جنگ در اوکراین: مردم دنیپرو وحشت زده اما در حال مبارزه

جنگ در اوکراین: مردم دنیپرو وحشت زده اما در حال مبارزه
بی بی سی فارسی
جنگ در اوکراین: مردم دنیپرو وحشت زده اما در حال مبارزه
  • سارا رینسفورد
  • خبرنگار بی‌بی‌سی در شرق اروپا، دنیپرو
یک ساعت پیش

در روزی که ولادیمیر پوتین به سربازانش دستور حمله به اوکراین را داد، آرینا قصد داشت بعد از کار، به کلاس رقص و پس از آن هم به یک مهمانی برود. سه روز بعد از آن، این معلم انگلیسی در پارکی، کوکتل مولوتف درست می کرد.

توضیح تصویر،

حالا آرینا، معلم زبان انگلیسی، اوقات آخر هفته خود را در پارک کوکتل مولوتوف درست می‌کند

در روزی که ولادیمیر پوتین به سربازانش دستور حمله به اوکراین را داد، آرینا قصد داشت بعد از کار، به کلاس رقص و پس از آن هم به یک مهمانی برود. سه روز بعد از آن، این معلم انگلیسی در پارکی، کوکتل مولوتف درست می کرد.

وقتی آرینا را دیدم او با ده‌ها زن دیگر روی چمن‌ها چمباتمه زده بود و تکه‌های یونولیت را رنده می‌کرد. انگار پنیر رنده می‌کند. و پارچه‌ها را برای ساخت بطری‌های بمب دست‌ساز می‌برید.

چنین صحنه‌هایی برای اکثر مردم اروپا غیرقابل تصور است. زمانی اینجا هم غیر قابل تصور بود.

اما اکنون دنیپرو آماده می‌شود تا در برابر پیشروی نیروهای روسی از خود دفاع کند.

در حالی که صورت و موهای این معلم جوان پوشیده از ذرات سفید یونولیت بود، به من گفت: "به فکر هیچ کس خطور نمی‌کرد که آخر هفته خود را اینگونه بگذرانیم، اما ظاهرا حالا، این تنها کار مهمی است که باید انجام دهیم."

او گفت: "خیلی وحشتناک است. من فکر می کنم ما کاملا متوجه نیستیم که داریم چه کار می‌کنیم، فقط باید کاری کنیم."

از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکسترادیو فارسی بی‌بی‌سی

پادکست چشم‌انداز بامدادی رادیو بی‌بی‌سی

برنامه ها

پایان پادکست

چند متر آن طرف‌تر، النا و یولیا به من گفتند که فرزندان‌شان را نزد پدربزرگ و مادربزرگ گذاشته‌اند تا بتوانند بیایند و در کار ساخت این سلاح‌ها کمک کنند.

النا در حالی که حتی برای لحظه‌ای از رنده کردن دست نمی‌کشید، گفت: "نشستن در خانه و هیچ کاری نکردن وحشتناک‌تر است."

النا با خنده گفت که آشپز خوبی است و این کار فرق زیادی با آشپزی ندارد.

النا گفت: "باورم نمی‌شود که چنین اتفاقی برایمان می‌افتد، اما مگر حق انتخاب داریم؟ هیچکس در مورد هیچ چیزی با ما مشورت نکرد."

تمام شهر پر جنب و جوش به نظر می‌رسد.

پله‌های تالار مجاور پر از لباس، پتو و گندم سیاه اهدایی است. مردم هم گروه گروه با اجناس بیشتری - از جمله بنزین، آب و لوازم بهداشتی - از راه می‌رسند. در این حال افراد داوطلب مرتبا با فریاد می‌گویند که آنها را کجا ببرند.

این اقلام برای مبارزان اوکراین و همچنین هر کسی است که برای فرار از جنگ در جاهای دیگر به اجبار به دنیپرو آمده‌اند.

اما در صورتی که این شهر استراتژیک محاصره شود، این ذخیره‌ها لازم خواهند بود.

این تلاش عظیم توسط پنج زن و چند فراخوان در شبکه‌های اجتماعی راه‌اندازی شد.

اکنون، ده‌ها نفر مشغول این فعالیت امدادی عظیم هستند که اگر چه آشفته به نظر می‌رسد، اما اصلا چنین نیست.

در اینجا بخش جداگانه دیگری هم برای کسانی هست که می‌خواهند سلاح تهیه کنند و برای مبارزه ثبت نام کنند. صف آن تا دوردست‌ها کشیده شده است.

کاترینا لئونوا، وقتی که برای لحظه‌ای تلفنش را از گوشش جدا کرد، به من گفت: "نهادهای رسمی از عهده این کار بر نیامدند، بنابراین ما این مرکز را ایجاد کردیم."

او گفت: "آیا [پوتین] واقعا معتقد است که می‌تواند اوکراین را تصرف کرده و آن را بخشی از روسیه کند؟ ما اینجا نمی‌ترسیم، بلکه عصبانی هستیم."

توضیح تصویر،

امدادگران داوطلب در کنار اقلام اهدایی مردم از قبیل لباس و پتو

همین حالا هم دنیپرو از این جنگ زخم خورده است.

همه ۴۰۰ تخت بیمارستان نظامی شهر پر شده و هر روز صدها مجروح دیگر به آن اضافه می‌شود. برای کمک به آنها در راهروهای بیمارستان هم تخت‌های سفری گذاشته‌اند.

سرگئی باچینسکی، سخنگوی بیمارستان، با صدایی آرام و مضطرب به من گفت: "فکر می‌کنم در نقطه اوج توانمان هستیم. دور تا دور ما جنگ در جریان است."

"پیش از این معمولا می‌دانستیم که درگیری‌ها در کجا رخ می‌دهند و می‌توانستیم حتی قبل از اینکه مجروحان را به اینجا بیاورند، آماده شویم. اما حالا همینطور زخمی از راه می‌رسد"

ارتش نمی تواند از هلیکوپتر استفاده کند چون روس‌ها آنها را ساقط می‌کنند. از طریق جاده هم، رسیدن به اورژانس بسیار بیشتر طول می کشد.

سرگئی اما تاکید داشت که روحیه همه، حتی در بین مجروحان، بالاست.

او گفت: "حتی کسانی که دچار سوختگی یا ضربه مغزی شده‌اند می‌خواهند برای ادامه مبارزه به واحدهای خود برگردند."

همانطور که ما صحبت می‌کردیم، دو اتوبوس پر از سرباز از دروازه بیمارستان وارد شدند. مجروحان سرپایی به مراکز درمانی دیگری در اوکراین منتقل می‌شوند تا تخت‌های نزدیک به خط مقدم آزاد باشند.

آنها کمبودی ندارد. مردم بی وقفه کیسه‌های دارو، سرنگ و بانداژ به بیمارستان می‌آورند. مردی را دیدم که داشت یک جفت چوب زیر بغل قدیمی تحویل می‌داد. هیچ چیزی را رد نمی‌کنند.

دنیپرو مبارزه می‌کند. تمام شهر پر جنب و جوش است. اما فشار روی همه همچنان در حال افزایش است.

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: کاروان نظامی ۶۰ کیلومتری نیروهای روسیه در ۲۵ کیلومتری کی‌یف