گنجینه‌های گوهر به کارگردانی ابراهیم گلستان ساخته سال  ۱۳۴۴

گنجینه‌های گوهر به کارگردانی ابراهیم گلستان ساخته سال  ۱۳۴۴
پندار

این گنج از وفور و گرانی نظیر ندارد، این گنج بازمانده شاهان است. ایران بسیار پادشاه به خود دیده است، از دوره‌های اساطیر تا به امروز.

نقش زمانه را درسطری می‌توان نوشت بر سنگی می‌توان نمود و می‌شود در مُرده ریگ شاهان دید. این گنج مُرده ریگ شاهان است.

هر پادشاه که نزدش مفهوم ثروت و جلال در مفهوم ثروت و جلال در جلوه تلالو   الماس و لعل بود چیزی بر آن افزود.

بعد از زوال دوره صفویه، از جنگ‌های فاتحانه نادر گنجینه‌های گوهر شاهی وسعت گرفت.  

کشور نیاز داشت به یک نظم نو، انبوده سنگ‌های گران نظم نو نبود. 

در روزگار پرتحول پایان قرن هجده وقتی که فکر و دید در رسم خط سرنوشت انسان تاثیر می گذاشت این‌جا دیگر تیری در ترکش باقی نمانده بود.

روح زمان فتح‌علی شاه را باید در نقش کاسه و بشقاب و سینه ریز و انفیه‌دان  و جام و قوری وقلیان او تماشا کرد.

او تخت پادشاهی خود را از بیست و شش هزار تکه جواهر ساخت و پیمان ترکمنچای را امضا گذاشت. دوران خود ستایی و غفلت. دوران حرف‌های سطحی و تهی، دوران عشرتی که در آن فکر منزلت نداشت.

همت نمانده بود و آمار روزگار مربوط بود به شماره هم‌خوابگان و طول ریش و پاره‌های به تاراج رفته تن کشور.

در نیمه‌های قرن نوزدهم راه سفر به اروپا گشوده شد. هرگز جلال و جلوه یاقوت با فخر و حشمت تاریخ بستگی نداشت هرگز درخشش الماس تضمین زنده ماندن ملت نشد.

این سنگ‌ها نشانه نعمت نبود هر سنگ از میان این همه گوهر گویای صفحه‌ایست از سرگذشت مردم ایران تاریخ بی‌تفاخر سیصد سال در جمله‌های پرجلای جواهر.

این را هم ببینید:  پیشنهاد شهرام همایون به ابی: تور خلیج فارس!

گنجینه‌های گوهر دیروز امروز تبدیل گشته است به تضمین پول مملکت. امروزه  ثروت یعنی غنای زنده زاینده، قدرت یعنی تفکر انسان. 

برای دیدن تصاویر بیش‌تر بخش تصویری را این‌جا ببینید.

 

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: گنجینه‌های گوهر به کارگردانی ابراهیم گلستان ساخته سال  ۱۳۴۴