مقاله مایکل رابین عضو ارشد انستیتو امریکن اینتر پرایس در مورد شایعات مربوط به شرایط جسمی علی خامنه ای

 مقاله مایکل رابین عضو ارشد انستیتو امریکن اینتر پرایس در مورد شایعات مربوط به شرایط جسمی علی خامنه ای


شایعاتی مبنی بر اینکه رهبر ایران علی خامنه ای پس از اورژانس پزشکی که هواپیمای وی را به سمت سمنان تغییر مسیر داد، در بستر مرگ است. سلامتی خامنه ای چند سالی است که بدتر شده است. او به دلیل یک سوء قصد در سال ۱۹۸۱ تا حدی فلج شده است. در سال ۲۰۱۴ از جراحی سرطان پروستات جان سالم به در برد . این پیرمرد ۸۲ ساله در حضورهای عمومی پراکنده ضعیف ظاهر شده است.

ایران نیز مانند اتحاد جماهیر شوروی در مورد سلامت مقامات ارشد خود نامشخص است. اگر پیش‌آگهی آن نامشخص باشد، دولت ایران سکوت را به جای اذعان به وضعیت بد سلامت انتخاب خواهد کرد. در حال حاضر، پیش آگهی آن کر کننده است.

گفتنی است، ولی فقیه قدرت بلامنازع ایران تاکنون است. دیپلمات های اروپایی و دولت بایدن در این ماه پس از ارسال «پیشنهاد نهایی» برای تأیید خامنه ای، مشتاقانه منتظر ماندند. خامنه‌ای درست حدس زد که مذاکره‌کنندگان اروپایی و آمریکایی جواب منفی نخواهند داد و ظرف را بیشتر شیرین نمی‌کنند.

زمان آن فرا رسیده است که فرستاده ویژه راب مالی و همتایان اروپایی او به خانه بازگردند. با ناخوشی رهبر عالی و عدم وجود جانشین مشخص، آخرین کاری که کاخ سفید باید انجام دهد این است که هر سیاستی را دنبال کند که ده‌ها میلیارد دلار به سیستمی ایرانی که رهبری آن نامشخص است، سرازیر کند. سناریوهای محتمل زیادی در مورد عواقب فوری مرگ خامنه ای وجود دارد.

انتقال می تواند سریع، آهسته یا اصلا نباشد. در تئوری، مجلس خبرگان رهبری بعدی را انتخاب می کند، اما ممکن است روزها، هفته ها یا ماه ها طول بکشد. شاید یک کاندیدای منفرد به سرعت کنترل خود را تثبیت کند، یا شاید کسانی که گمان می‌کنند نمی‌توانند پیروز شوند، هر انتخابی را انجام دهند.

رئیس جمهور ابراهیم رئیسی و/یا مجتبی پسر خامنه ای می توانند به تنهایی یا با هم به رهبری برسند. یا ممکن است یک سازش به وجود بیاید. به هر حال، تا همین چند ماه قبل از مرگ آیت‌الله روح‌الله خمینی در سال ۱۹۸۹، همه شرط‌ها بر روی آیت‌الله العظمی حسینعلی منتظری بود که نامزدی‌اش در میان دسیسه‌های روحانی از بین رفت. رقابت جناحی می تواند خود را در خشونت نه تنها در خیابان های ایران، بلکه به عنوان تروریسم در خارج از کشور نشان دهد، زیرا نامزدها برای تندروترین رقابت می کنند.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ممکن است از عملیات پشت پرده خسته شود و به سادگی قدرت را برای خود به دست بگیرد. به هر حال، آنها بیزارند که کنترل برنامه هسته ای ایران، قدرتمندترین ارتش و اقتصاد ایران را قربانی هر رهبر جدیدی کنند. سپس این سوال پیش می‌آید که آیا ایران یک دیکتاتوری نظامی مشابه مصر خواهد بود یا صرفاً ادامه یک جمهوری اسلامی ایدئولوژیک در غیاب یک شخصیت روحانی.

اما در هیچ سناریویی ثبات قطعی نیست. وقتی خامنه ای بمیرد، تهران جایزه خواهد بود. سپاه پاسداران ممکن است پایتخت را ببندد و خلاء نسبی را در سراسر ایران ایجاد کند، احتمال اینکه گروه‌های قومی و دولت‌های همسایه زیادی از آن سود ببرند. به جنگ داخلی خوش آمدید

البته ممکن است ایرانی ها تعجب کنند. آنها از وعده های توخالی اسلام گرا مصون هستند. به هر حال، خمینی وعده دموکراسی اسلامی را داد اما هیچ کدام را عملی نکرد. ایرانیان به طور قابل درک احساس می کنند که روحانیون آنها را سوزاندند. تاریخ نیز ممکن است از یک راه حل لیبرال پشتیبانی کند. بین سال‌های ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۱، ایران تجربه بومی خود را از دموکراسی داشت، البته در حکومت سلطنتی. ایرانیان لیبرال دموکراسی را یک تحمیل خارجی نمی دانند. رضا پهلوی، پسر شاه فقید، حتی اگر بیشتر به عنوان یک متحد کننده و دولتمرد ارشد باشد تا یک پادشاه بالقوه، یک شخصیت فوق العاده محبوب باقی می ماند. با این حال، حتی اگر اکثریت ایرانیان اکنون به دوران سلطنت پدرش به عنوان دورانی طلایی نگاه می کنند، باز هم باید با سپاه پاسداران دارای منابع کافی که مایل است از طریق زور آنچه را که هرگز در دل و ذهن به دست نیاورده اند، تحمیل کند.

به دلیل اختناق سپاه پاسداران و روحانیون ارشد بر اقتصاد، هرگونه کاهش تحریم ها یا سرمایه گذاری جدید در حال حاضر به طور نامتناسبی به نفع تثبیت قدرت توسط تندروترین عناصر ایران خواهد بود.

در عوض، با ورود ایران به یک دوره آشفتگی داخلی، بهترین استراتژی برای غرب این است که از کاهش تحریم‌ها جلوگیری کند، و آن را از کسانی که در جنگ با نظم لیبرال هستند محروم کند و از آن به‌عنوان اهرمی برای منافع کسانی که به دنبال ادغام مجدد ایران هستند استفاده کند. جهان به عنوان یک دولت ملت عادی است. در شرایطی که رهبری نامشخص است، ریختن میلیاردها دلار به ایران غیراخلاقی است. انجام این کار فقط به جنگ داخلی دامن می زند.

کاخ سفید و وزارت امور خارجه به تخیل نیاز دارند. جمهوری اسلامی هرگز اوج طبیعی تکامل سیاسی ایران نبود. بلکه یک ناهنجاری بود. اگر جمهوری اسلامی وجود نداشت، خاورمیانه ممکن بود بسیار متفاوت باشد. منطقه ای را تصور کنید که در آن روح توافق ابراهیم و همزیستی متقابل حاکم بود و در آن ذخایر مالی حمایت از حزب الله، حوثی ها و واپسگراترین شبه نظامیان عراق خشک شد.

شاید بایدن بخواهد به یک توافق هسته‌ای دست یابد، اما او و جامعه سیاسی دو حزبی بزرگتر نباید یک توافق موقت را با تصویر بزرگ اشتباه بگیرند: مرگ خامنه‌ای یک نقطه عطف خواهد بود، برای بد یا خوب. اگر دولت بایدن امیدوار است که یک نظم جدید و صلح آمیز را اداره کند، پس ضروری است که مذاکرات هسته ای را تا تشکیل دولت جدید پس از خامنه ای متوقف کند.

کانال چرک نویس
 
فیلمها و خبرهای بیشتر در کانال تلگرام پیک ایران

منبع خبر: پیک ایران

اخبار مرتبط: مقاله مایکل رابین عضو ارشد انستیتو امریکن اینتر پرایس در مورد شایعات مربوط به شرایط جسمی علی خامنه ای