شکست یا آتش زیر خاکستر؛ القاعده در گیرودار جنگ یمن چه می‌کند؟

شکست یا آتش زیر خاکستر؛ القاعده در گیرودار جنگ یمن چه می‌کند؟
بی بی سی فارسی
شکست یا آتش زیر خاکستر؛ القاعده در گیرودار جنگ یمن چه می‌کند؟
  • یوسف رضا
  • روزنامه‌نگار
یک ساعت پیش

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

نیروهای امنیتی یمن در مکلا

ده سال پیش، مقامات سازمان سیا می‌گفتند که القاعده در یمن "خطری به مراتب جدی‌تر" از القاعده در پاکستان است. اما امروز که جنگ داخلی در یمن به میدان رویاروی قدرت‌های منطقه‌‌ بدل شده، خبر چندانی از جهادگرایان القاعده نیست. آیا دوران قدرت‌نمایی‌ ‌شان در شبه‌جزیره عربستان به پایان رسیده است؟

تلاش برای منفجر کردن هواپیمای مسافربری شرکت نورت‌وست بر فراز دیترویت، تیراندازی و کشتار در فورت هود تگزاس، بمب‌گذاری در ماراتون بوستن، حمله به دفتر هفته‌نامه شارلی‌ ابدو در پاریس؛ در تمام این حملات که بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ در آمریکا و اروپا رخ دادند، سازمان‌های امنیتی ردپای نیروهای وابسته به شاخه القاعده در یمن را یافته‌اند.

در آن سال‌ها، القاعده در شبه‌جزیره عربستان که به "انصار الشریعه" تغییر نام داده بود، تحت رهبری ناصر وحیشی و انور العولقی از جایگاه قابل توجهی در داخل و خارج از یمن برخوردار بود؛ کمپ‌های آموزشی، دستورالعمل‌های عملیاتی و ویدیوهای تبلیغاتی‌ آنها از سازوکاری مستحکم و متمرکزی حکایت داشت که به باور کارشناسان مسائل امنیتی، نقش غیرقابل انکاری در سازماندهی و تقویت اسلام‌گرایان تندرو حامی القاعده ایفا می‌کرد. همان‌هایی که در بیست‌ویکم مارس ۲۰۱۲، در جریان مراسم "جشن اتحاد ملی" در صنعا مرگ‌بارترین حمله انتحاری تاریخ یمن را رقم زدند.

  • آمریکا برای مقابله با حملات حوثی‌ها، ناوشکن و جنگنده‌های پیشرفته به امارات اعزام کرد
  • ویدئوی جدید القاعده؛ آیا چهره‌های سرشناس این گروه کم شده‌اند؟
  • بیستمین سالگرد گوانتانامو؛ نقطه کور عدالت

انصار الشریعه از خلع قدرتی که در ماه‌های آغازین جنگ داخلی شکل گرفت، بهره جست و در بهار ۲۰۱۵، مکلا، بزرگ‌ترین شهر استان حضرموت، را تحت کنترل خود درآورد، آن را پایتخت "حکومت اسلامی" نامید و بیش از یک سال در آن منطقه فرمانروایی کرد و همزمان دامنه نفوذ خود را از شرق به جنوب غربی یمن گسترش داد و شهرهای زنجبار و جعار در استان ابین را نیز "فتح" کرد.

منبع تصویر، Getty Images

توضیح تصویر،

نیروهای متحد امارات و عربستان در یمن

اما اکنون که هفت سال از شروع درگیری‌ها در یمن می‌گذرد، و علیرغم افزایش تنش‌های قومی و مذهبی، و ادامه آنچه بسیاری "جنگ نیابتی ایران و عربستان و متحدانش" می‌خوانند، به نظر می‌رسد که القاعده در جایگاهی به مراتب ضعیف‌تر قرار دارد. الیزابت کندل که سال‌ها است درباره گروه‌های جهادی و القاعده در یمن تحقیق می‌کند، در گزارش سالانه اندیشکده آمریکایی "مرکز مطالعات استراتژیک صنعا" می‌نویسد: "القاعده امروز دیگر نه توان اداره مناطق و حفظ قلمرو خود را دارد و نه می‌تواند به‌طور مؤثر و مخفیانه فعالیت‌ کند. تعداد عملیات نظامی آنها حتی به اندازه یک‌دهم فعالیت‌های‌شان در سال ۲۰۱۷، یعنی زمانی که در اوج قدرت بودند، نیست."

به گفته این استاد دانشگاه آکسفورد، چالش‌های درون سازمانی و برون سازمانی در افت جایگاه سیاسی و تضعیف توان نظامی القاعده نقش بسزایی ایفا کرده‌اند: "فشارهای بیرونی در نتیجه گسترش همکاری‌های بین‌المللی در مبارزه با تروریسم، به‌ويژه بعد از خروج نیروهای القاعده از مکلا در سال ۲۰۱۶، افزایش یافت." بسیاری از رهبران و چهره‌های مطرح القاعده در یمن در حملات هوایی و پهپادی نیروهای آمریکا کشته شدند. علاوه بر این،‌ ائتلاف کشورهای عرب به رهبری عربستان موفق شدند، در برخی مناطق جنوبی، نیروهای محلی از جمله شورای انتقالی جنوب را علیه القاعده بسیج کنند: "نبرد با این نیروها هم قدرت القاعده را تحلیل داد هم توانایی جذب و حفظ نیروهای‌شان را مختل کرد."

"خائنان و جاسوسان"

"خبرچین‌ها" به یکی از دغدغه‌‌های اصلی رهبران القاعده تبدیل شده است. آنها در بیانیه‌ای که در ژانویه سال ۲۰۱۸ منتشر کردند اذعان دارند که دست‌کم ۴۰۰ جهادگر به دلیل "خیانت نیروهای خودی" کشته شده‌اند. رهبران القاعده برای مقابله با "نفوذ جاسوسان" تدابیر سختگیرانه‌ای را در نظر می‌گیرند؛ استفاده از تلفن همراه و اینترنت را محدود می‌کنند، و تحقیقاتی گسترده‌ را برای پاکسازی سازمان از وجود نیروهای مخرب آغاز می‌کنند.

جزئیات این تحقیقات در یک رشته فیلم تبلیغاتی، به‌نام "هدم الجاسوسیه" (تخریب جاسوسی)،‌ به نمایش گذاشته می‌شود. الیزابت کندل می‌نویسد: "در این سریال پنج قسمتی می‌تواند دید که چه‌گونه جهادگرایان و خانواده‌های‌شان، از جمله کودکان، در دام باج‌گیرها و تله‌های جنسی افتاده، و تحت فشار، خبرچینی کرده و دستگاه‌های ردیاب را جاسازی و برادران خود را فروخته‌اند."

منبع تصویر، Getty Images

ابراهیم البناء، یکی از شناخته‌شده‌ترین رهبران القاعده، مسئولیت این تحقیقات را که از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ به‌داراز کشید، به عهده می‌گیرد. در جریان این "پاکسازی"، بسیاری از چهره‌های محبوب سازمان به اتهام خیانت بازداشت و اعدام می‌شوند. اما آن‌طور که خانم کندل می‌گوید گرچه رهبران القاعده کوشیدند از خلل این‌گونه تدابیر قهری و تبلیغاتی قدرت خود را به رخ کشیده و توجه نیروهای جهادی را جلب و فضای پرتنش داخل سازمان را آرام کنند، در نهایت به این نتیجه می‌رسند که ابعاد مسئله به مراتب پیچیده‌تر است و نمی‌توان تنها با سرکوب جلوی ریزش نیروها را گرفت: "آنها در اواخر سال ۲۰۱۹ تصمیم می‌گیرند خبرچین‌‌هایی را که به گناه خود اعتراف و توبه کرده‌اند، عفو کنند."

القاعده و داعش

یکی دیگر از چالش‌های درون سازمانی القاعده رقابت ایدئولوژیک و استراتژیکی بود که از اواخر سال ۲۰۱۴ بین این گروه و هواداران داعش در یمن در گرفت. کوئنتین مولر، خبرنگار فرانسوی که در پاییز امسال به یمن سفر کرده و موفق شده بود با چندین تن از اعضای سابق القاعده دیدار و گفت‌وگو کند می‌گوید: "یکی از آنها که به داعش پیوسته بود به من گفت که او نیز مثل بسیاری دیگر از سازمان ناامید شده به این دلیل که القاعده قادر نبوده از اعضای خود در برابر حملات پهپادی دفاع کند، و همچنین معنی وجودی خود، یعنی جهاد در راه خدا، را از دست داده است."

  • بایدن: رهبر داعش در آخرین اقدام بزدلانه‌اش خود و خانواده‌اش را کشت
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکسترادیو فارسی بی‌بی‌سی

پادکست چشم‌انداز بامدادی رادیو بی‌بی‌سی

برنامه ها

پایان پادکست

دو رخداد در تشدید این حس ناامیدی نقش داشتند؛ نخست عقب‌نشینی از مکلا در بهار ۲۰۱۶،‌ که به باور بسیاری از اعضای القاعده در پی مذاکره با نیروهای ائتلاف به رهبری عربستان و در ازای دریافت یکصد میلیون دلار صورت گرفته است. و سپس سخنان ایمن الظواهری، رهبری القاعده، که در تابستان همان سال نیروهای داعش را "خوارج" خواند؛ اتهامی که به کام برخی تلخ آمد، به‌ویژه جوانان و جهادگرایان خارجی که بیشتر تحت تأثیر تبلیغات داعش قرار گرفته بودند. کوئنتین مولر می‌گوید: "از یک سو، اعضای یمنی یا عربستانی که مخالف همکاری با نیروهای ائتلاف بودند، و از سوی دیگر، خارجی‌هایی که برای جهاد به این کشور آمده بودند. در هر دو گروه افرادی بودند که می‌گفتند تصمیمات رهبران ارشد القاعده با واقعیت‌های صحنه مبارزه در یمن همخوانی ندارد."

در اواسط سال ۲۰۱۸ رقابت بین القاعده و داعش به چنان نبرد خونینی تبدیل می‌شود که عملاً موقعیت هر دو گروه را متزلزل و تضعیف می‌کند. پیامد آن نیز پیشروی نیروهای حوثی در استان البیضاء است. در ظرف دو سال، حوثی‌ها نه تنها این منطقه را تحت کنترل خود می‌گیرند و اسلام‌گرایان داعشی را شکست می‌دهند، بلکه موفق می‌شوند نیروهای القاعده را نیز مجبور به عقب‌نشینی از شهر مأرب کنند. پس از سقوط مأرب، بسیاری از جهادگرایان القاعده یا مخفی و فراری می‌شوند یا به دیگر گروه‌های شبه‌نظامی، نیروهای دولتی یا شورای انتقالی جنوب می‌پیوندند.

کوئنتین مولر در توضیح این مساله می‌گوید: "نباید فراموش کرد که در کشوری که فاقد حکومت مرکزی است، در کشوری که فقر و خشونت بیداد می‌کند، یک جوان، اگر کورکورانه القاعده‌ای نباشد، می‌تواند یک روز هوادار القاعده باشد و روز دیگر به یک گروه دیگر بپیوندد، چون پول بیشتری به او پیشنهاد شده است."

ریزش نیروها

به نظر می‌رسد که خلا رهبری، شکست‌های پیاپی نظامی و سرکوب‌های درون سازمانی، بسیاری را از القاعده رانده است. نمونه بارز آن نیز ماجرای جنجالی جدا شدن تعداد زیادی از نیروهای القاعده به رهبری منصور الحضرمي (فرمانده القاعده در قیفه که چندی پیش از سازمان اخراج شده بود)، و ابوعمر النهدی (امیر سابق القاعده در مکلا) است. براساس گزارش‌هایی که از درون سازمان به بیرون درز کرد، دلیل اصلی جدایی اختلاف نظر در مورد نحوه و دلایل انجام یک رشته عملیات نظامی و همچنین اتهام جاسوسی و اعدام برخی از چهره‌های مطرح القاعده بوده است.

منبع تصویر، Getty Images

انتشار این گزارش‌ها، در سال ۲۰۱۹، رهبران القاعده در یمن را بر آن داشت تا در بیانیه‌ای ۱۸ صفحه‌ای، که مفصل‌ترین متن این گروه تاکنون است، نسبت به پیامدهای این دودستگی موضع بگیرند و بکوشند آن را کم اهمیت جلوه دهند. به باور الیزابت کندل، "دیگر تردیدی نیست که شکاف‌ها، به‌ویژه بر سر تعریف اولویت‌‌ها و معنی وفاداری به سازمان، عمیق‌تر از گذشته شده است. و شخصیت مناقشه‌برانگیز خالد باطرفی، که پس از مرگ قاسم الریمی در حمله هوایی نیروهای آمریکا در ژانویه ۲۰۲۰، رهبر القاعده شده نیز به این اختلاف‌ها دامن زده است."

این محقق بریتانیایی می‌گوید هرچند القاعده در یمن دیگر یک گروه یک‌پارچه و سازمان‌یافته نیست، هنوز از بین نرفته است. او ساختار کنونی القاعده را به "یک چتر بزرگ" تشبیه می‌کند که زیر آن، سایر گروه‌های جهادی و شبه‌نظامی، حول منافع اقتصادی (از جمله قاچاق) و اهداف سیاسی مشترک (مبارزه با حوثی‌ها و استقلال‌طلبان مناطق جنوبی)، گردهم آمده‌اند.

القاعده همچنین در بافت چند لایه جامعه یمن از جایگاهی ویژه‌ای برخوردار است، و از این منظر نیز نسبت به سایر گروه‌های جهادی، مثلاً داعش، دست برتر دارد. احمد الطرس العرامي، مدیر مرکز "مطالعات عرب‌شناسی فلیکس" در گزارشی که در دسامبر سال ۲۰۲۱ منتشر کرد، به تفصیل به این موضوع پرداخته و نشان داده است که القاعده همواره کوشیده روابط خود با سران قبایل یمنی را حفظ و تقویت کند و دامنه نفوذ خود را در ساختار قبیله‌ای این کشور گسترش دهد.

کوئنتین مولر می‌گوید: "براساس آنچه در جریان سفرهایم به یمن دیده و شنیده‌ام می‌توانم بگویم که هفت سال جنگ، و خون و خونریزی و انتقام‌گیری چنان دایره‌ باطلی را شکل داده که دیگر خیلی معلوم نیست نیروهای درگیری چه می‌کنند و برای چه و با چه اهدافی می‌جنگند. اگر این هرج‌ومرج ادامه یابد، روایت جهادی القاعده می‌تواند بار دیگر همچون پاسخی به نارضایتی‌های مردمی تلقی شود."

الیزابت کندل با یادآوری این نکته که القاعده در یمن از سال ۲۰۱۲ تا امروز، فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده می‌نویسد: "القاعده از شکست‌ها آموخته و یاد گرفته چگونه خود را با شرایط موجود وقف دهد. جهادگرایان را می‌توان کشت و از بین برد، اما ایدئولوژی مردنی نیست. خطر القاعده برطرف نشده، فقط مهار شده است."

با این اوصاف، القاعده در یمن شکست نخورده، تنها خفته است و انتظار می‌کشد بلکه جنگی، که به گفته سازمان ملل متحد "بزرگ‌ترین فاجعه انسانی حال حاضر جهان" است و "احتمالاً بیش از ۳۷۷ هزار کشته" بر جا گذاشته و میلیون‌ها تن را در پرتگاه مرگ از گرسنگی و بیماری قرار داده، شرایط مناسب بیداری و قدرت‌نمایی او را فراهم کند.

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: شکست یا آتش زیر خاکستر؛ القاعده در گیرودار جنگ یمن چه می‌کند؟