (ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 55؛ یوسف بن حاتم شامی، الدر النظیم، ص 579)، بنابراین عمر او را مِلک امام حسین (علیه السلام) نکرد.

4. براساس حکم شرع، در ازدواج، زن صیغه‌ی ازدواج را می‌خواند [ایجاب] و مرد آن را تکمیل می‌کند [قبول] و آنچه اکنون به عنوان وکالت دادن به وکیل صورت می‌گیرد، رسمی است که ظاهراً در گذشته رایج نبوده است. در این ماجرا بعد از ابراز رضایت جناب شهربانو (علیها السلام)، امیر مؤمنان (علیه السلام) او را برای امام حسین (علیه السلام) خواستگاری نمودند (مبرد، الفاضل، ص 106) جناب شهربانو سلام الله علیها با اشاره‌ی امیر مؤمنان علیه السلام جملات ابتدایی را ابراز کرد و مترجم نیز جناب سلمان رضوان الله علیه بود (ابن فندمه، لباب الأتساب و الألقاب و الأعقاب، ج 1، ص 21). براساس روایات شیعی نیز خطبه عقد توسط جناب حذیفه بمان که یکی از شیعیان امیر مؤمنان علی (علیه السلام) است، خوانده شد (ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 55؛ یوسف بن حاتم شامی، الدر النظیم، ص 579)؛

5. اگر مقصود گرگیج این است که این بانو در زمان خلیفه دوم اسیر شده و عمر او را به ملکیت سیدالشهدا (علیه السلام) درآورده و بدین سبب حکومت او مشروع است، در پاسخ قابل گفتن است که اولاً بیان شد جناب شهربانو (سلام‌الله علیها) از طریق عقد به ازدواج امام حسین (علیه السلام) درآمد، ثانیاً اگر از طریق مالکیت هم باشد، مشروعیت خلافت خلفا از آن به دست نمی‌آید زیرا:

أ. اگر پذیرش هدیه از سلطان، نشان از مشروعیت حکومت او باشد، در دوره نبوی نیز «مقوقس» پادشاه مصر ماریه قیطیه را به پیامبر صلی‌الله علیه وآله هدیه داد، پس بنا بر مبنای گرگیج باید حکومت پادشاه مصر نیز مشروع باشد، در حالی که طبق مبانی اسلامی چنین نیست. مادر جناب زید بن علی علیه السلام نیز کنیزی بود که جناب مختار به امام سجاد علیه السلام هدیه داد (ابوالفرج اصفهانی، مقائل الطالبین، ص 124)، ولی اهل سنت، این مسئله را دلیل مشروعیت خلافت مختار نمی‌دانند. بر این اساس، پذیرش کنیز از عمر بن خطاب نیز دلیل قبول خلافت او نیست.

ب. براساس فقه شیعه و روایات معتبر معصومان (علیهم السلام)، اگر فردی به جنگی غیر مشروع برود و در آن جنگ غنیمت به دست آورد، تمام غنائم، ملک امام معصوم است و ایشان هرگونه بخواهد در آن تصرف می‌کند (کلینی، الکافی، ج 5، ص 43- 44، ش 1) حال اگر جنگ ایران از نظر امامان معصوم (علیهم السلام) مشروع نباشد، تمامی غنیمت‌ها مِلک شخصی امام است و اگر کسی بدون اجازه در آن تصرف کند، کار حرام انجام داده است و با دادن آن اموال به امام، مشروعیت جنگ آن فرد ثابت نمی‌شود.

ت. براساس دیدگاه شیعه، هر چه در زمین است، متعلق به امام بوده و امام مالک اصلی آن است و مالکیت دیگران، فرعی و با اذن امام است؛ یعنی امام منصوب از طرف خداوند، هرگونه صلاح بداند در آنها تصرف می‌کند زیرا اراده او تابع اراده خدا است. از این رو اگر جنگ‌های خلفا مشروع نباشد، امام می‌تواند به عنوان مالک اصلی در همه اموالی که به غنیمت گرفته شده، هرگونه بخواهد تصرف کند (شیخ کلینی، الکافی، ج 1، ص 407).

ث. یکی از مسائل شرعی که حتی در مورد غیر امام نیز جاری است، مسئله‌ی هدایای حاکمان غیرمشروع است، که در صورتی که آن حاکم هدیه‌ای به شخص مؤمن بدهد، در بعضی موارد تصرف در آن جایز ات. که یکی از آنها تصرف به خاطر تقیه است.

بنابراین سخنان گرگیج نه‌تنها براساس موازین علمی نیست، بلکه خارج از مبانی شیعه و سنی بوده و موجب تفرقه‌افکنی و فتنه است.

والسلام علی من اتبع الهدی

انتهای پیام

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: سخنان گرگیج نه‌تنها علمی نیست، بلکه خارج از مبانی شیعه و سنی بوده و موجب تفرقه‌افکنی و فتنه است