رزیتا ناظر: علیرضا قزوه؛ چگونه با مولاها به ویلاها برسیم؟

رزیتا ناظر: علیرضا قزوه؛ چگونه با مولاها به ویلاها برسیم؟
ملیون

به تازگی انتصاب علیرضا قزوه، شاعر مورد وثوق دفتر رهبر جمهوری اسلامی، به سمت مدیریت دفتر شعر و موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما با واکنش‌هایی حتی در میان طرفداران نظام همراه شد.

برخی از کاربران شبکه‌‌های اجتماعی با «هزار شغل» خواندن این شاعر حکومتی، این انتصاب را محکوم کردند و آن را «پاداش» به کسی دانستند که «در سیاه‌ترین روزهای میهن» به تملق خامنه‌ای و دفاع از سیاست‌های جمهوری اسلامی می‌پرداخت.

بعضی‌ها هم تخصص نداشتن قزوه در زمینه موسیقی را یادآور شدند.

این انتصاب در دوران بستری بودن بکتاش آبتین، شاعر و زندانی سیاسی صورت گرفت که در همان بیمارستان درگذشت. در این شرایط دشوار برای شاعران مستقل، برخی از کاربران، در اختیار قرار دادن مقام‌ها و رانت‌ها به شاعران حکومتی را روی دیگر سکه سرکوب و سانسور ادبیات مستقل در ایران دانستند.

همچنین پس از این انتصاب، تعدادی از کاربران، ویدئویی از یک شعرخوانی ناصر فیض، از شاعران شاغل در حوزه هنری، در حضور رهبر جمهوری اسلامی را بازنشر کردند که در آن مناصب گوناگون این شاعر حکومتی به سخره گرفته شده است.

ناصر فیض این شعر را در شهریور ۱۳۸۹، در جلسه سالانه شعرخوانی شاعران حکومتی برای خامنه‌ای خواند؛ در حالی که خود قزوه نیز به عنوان مدیر جلسه در کنار رهبر جمهوری اسلامی نشسته بود:

«... نیست جایی و نیست ارگانی
که نباشد علیرضا قزوه
شک ندارم که بیشتر از صد
شغل دارد علیرضا قزوه

بیت رهبر علیرضا قزوه
توی مرقد علیرضا قزوه
هر کجا می‌روی پی کاری
می‌رسد عد! علیرضا قزوه ...»

قزوه در یک دهه اخیر پای ثابت سازماندهی و اداره جلسات رهبر جمهوری اسلامی به شاعران حکومتی بوده است
مجیزگویی برای رئیس جدید صدا و سیما و ابراهیم رئیسی

پیمان جبلى که از سه ماه پیش ریاست سازمان صدا و سیما را برعهده گرفته، در حکم خود برای قزوه، با اشاره به فعالیت‌های این شاعر «در خدمت به انقلاب اسلامی‌»، از او خواسته به ویژه در زمینه ظرفیت‌های موسیقی «جهان اسلام و جبهه جهانی مقاومت» اقدام کند.

در ادبیات ایدئولوژیک مقام‌های جمهوری اسلامی، به گروه‌های شبه‌نظامی اغلب شیعی تحت حمایت اقتصادی و نظامی ایران، «جبهه مقاومت» گفته می‌شود و صدا و سیمای جمهوری اسلامی از سال‌ها پیش، با راه‌اندازی شبکه‌های برون‌مرزی و همچنین برنامه‌سازی‌های ایدئولوژیک، به عنوان بازوی تبلیغاتی مداخله ایران در منطقه عمل می‌کند.

اما دستیابی قزوه به یک مقام عالی در دوره جدید ریاست صداوسیما در حالی است که او از همان آغاز ریاست جبلی، تملق و ثنای رئیس جدید را آغاز کرده بود.

قزوه در توئیتی با «مولانا» خواندن جبلی نوشته بود: «مسئول باید دل داشته باشد اندازه ساختمان شیشه‌ای صدا و سیما! دارم به بعضی‌ها امیدوار می‌شم... و این که جبلی هم یکی‌ست مثل جلیلی...»

اما علیرضا قزوه که در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی تا حدودی از وزارت ارشاد کنار گذاشته شده بود، به یکباره مناصب متعددی نیز در دولت ابراهیم رئیسی به دست آورده است.

با روی کار آمدن دولت روحانی قزوه تا حدی از وزارت ارشاد کنار گذاشته شد، اما همچنان برگزارکننده اصلی نشست شاعران حکومتی و خامنه‌ای بود/ از جمله در این نشست در تیرماه ۹۴ با حضور علی جنتی وزیر وقت ارشاد

مثلاً محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد، در حکمی قزوه و چند شاعر حکومتی دیگر را به عضویت در هیئت علمی شانزدهمین جشنواره شعر فجر منصوب کرد؛ جشنواره‌ای که به ضیافت شاعران مورد تأیید حکومت تبدیل شده و هدایای دولتی نیز بین خود آنان توزیع می‌شود.

همچنین وزیر ارشاد در حکم دیگری، قزوه را به همراه چند نویسنده حکومتی مثل محسن پرویز معاون ارشاد در دوران احمدی‌نژاد و محسن مومنی شریف رئیس پیشین حوزه هنری، به عنوان اعضای جدید هیات امنای موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران منصوب کرده است.

همچنین قزوه در آذرماه، به سمت مشاور فرهنگی رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منصوب شد.

علاوه بر این‌ها، این شاعر حکومتی امسال یکی از برگزارکنندگان جشنواره شعری برای دومین سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی بود. معمولاً این جشنواره‌های مناسبتی با بودجه‌های هنگفت دولتی برگزار می‌شود.

هر کدام از این احکام دولتی، صرفاً یک مأموریت مشخص با یک دستمزد معین نیست؛ بلکه نویسندگان حکومتی با به دست آوردن چنین عناوینی نفوذ خود را در بخش فرهنگی و به ویژه صنعت نشر ایران گسترش می‌دهند و دایره منافع مادی و غیرمادی خود را برای جمع‌آوری هر چه بیشتر منابع و امکانات دولتی وسیع می‌کنند.

رسیدن یکباره قزوه به چند شغل و منصب دولتی و حکومتی در دوران ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، در حالی است که او خود را «حامی دولت» رئیسی معرفی کرده و گفته است: «من آیت‌الله رئیسی را به عنوان فرد دلسوز و پاک قبول دارم و می‌دانم در دل سید ما این می‌گذرد که مشکلات مردم حل شود. می‌دانم که دولت ایشان بسیار پاک‌تر و دلسوزتر از دولت‌های قبل است.»

دهه‌ها رانت‌خواری

علیرضا قزوه که سال ۱۳۴۲ در گرمسار به دنیا آمده، در دهه شصت به حوزه هنری وارد شد که مرکزی برای ترویج شعارها و تبلیغات انقلابی به شمار می‌رود.

از آن سال‌ها تاکنون تقریباً همه کتاب‌های قزوه را حوزه هنری به چاپ رسانده که چندان کیفیت و استقبال مخاطب برایش اهمیت ندارد و آثار بر اساس معیارهای ایدئولوژیک و سیاسی انتخاب می‌شوند.

تأمین مالی این نهاد از سوی حکومت، موجب شده که حق التحریر هر کتاب چاپ شده در حوزه هنری بسیار فراتر از دیگر کتاب‌ها در ایران باشد.

قزوه در مراسمی برای بزرگداشت او در شهریور ۹۲

قزوه کم‌کم با عضویت در هیئت تحریریه‌ روزنامه‌های وابسته به حکومت، جای پای خود را به عنوان «شاعر انقلابی» محکم کرد. اما او هرگز به شاعری و انتشار کتاب یا نهایتاً کار در یک نشریه، راضی نبود. او از همان ابتدا مقام‌های دولتی با حقوق‌های دولتی می‌خواسته است.

گرفتن مقام‌هایی در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، وزارت ارشاد، حوزه هنری، رایزنی‌های ایران در تاجیکستان و هند، و همزمان مدیریت جشنواره‌های مختلف دولتی، میزان میل سیری‌ناپذیر او را به پست و مقام نشان می‌دهد.

همچنین داوری و مشارکت در جشنواره‌ها و اهدای جایزه‌ها موجب نشده که او خود را از گرفتن جوایز بی‌بهره کند. یکی از جوایزی که در این سال‌ها به او داده شده، جایزه قلم زرین است که از سوی «انجمن قلم ایران» اهدا شده است.

این انجمن که برای مقابله با کانون نویسندگان ایران تشکیل شده، در دست نویسندگان و شاعران حکومتی است و به مرکز دیگری برای تأمین مالی این نویسندگان تبدیل شده است.

اما دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، اوج رانت‌خواری شاعران و نویسندگان دولتی از جمله قزوه بود.

وقتی وزارت ارشاد احمدی‌نژاد جشنواره شعر فجر را راه‌اندازی کرد، دبیری دور اول این جشنواره به علیرضا قزوه واگذار شد، که این واگذاری موجب شد همفکرانش او را به تقسیم سکه‌های دولتی میان «رفقایش» متهم کنند.

همچنین در یکی دیگر از دوره‌های جشنواره که علیرضا قزوه از سوی وزارت ارشاد به عنوان «شاعر مردمی دهه اخیر» انتخاب شد، موجی از اعتراض‌ها میان شاعران نزدیک به حکومت به راه افتاد و این انتخاب «لطیفه سال» و «غیرعلمی» توصیف شد.

همچنین علیرضا قزوه در سال‌های اخیر از برگزارکنندگان اصلی جلسات سالیانه شعر رهبر جمهوری اسلامی بوده و با گزینش شاعران شرکت‌کننده در مراسم شب شعر رهبر جمهوری اسلامی، انتقادهای زیادی را علیه خود برانگیخته است.

در این سال‌ها حتی بسیاری از شاعران «نیمه حکومتی» تلاش داشته‌‌اند، در جلسات رهبر جمهوری اسلامی شرکت نکنند تا انگ حکومتی بودن نسبت به آنان پررنگ نشود.

قزوه در سال‌های اخیر و به ویژه پس از اعتراضات سال ۱۳۸۸ مأموریت مهم‌تری نیز داشته است: حمله به شاعرانی که از نظر او از انقلاب فاصله می‌گیرند.

یکی از چندین مراسم بزرگداشتی که در اوایل دهه ۹۰ به بهانه‌های مختلف و در مناطق مختلف برای قزوه گرفته شد/ این مراسم در ۳۱ شهریور ۹۲ گرفته شده و تصویر پشت سر قزوه مربوط به مراسم مشابهی است که در فروردین همان سال برگزار شده بود

قزوه چند سال پیش درباره خانه شاعران ایران که اعضایش در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ از نامزدی میرحسین موسوی حمایت کرده بودند، گفت: «این خانه شعر، خانه ضد شعر و فتنه‌ساز شده است. دیگر چاره‌ای نداریم جز این‌که این خانه را که از اموال بیت‌المال است، از دست چهار - پنج نفر حاضر در آن خارج کنیم.»

قزوه خانه شاعران را «وابسته به حزب منحل‌شده مشارکت» دانست که «سالانه مبالغ زیادی از اموال بیت‌المال را خرج می‌کند.»

قزوه حتی به شاعرانی چون عبدالجبار کاکایی و سهیل محمودی که مورد تأیید صداوسیمای جمهوری اسلامی و دیگر نهادهای حکومتی هستند، به دلیل حمایت از میرحسین موسوی حمله کرد.

ویلاها برای شاعر «مولا ویلا نداشت»

در دوران بیش از چهل ساله حکومت جمهوری اسلامی، بسیاری از هنرمندان، شاعران و نویسندگان حکومتی از مواهب و مزایای دولتی بهره‌مند شده‌اند و در عین حال خود را مستقل نشان داده‌اند که شاید از نمونه‌های برجسته آن ابراهیم حاتمی‌کیا و رضا امیرخانی باشد.

اما چرا مناصب گوناگون قزوه تا این حد خبرساز بوده و او چه فرقی با دیگران دارد؟ شاید دلیل اصلی برجسته شدن شغل‌های گوناگون قزوه، ادعایی است که خود او درباره ساده‌زیستی و «تقوا» از ابتدا داشته و همچنان دارد.

قزوه که به نوشته سایت‌های حکومتی، با شعر «مولا ویلا نداشت» چند دهه پیش در میان مسئولان جمهوری اسلامی به شهرت رسید، سال‌هاست که با همین ژست، مناصب را یکی پس از دیگری در دست گرفته است.

در واقع، «مولا ویلا نداشت» بیش از آن که شعری در دفاع از ساده‌زیستی باشد، پروپاگاندای جنگ‌ قدرتی بود که می‌خواست همه عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ را از جناح رقیب علی خامنه‌ای که در پی نوسازی ایران پس از جنگ بود، بگیرد و از آن خود کند.

قزوه به تازگی در توئیتی نوشته که فرد «با ایمانی» را به «تقوا» توصیه کرده است: «به طرف گفتم شما مشکلت اینه که ایمانت قویه ولی تقوات ضعیفه! ... گفت مگه ایمان با تقوی فرق دارد؟ ... گفتم بله که فرق دارد ایمان پنج کلمه است و آخرش نون داره، برو دنبال همان تقوا که نون نداره!»

این شاعر حکومتی در حالی سخن از «تقوا» می‌گوید که سال‌ها پیش ساعد باقری، شاعر و مجری پیشین صداوسیما، درباره‌اش گفته است: «اصلاً ادبیات این آقا معامله‌گری است و قبح این کار برای ایشان ریخته است.»

منبع خبر: ملیون

اخبار مرتبط: رزیتا ناظر: علیرضا قزوه؛ چگونه با مولاها به ویلاها برسیم؟