بنیادهای انقلابی خیریه‌ای که بنیاد شَر شدند/ کیومرث امیری

    خانه  > slide, سایر گروهها  >  بنیادهای انقلابی خیریه‌ای که بنیاد شَر شدند/ کیومرث امیری

  •  خبر اختصاصی
  •  تاریخ : ۱۴۰۰/۱۲/۰۳
  •  دسته : slide,سایر گروهها
  •   لینک کوتاه :
  •  کد خبر : 0012031100
چاپ خبر

بنیادهای انقلابی خیریه‌ای که بنیاد شَر شدند/ کیومرث امیری

ماهنامه خط صلح – با پیروزی انقلاب مردم ایران در بهمن‌ماه سال ۱۳۵۷ خورشیدی روح‌الله خمینی وعده‌ی رفاه و آسایش و کرامت انسانی را به مردم داد و برای نیل به این مقصود از همان اوایلِ روی‌کارآمدن نظام اسلامی دستور تأسیس ده‌ها بنیاد چون «بنیاد مستضعفان»، «بنیاد شهید»، «جهاد سازندگی»، «کمیته‌ی امداد»، «کمیته‌های انقلاب»، «دادگاه‌های انقلاب» و عیره را بدون هیچ‌گونه مطالعه و بررسی صادر کرد و پیرو چنین تصمیماتی ده‌ها بنیاد و نهاد انقلابی تازه‌تأسیس سر برآوردند. مردم انقلابی ایران با دل‌بستن به وعده و وعیدهای خمینی سر از پا نمی‌شناختند.

 متأسفانه طولی نکشید که این بنیاد و نهادهای خیریه‌ی انقلابی و تازه‌تأسیس نه‌تنها بانی خیر نشدند و آسایش و رفاه و امنیت را برای مردم به ارمغان نیاوردند، بلکه هرکدام ‌از آن‌ها در مقام خود به بنیادهای شر تبدیل و چون بختکی شوم و سیاه بر جان و مال ملت آوار شدند.

 با گذشت سال‌ها این بنیاد و نهادهای انقلابی خیریه سد راه خیر و سلامت و آسایش و آرامش و رشد و شکوفایی جامعه و به طور کلی کشور در همه‌ی زمینه‌ها شدند و امروزه هرکدام به صورت یک مافیای بزرگ و قدرتمند بر ثروت و امکانات کشور لم داده و کلیت زندگی مردم و امور کشور را به بیراهه و تباهی کشانده‌اند و بانی فقر و بدبختی و بی‌عدالتی و عقب‌ماندگی جامعه در همه‌ی شئون آنند؛ به طوری که امروزه کشور به نقطه‌ی انفجار رسیده.

در این‌جا نگاه گذرایی داریم به یکی از این بنیادها، یعنی «بنیاد مستضعفان و جانبازان».

در هیاهو و بلبشوی روزهای پرتلاطم انقلاب و سقوط رژیم شاهنشاهی و هم‌زمان با پیروزی انقلاب و شور انقلابی که تمامیت جامعه‌ی ایران را به هیجان درآورده بود و در روزهایی که جامعه لبریز از شور و التهاب بود و حساب‌وکتابی وجود نداشت، آیت‌الله خمینی، رهبر انقلاب و تصمیم‌گیرنده در کلیه‌ی امور دستوراتی را در جهت ایجاد بنیادهای خیریه و انقلابی صادر کرد؛ تصمیماتی که نه از روی حساب‌وکتاب بود و نه روی آن‌ها مطالعه و بررسی انجام گرفته بود. این تصمیمات خمینی صرفاً بر گرفته از دیدگاه‌های خاص مذهبی و ذهنیت سنتی ایشان بودند که منجر به تأسیس و تشکیل ده‌ها نهاد و بنیادِ به اصطلاح انقلابی و خیریه شد؛ نهادها و بنیادهایی که با گذشت سال‌ها از عمر انقلاب به معضلات بزرگی برای اقتصاد، اخلاق، رشد و شکوفایی کشور و هریک به مافیاهایی خطرناک بدل شده‌اند و باعث گسیختگی جامعه و ایجاد هرج‌ومرج در کلیه‌ی امور. مردم از قِبَل عمل‌کرد این بنیادها و تشکیلات روزبه‌روز فقیر و فقیرتر شدند و به فلاکت افتادند.

اگرچه هدف از تأسیس همه‌ی این بنیاد و نهادهای انقلابی به ظاهر و در وهله‌ی نخست خیرخواهی و کمک و مساعدت به امور خیر و رفاه مردم و به ویژه قشر محروم و مستضعف جامعه بود و شعار ایجاد برابری و مساوات، ایجاد امنیت، پیشرفت مملکت در همه‌ی امور، حفظ کرامت انسانی و غیره را سرلوحه قرار داده بودند، ولی همگیِ این نهاد و بنیادهای انقلابی ماهیتی خلاف آن‌چه گفته شده بود، پیدا کردند و به نهادها و بنیادهای مخرب و ضدمردمی تبدیل شدند و با گذشت زمان و به ویژه در پایان جنگ هشت‌ساله با عراق اکثر این بنیادها با تغییر نام در ظاهر و اهداف دیگری در باطن معضلاتی بزرگ‌تر و مخرب‌تر برای اداره‌ی کشور و جامعه به وجود آوردند.

هنوز چند سالی از عمر انقلاب نگذشته بود که این بنیادها یا به صورت ارگان‌های موازی با ادارات و سازمان‌های کشور در وزارت‌خانه‌هایی چون وزارت کشاورزی و غیره ادغام و بانی اختلال در نظم و عمل‌کرد این وزارت‌خانه‌ها شدند و لطمات سنگینی بر آن‌ها وارد کردند یا به غول‌های اقتصادی و تجاری و ضدامنیتی و مشکل‌ساز برای دولت و ملت تبدیل شدند و ماهیت مافیایی و ضدمردمی و مخالف با منافع ملی و مردمی پیدا کردند.

اکثر این بنیادها چون بنیاد مستضعفان به صورت مافیاهای قدرت و پول نقش بازی کردند و با دست‌اندازی به اموال و رفتارهای غیرمتعارف و خودسرانه مردم را به فقر و بدبختی کشاندند و کشور را به لبه‌ی پرتگاه رساندند و در هیبت تراست و کارتل‌های خصوصی با سود و سرمایه‌های هنگفت و بی‌حساب‌وکتاب و بدون آن‌که به کسی پاسخ‌گو باشند یا مالیاتی بپردازند، لجام‌گسیخته پیش می‌تازند؛ تا جای که بانی هرج‌ومرج اقتصادی و اضمحلال اخلاقی و بحران اجتماعی بوده و نفس جامعه را به شماره انداخته‌اند و با رانت‌خواری و باندبازی و نفوذ و دخالت در همه‌ی امور، کشور را به هرج‌ومرج و بی‌قانونیِ بی‌سابقه‌ای کشانده‌اند.

«بنیاد مستضعفان» که بعدها به «بنیاد مستضعفان و جانبازان» و در دوران رهبری سیدعلی خامنه‌ای به «بنیاد شهید و امور ایثارگران» تغییر نام داد، در تمامی این سال‌ها به غولی اقتصادی با ثروت‌های افسانه‌ای تبدیل شد و خانواده‌های جانبازان، شهدا و ایثارگران را دچار رنج و حرمان و عذاب کرد و با دادن امتیازاتی از بیت‌المال و حق و حقوق مردم به تعدادی از آن‌ها، از قبیل سهمیه‌ی دانشگاه‌ها،  هم دانشگاه‌ها را با مشکل کیفی علمی مواجه و هم مردم را نسبت به آن‌ها بدبین و ناراضی کرد و عمل‌کردش باعث شد عموم مردم خانواده‌های شهدا و جانبازان و ایثارگران را غاصب حق و حقوق خود به شمار بیاورند و از آن‌ها به بدی یاد کنند.

گذری بر عمل‌کرد هریک از این نهادهای انقلابی و بنیادهای خیریه‌ی پس از انقلاب داستان بغرنج و غم‌انگیزی از مشکلات و مصائب ملت ستم‌دیده و جورکشیده‌ی ایران، به ویژه آسیب‌دیدگان در انقلاب و جنگ هشت‌ساله را طی ۴۲ سال پس از پیروزی انقلاب در برابرت می گشاید؛ داستان‌هایی که هرکدام به نوبه‌ی خود گوشه‌ای از درد و رنج و فقر و فلاکت و تحقیر ملت ایران را بازگو می کند.

نگاهی گذرا به بنیاد مستضعفان از آغاز تاکنون

«بنیاد مستضعفان» که بعدها به «بنیاد مستضعفان و جانبازان» تغیر نام داد، در بحبوهه‌ی روزهای انقلاب، در نهم اسفند سال ۱۳۵۷، یعنی تنها چند هفته پس از ورود آیت‌الله خمینی به ایران و پیروزی انقلاب، به دستور آیت‌الله خمینی تشکیل شد. در بخشی از متن نامه‌ی آیت‌الله خمینی درباره‌ی اهداف تشکیل این بنیاد آمده:

«اموال پهلوی و شاخه‌های عُمال مربوط به این سلسله به نفع مستضعفان، کارگران و کارمندان ضعیف در جهت ایجاد مسکن و کار و غیره مصادره و کلیه‌ی حساب‌های بانکی آن‌ها به حسابی به نام این‌جانب (روح‌الله خمینی) لحاظ شود.»

او در این دستور تصریح می‌کند این اقلام‌ مربوط به دولت نیست. با صدور این دستور از سوی آیت‌الله خمینی و با تشکیل هیئتی متشکل از روحانیون نزدیک به رهبر، چون حجت‌السلام هاشمی رفسنجانی، حجت‌الاسلام بهشتی، حجت‌السلام خامنه‌ای و غیره این هیئت مسئول و مشغول رسیدگی به امور این بنیاد شدند.

هیئت مذکور به وسیله‌ی مأموران کمیته‌های تازه‌تأسیس انقلاب و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سراسر کشور هزاران ملک و مستغلات و اراضی و هم‌چنین میلیاردها تومان پول از سرمایه‌های خاندان پهلوی و وابستگان به رژیم شاهنشاهی و کارخانه‌داران بزرگ و کوچک و سرمایه‌داران کشور را که اکثراً دستگیر و زندانی شده یا از کشور فرار کرده بودند و نظامیان و ساواکی‌ها و غیره‌ که اعدام شده بودند، به نام این بنیاد از سراسر کشور مصادره کردند و این روند مصادره تا سال‌های بعد و کماکان نیز ادامه دارد.

 بنیاد مستضعفان که اکنون به یک غول اقتصادی و مافیای بزرگ پول و قدوت در کشور تبدیل شده، در آذر‌ماه سال ۱۳۶۷ در پایان جنگ خانمان‌سوز هشت‌ساله با عراق به فرمان آیت‌الله خمینی به «بنیاد مستضعفان و جانبازان» تغیر نام داد.

این بنیاد غیرانتفاعیِ زیر نظر رهبری، چه زمانی که با نام «بنیاد مستضعفان» فعالیت داشت و چه روزگاری که به نام «بنیاد مستضعفان و جانبازان» تغییر نام داد، به اهدافی که در زمان تأسیس آن ذکر شده بود، عمل نکرد و هیج مستضعف و کارگری هیچ خیری از آن ندیدند؛ اِلا این‌که برخی از وابستگان به نظام و پاسداران در بعضی از ان کاخ‌های مصادره‌ای ساکن شدند و برخی هم مالک کارخانجات مصادره‌ای بزرگ شدند و بر آن‌همه ملک و ثروت‌های بادآورده لم دادند.

«بنیاد مستعضفان و جانبازان» که در سال ۱۳۸۸ به دستور سیدعلی خامنه‌ای به «بنیاد شهید و امور ایثارگران» تغیر نام داد، کارتل بزرگی بود، مالک میلیاردها دلار ثروت و ده‌ها نهاد تجاری و غیره. این بنیاد به یک مافیای قدرتمند پول و ثروت در کشور تبدیل شده و با استفاده از نفوذ رهبری و با حرکت در سایه‌، با عمل‌کردی سیاه و خاکستری و مصادره‌ای به صورت غیرشفاف و غیرپاسخ‌گو و در حالی که معاف از مالیات است، در کنار دیگر بنیادهای تازه‌تأسیس و مافیایی چون «بنیاد ۱۵ خرداد»، «حج و اوقاف»، «بنیاد فرمان ۸ماده‌ای امام»، «آستان قدس»، «کمیته‌ی امداد» و غیره‌ در جمهوری اسلامی ثروت و امکانات کشور را قبضه کرده‌اند که پی‌آمدهای آن تلاشی دهشتناک اقتصاد ایران است. این بنیادها علاوه بر متلاشی‌کردن اقتصاد کشور بالطبع مانع رشد و شکوفایی اقتصاد ایران نیز شده‌اند. «بنیاد شهید و اموز ایثارگران» با طمع در مال غیر و چنگ‌زدن در خون مردم و اِعمال نفوذ و قدرت در تمامی امور کشور به جای رسیدگی به مشکلات خانواده‌های شهدا و جانبازان و ایثارگران متأسفانه خاک بر چشمشان پاشید و آن‌ها را مغضوب و منفور مردم کرد و با حرکات و عمل‌کرد فراقانونی جامعه را در ابعاد فرهنگی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دچار مسمومیت و هرج‌ومرج لجام‌گسیخته‌ای کرد که به جرئت می‌توان گفت در تاریخ ایران بی‌سابقه است. این بنیادِ زیر نظر رهبری اکنون به صورت یک کارتل جهانی مالک هزارها ملک و اراضی و صاحب میلیاردها دلار ثروت است و به هیچ‌کس هم پاسخ‌گو نیست.

فراموش نکنیم «بنیاد مستضعفان و جانبازان» پیش از ادغام در «بنیاد شهید و امور ایثارگران» دومین مؤسسه‌ی بزرگ اقتصادی پس از شرکت ملی نفت ایران محسوب می‌شد و یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های هلدینگ در خاورمیانه بود و ثروت و سود سالانه‌ی آن در تصور نمی‌گنجید.

«بنیاد شهید و امور ایثارگران» تنها در سال ۱۳۹۷ مالک صدوهشتادونه شرکت و مؤسسه‌‌ی بزرگ تجاری مانند «بنیاد بزرگ علوی»، «بانک سینا»، «بیمه‌ی سینا» و غیره است و به طور کلی در زمینه‌های مختلف اقتصادی و تجاری و ارائه‌ی خدمات فرهنگی و آموزشی، چاپ و انتشارات، تولید و توزیع برق، خدمات جهان‌گردی، ترابری و کشتی‌رانی، خدمات بیمه و بانکداری و سرمایه‌گذاری، پیمان‌کاری عمومی و بازرگانی و غیره فعالیت‌های وسیعی دارد.

این بنیاد در سال ۱۳۹۵ بیش از بیست‌وهشت‌هزارمیلیارد تومان سود برده. «بنیاد شهید و امور ایثارگران» که از نفوذ در بالاترین مقام‌های کشور برخوردار است، با سپاه پاسداران ارتباط تنگاتنگی دارد و اعضیا اصلی و مرکزی آن را پاسداران تشکیل می‌دهند. این بنیاد در نوامبر سال ۲۰۲۰ میلادی توسط وزارت خزانه‌داری آمریکا تحریم شد.

«بنیاد شهید و امور ایثارگران» در سال ۱۳۹۹ مبلغ ۱۵هزارو۷۹۷میلیارد تومان بودجه‌ی دولتی دریافت کرد که این بودجه در سال ۱۴۰۰ علی‌رغم وضع اسفبار بودجه در کشور به سی‌ودوهزارمیلیارد تومان افزایش یافت.

مطالب مرتـبط

    • صد و سی امین شماره از ماهنامه خط صلح منتشر شد
    • صدوبیست‌و‌نهمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • دستکم ۵ تجمع اعتراضی برگزار شد
    • صدوبیست و هشتمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • صدوبیست و هفتمین شماره ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد

برچسب ها: بنیاد جانبازان بنیاد شهید بنیاد مستضعفان خط صلح خط صلح 130 کیومرث امیری ماهنامه خط صلح

بدون نظر

نظر بگذارید

منبع خبر: هرانا

اخبار مرتبط: بنیادهای انقلابی خیریه‌ای که بنیاد شَر شدند/ کیومرث امیری