جنگ روسیه و اوکراین در آئینه ژئوپلیتیک ورزش

در پی حمله نظامی گسترده روسیه به اوکراین و خسارت‌های سنگینی که به زیرساخت‌های نظامی و اقتصادی و نیز نیرو‌های نظامی کشور اوکراین وارد شده است، بسیاری از دولت‌ها و قدرت‌های جهانی تلاش کرده اند تا با مجموعه اقداماتی که انجام می‌دهند، به توقف جنگ و منصرف کردن روسیه از استمرار حملات کمک کنند.

هر چند بر خلاف انتظارات، قدرت‌های غربی مثل اتحادیه اروپا و آمریکا تا این لحظه حاضر نشده اند به صورت مستقیم و نظامی وارد این معرکه نظامی شوند، اما با مجموعه تصمیم‌هایی نظیر اعمال تحریم‌های موثر مثل قطع دسترسی بانک‌های روسیه به سوئیفت و ... تلاش کردند تا روسیه را وادار به عقب نشینی کنند.

در میان همه واکنش‌ها و تلاش‌ها برای فرو نشاندن آتش جنگ، مشاهده شد که برخی نهاد و سازمان‌های ورزشی مثل فدراسیون جهانی فوتبال، فدراسیون جهانی تکواندو و کمیته جهانی المپیک نیز وارد میدان شدند و در حد توان خود تلاش کردند تا با اعمال محرومیت‌های ورزشی و واکنش‌های سلبی  رسالت خود را در پایان بخشیدن به این جنگ انجام دهند؛ مجموعه تلاش‌هایی که در قالب مفهوم ژئوپلیتیک ورزش قابل تبیین است و در طول تاریخ معاصر نمونه‌های مشابه فراوانی در ابعاد مختلف برای آن می‌توان یافت.

دکتر محمدرضا حافظ نیا- استاد برجسته جغرافیای سیاسی سال ها پیش و در کتاب اصول و مفاهیم ژئوپلیتیک، در مورد ژئوپلیک ورزش نوشت: صرف نظر از ابعاد بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی، سرگرمی و تفریحی ورزش و مسابقات ورزشی، این پدیده دارای نتایج سیاسی است که روابط دولت‌ها و گروه‌های سیاسی اجتماعی را تحت الشعاع قرار می‌دهد و با مفاهیمی، چون قدرت ملی، رقابت، همگرایی، واگرایی، ستیز و منازعه، ناسیونالیسم و ملی گرایی، اتحاد و وحدت ملی و نظایر آن پیوند می‌خورد و بر نگرش و رفتار دولت‌ها و ملت‌ها نسبت به یکدیگر تأثیر می‌گذارد.

این نقطه نظر و نظرات مشابه آن بیانگر نقش آفرینی و اثرگذاری قابل ذکری است که در دهه‌های گذشته و نیز حال حاضر عنصری به نام ورزش در روابط میان ملت‌ها و دولت‌ها ایفا می‌کند و به عنوان یکی از شاخصه‌های موثر بر قدرت ملی و وزن ژئوپلیتیکی کشور‌ها خودنمایی کرده است.

ماهیتی سیال و پویا که به واسطه ابعاد رقابتی و مشارکتی از سطح یک پدیده تفریحی و حتی صرفاً تجاری و اقتصادی خارج شده و به یک وزنه موثر و جدی در سامان دهی روابط میان کشور‌ها و اهرمی برای تسویه حساب‌های سیاسی و حیثیتی بدل شده است.

بررسی سخنان بسیاری از رهبران سیاسی جهان و نیز مدیران ارشد وزرشی نیز در دهه‌های گذشته موید این نکته مهم است که امروزه ابعاد سیاسی و بین المللی ورزش از وزن و جایگاه بالایی برخوردار شده است و می‌تواند در راستای تحقق اهداف سیاسی مورد استفاده قرار بگیرد.

به طور مثال لوئیس فرچت، معاون دبیر کل سازمان ملل در اتحادیه جهانی فدراسیون‌های ورزشی در سال ۲۰۰۰ و خطاب به ورزشکاران المپیکی می‌گوید: شما ورزشکاران می‌توانید با گردهم آوردن جوانان ساختار‌های ورزشی را تقویت کنید و ضمن ارتقای ارتباطات اجتماعی همچنین به حل مناقشات بین مردم، جوامع، دولت‌ها و تمام ملل کمک کنید.

به بیان دیگر وقتی در مناسبات میان عناصر قدرت، سیاست و جغرافیا که جان مایه شکل گیری مفهوم ژئوپلیتیک هستند، عنصر دیگری، چون ورزش وارد می‌شود و به اثرگذاری می‌پردازد، آنگاه ما شاهد شکل گیری مفهوم جدیدی به نام «ژئوپلیتیک ورزش» هستیم که در طول سال و دهه‌های گذشته نمونه‌های فراوانی برای آن می‌توان یافت و مورد اشاره قرار داد.

مفهومی که می‌تواند پیامد‌های متفاوتی بر روی ساختاری سیاسی و بین المللی داشته باشد که از جمله آن‌ها می‌توان به کمک به فرایند جهانی شدن، تقویت هویت ملی و هویت‌های محلی و تقویت حس قلروخواهی و حتی اهداف تجزیه طلبانه اشاره کرد.

به طور مثال زمانی که قانون «بوسمن» وارد ساختار قوانین فوتبال اروپا شد و هر نوع قید و شرط از پای باشگاه‌های اروپایی برای جذب بازیکن خارجی برداشته شد و بسیاری از باشگاه‌های مطرح اروپایی به باشگاه‌های فراملی و چند ملیتی تبدیل شدند، بنا بر اعتراف بسیاری فرایند جهانی شدن سرعت بیشتری گرفت و تأثیرگذاری ورزش و به صورت مشخص فوتبال در این مسیر نمود عینی تری یافت.

از دیگر پیامد و آثار ژئوپلیتیک ورزش باید به نقش آفرینی آن در بحث انزوای ژئوپلیتیکی اشاره کرد؛ مفهومی که ناظر بر کاهش و یا قطع ارتباط یک کشور با سایر کشور‌های سیستم جهانی و منطقه‌ای در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... می‌باشد و نمونه‌های فراوانی در طول تاریخ معاصر می‌توان برای آن یافت.

به طور مثال در سال ۱۹۸۰ میلادی و برای اینکه مبنای سیاست آفریقای جنوبی راجع به سیاست آپارتاید تغییر یابد، آفریقای جنوبی از مشارکت در ورزش‌های ملی تحریم شد و این تحریم به اهرم فشاری برای تغییر سیاست‌های دولت آفریقای جنوبی تبدیل شد؛ اهرم فشاری که البته موفق هم بود و آفریقای جنوبی ناگزیر شد سیاست آپارتاید را رها کند.

اکنون و در شرایطی که روسیه بر خلاف بسیاری از رویه‌های معمول و مخالفت‌های قاطع جهانی، حملات بی امانی را علیه اوکراین سامان دهی کرده و در حال انجام حملات متعدد است، دوباره فرصتی برای عرض اندام ژئوپلیتیک ورزش ایجاد شده و بسیاری از سازمان‌ها و نهاد‌های بین المللی عرصه ورزش و نیز دولت‌ها مصمم هستند تا با کمک این اهرم فشار پروژه انزوای ژئوپلیتیکی روسیه را با هدف پایان دادن به این جنگ و نیز برخی تسویه حساب‌های سیاسی دنبال کنند.

اقدام تازه فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) در محروم کردن تیم ملی فوتبال روسیه از حضور در مسابقات مقدماتی جام جهانی و نیز محروم کردن تیم‌های باشگاهی و ملی روسیه در کلیه رده‌ها را از حضور در مسابقات را در همین راستا می‌توان تفسیر کرد.

اقدامی تقابلی و هدفمند که البته به فوتبال محدود نشده است و در همین راستا هیئت اجرایی کمیته بین المللی المپیک در بیانیه‌ای ضمن متهم کردن دولت‌های روسیه و بلاروس به "نقض آتش بس المپیک" در پی حمله به اوکراین، ورزشکاران این دو کشور را از حضور در کلیه رقابت‌های ورزشی محروم کرد و نیز فدراسیون جهانی تکواندو کمربند مشکی افتخاری دان ۹ را که در نوامبر ۲۰۱۳ میلادی به ولادیمیر پوتین اعطا کرده بود، پس گرفت.

آنچنان که در توضیحات بالا آمد این واکنش‌ها در قالب ژئوپلیتیک ورزش قابل تفسیر است و در واقع نمود‌های عینی فعال شدن دوباره عنصر ورزش در عرصه سیاست و فضا‌های جغرافیایی آن هم با هدف اثرگذاری هدفمند بر روی روابط میان قدرت‌ها و کشور‌ها و دست یابی به نتایج مطلوب است.   *دانش آموخته دکتری جغرافیای سیاسی و عضو تحریریه تابناک

منبع خبر: تابناک

اخبار مرتبط: یوفا، بلاروس را هم تحریم کرد