مرگ ژان لوئی ترنتینیان، بازیگر تردید و ابهام

تبلیغ بازرگانی

در سال‌هایی که سلیقۀ عام به "آرتیست‌‌بازی" به سبک آمریکایی خو گرفته بود، به نظر عجیب می‌آمد که هنرپیشه‌ای مثل ژان لوئی ترنتینیان در فیلم‌های پلیسی بازی کند. نه قد بلندی داشت نه هیکل ورزیده‌ای، نه زد و خورد جیمز باندی بلد بود، نه قاطعیت و تحکم نقش‌اول‌های آمریکایی را داشت. نامفهوم حرف می‌زد، مردد و متزلزل بود. با نگاه‌های دزدیده و رفتار معذبش خیال تماشاگر را ناراحت می‌کرد. در بعضی نقش‌ها به شدت دورو و موذی به نظر می‌آمد. تکلیف شخصیت‌هایش روشن نبود؛ مثل بازپرس فیلم "زِد" با آن عینک دودی، که تا وسط‌های فیلم معلوم نبود بالاخره شخصیت مثبت است یا منفی.

کلید حضور رمزآمیز و چندگانۀ ژان لوئی ترنتینیان در مقابل دوربین شاید در جمله‌ای از خود او نهفته باشد: "دلم می‌خواست بازیگری مخفی باشم"... مقابل دوربین قرار گرفتن همراه با میلی عمیق به پنهان ماندن و دور از چشم دیگران بودن. حضوری پرتردید که به عقیدۀ روزنامۀ لوموند ریشه در "خجالت بیمارگونه"ی ترنتینیان داشت.

سینما و تلخی زندگی خصوصی

پیچیدگی شخصیت‌های ترنتینیان با سینمای تجاری رایج در دنیا جور در نمی‌آمد. هرچند که نقش‌های بی‌معنا از جمله در وسترن‌های ایتالیایی هم بازی کرده بود. اما خودش کششی به سینمای آمریکا نداشت. نه بازی در فیلم "آپوکالیپس ناو" (اینک آخرالزمان) را پذیرفته بود و نه فیلم "برخورد نزدیک از نوع سوم" را (نقشی که سرانجام فرانسوا تروفو ایفا کرد). سناریوی "کازانووا"ی فلینی را هم نپسندیده بود. اما در مورد پیشنهاد برتولوچی برای بازی در "آخرین تانگو در پاریس" گفته بود: "از شخصیت اصلی سناریو خیلی خوشم می‌آمد. ولی برای من سخت بود. گستاخی و بی‌حیایی لازم را نداشتم". آن نقش عاقبت نصیب مارلون براندو شد و جنجالی را در پی داشت که هنوز فراموش نشده است.

اما همین برتولوچی یکی از بهترین نقش‌ها را برای ترنتینیان آفرید: فیلم "کونفورمیست" که گاه در منابع فارسی "دنباله‌رو" ترجمه شده، حکایت آدمی بی‌اخلاق، تودار، مزور و خودبین است که جذب سازمان امنیت رژیم فاشیست موسولینی می‌شود و در پایان، درست بعد از سقوط رژیم، در خیابان‌ها فریاد می‌زند تا همکاران سابق را لو دهد و خود را از مهلکه برهاند. ژان لوک دوئن، خبرنگار سینمایی لوموند می‌نویسد که ترنتینیان در این فیلم مثل "خواب‌زده‌ها" بود. چهره‌ای مطلقاً بی‌حالت... بعدها معلوم شد که دختر کوچک ترنتینیان که کمتر از یک سال داشت، در روزهای فیلمبرداری همین فیلم، به علت برگرداندن شیر در خواب خفه شده بود. ترنتینیان به همسرش گفته بود: "یا باید هر دو خودکشی کنیم، یا به خاطر ماری به زندگی ادامه دهیم". اما ماری، دختر بزرگ هم حدود سی سال بعد، زیر مشت و لگد دوست پسرش کشته شد. فاجعه‌ای که تمامی جامعۀ فرانسه را تکان داد. آخر ماری ترنتینیان خود بازیگری شناخته‌شده‌ بود و دوست پسرش نیز ستارۀ گروه راک "نوار دِزیر" بود که با ترانۀ "باد ما را خواهد برد" به محبوبیت زیادی دست یافته بود.

بعد از این حادثۀ تلخ، ژان لوئی ترنتینیان نزدیک به ده سال از سینما کناره گرفت. سالها بعد گفته بود که این دوره را با وسوسۀ دائم خودکشی از سر گذرانده است. بالاخره در سال ۲۰۱۲، ترنتینیان ٨۲ ساله با فیلم "عشق"، ساختۀ میکاییل هانکه دوباره جلو دوربین رفت.

هنرپیشۀ اروپایی

ژان لوئی ترنتینیان اگرچه میلی به بازی در فیلم‌های آمریکایی‌ نداشت، ولی کار با سینماگران بزرگ اروپا را بسیار می‌پسندید: کیشلوفسکی لهستانی، هانکۀ اتریشی، کوستا گاوراس یونانی و البته بیش از همه کارگردانان ایتالیایی از حضور سرد و نگران‌کنندۀ او بهره گرفته بودند. خود او بازی در فیلم ایتالیایی "سبقت" (۱۹۶۲)، اثر دینو ریزی را اولین کار "آبرومند"ش می‌دانست. از آن زمان به بعد، ترنتینیان هیچگاه سینماگران ایتالیایی را ترک نکرد: اتوره اسکولا، برتولوچی، مونیچلی و البته زورلینی که او را به ایران آورد تا در ارک بم، صحنه‌هایی از "صحرای تاتارها" را بازی کند.

البته قبل از فیلم "سبقت"، ترنتینیان در سال ۱٩۵۶در  فیلم افسانه‌ای "و خدا زن را آفرید" بازی کرده و ناگهان به شهرت رسیده بود. واقعیت اینست که فیلم روژه وادیم فقط به لطف حضور شهوتناک بریژیت باردو شهرت جهانی یافت و امروزه به شکلی غم‌انگیز کهنه شده است. ترنتینیان نیز خود کاملا آگاه بود که به رغم شهرت ناگهانی، بازی‌اش در آن فیلم چندان ارزشی ندارد.

پس از این فیلم، ترنتینیان به خدمت سربازی رفت و دوباره عملا فراموش شد. او بعدها حکایت کرده بود که در آن سالهای نخست نه تنها خجالتی که "شرمسار" بوده است. انگار که خود را لایق بازیگری نداند. او جای دیگری گفته است که از صدای خود خجالت می‌کشید. صدایی فروخورده و نامفهوم که به زحمت برای مخاطب نزدیک قابل شنیدن بود. اما سالها کار بی‌وقفه و سرسختی در تمرین باعث شد تا ترنتینیان کم‌کم به یکی از "صدا"های شاخص سینمای فرانسه تبدیل شود. می‌گویند میشل دوویل، کارگردان فرانسوی به کوبریک توصیه کرده بود که برای دوبلۀ فرانسوی فیلم "شاینینگ" (درخشش)، از صدای ترنتینیان بهره ببرد (به جای جک نیکولسون).

ترنتینیان در سالهای آخر عمر چند بار روی صحنه ظاهر شد تا نشسته پشت میز، متن‌هایی از نویسندگان بزرگ را بخواند. بخش‌هایی از شاهکار عظیم مارسل پروست، "در جستجوی زمان از دست رفته" نیز با صدای ترنتینیان ضبط ‌شده است.

ژان لوئی ترنتینیان ایام پیری را در ملک خود در جنوب فرانسه با پرورش گل و تهیۀ شراب گذراند. روز جمعه ۱۷ ژوئن نزدیکان وی اعلام کردند که او در همان جا، در میان جمع خانواده و در آرامش چشم از جهان بسته است.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

آبونه شوید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

منبع خبر: آر اف آی

اخبار مرتبط: ژان لویی ترنتینیان، از اسطوره‌های سینمای فرانسه، در ۹۱ سالگی درگذشت