ملکیان هفتصد سال دیر آمده است، اکبر کرمی - Gooya News
نوشتههای (مصطفی) ملکیان را خواندن چندان آسان نیست؛ و حوصلهی بسیار میطلبد. دستکم برای من گاهی همانند سوهانی است که روی جان و جهانام بالا و پایین میرود. این سوهانکشی بیپروا نه تنها زخمهایت را تازه میکند، که صدای دیوانهکنندهای دارد و با پرتوپلاهایی که پیشتر شنیدهای تشدید (منظور پدیدهی رزونانس است) میشود و حالات را خراب میکند. او همیشه به موضوع مورد علاقهی تو نزدیک میشود اما در نهایت با یک مشت حرفها کلی و دستهبندیها بیسرانجام، تشنه و ناکام در برهوت اندیشه رهایت میکند.
به متن زیر از ایشان نگاه کنید.
«آدمهای دیکتاتورسازسه دسته آدم هستند که باعث پیدایش دیکتاتورها میشوند و یک انسان عادی را به دیکتاتور تبدیل میکنند:
۱- انسانهایی که ظاهر و باطنشان متفاوت است (میتوانیم آنها را چاپلوس بنامیم.)
۲- کسانیکه میخواهند کارناکرده، به مزد برسند؛ طالبان گنج بیرنج. چنین کسانی مجبورند به آنان که همهی مزدها نزد ایشان است نزدیک شوند و
۳- کسانیکه دچار خلاء درونی هستند و لذا مجبورند خود را به مرکزی متصل کنند. آنها احساس میکنند که همچون قایقی متزلزلاند و به عروةالوثقایی نیاز دارند.
هر سه مشکل مذکور، فرهنگی است. اگر در جامعهای این سه دسته افراد موجود نباشند، هیچکس مجالی برای دیکتاتور شدن نمییابد؛ اگر هم کسی هوس دیکتاتوری داشته باشد، بیآنکه قهر و غلبهای در کار باشد میپژمرد و به نوعی دیکتاتوری دن کیشوتوار تبدیل میشود: کسیکه فکر میکند سیطره دارد ولی در واقع فاقد سیطره است.» (۱)
این تحلیل آشکارا نادرست و خام است و برای کسی انگارههای انحطاط را در ایران میکاود همانند سوهانی عمل میکند، که پیشتر شرح آن آمد. نه این که ادعاهای او به تمامی نادرست است؛ که نیست! اما آنها آنقدر کلی - و در نتیجه پوچ هستند - که گفت و نگفتشان چندان اهمیت ندارد.
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: ملکیان هفتصد سال دیر آمده است، اکبر کرمی - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران