قسمت بیست و چهار خواهر و برادرانم

   سریال خواهر و برادرانم قسمت بیست و چهار 24Khahar Va Baradaranam Serial Part 24

سریال خواهران و برادران قسمت 24

اینجا کاناپه است لطفا کانالهای گروه کاناپه رو توی یوتیوب سابسکرایب کنید و تیک زنگوله ی کنار اون رو هم بزنید.

سلام من فاطمه هستم و این پاورقی قسمت چهارم سریال خواهران و برادران هست. قدیر سوسن رو با ماشینی که از مظلوم قرض کرده به خانه اش می رساند. سوسن به او اصرار می کند که با هم قهوه بخورند اما قدیر قبول نمی کند سوسن هنگام رفتن از عمد گوشی اش را در ماشین می گذارد قدیر به در خانه سوسن می رود تا گوشی او را پس بدهد. سوسن در این مدت قهوه را آماده کرده و از او می خواهد که به داخل بیاید. مدتی بعد سوسن و قدیر با هم صحبت می کنند و سوسن می گوید با خدمتکار تنها زندگی می کند و پدر و مادرش طلاق گرفته اند. پدرش در اوکراین و مادرش در استانبول زندگی می کنند. او می گوید برای این از قدیر خوشش می آید که با پسرهای دیگر فرق دارد. مدتی بعد قدیر به خانه مظلوم می رود تا ماشینش را پس بدهد. او می گوید با دختری به نام سوسن بیرون رفته بود. مظلوم می گوید می داند برای این بار سوسن قرار گذاشته که ملیسا را از سرش باز کند و قلب عمر را نشکند. در کلبه بچه ها تمرین درورک و آسیه تمام شده و او خداحافظی می کند تا برود. امل که از دوروک خوشش آمده بعد از رفتن اون به آسیه می گوید خوب می شد با دوروک ازدواج می کردی. 

صبح آسیه و عمر امل را پیش همسایه شان می برند چون هم سر کار است نمی تواند از او مراقبت کند. نباهت اصرار می کند آنها خانه طبقه بالا را ببینند و کمی به پول اجاره اضافه کنند و به آنجا نقل مکان کنند. بچه ها داخل خانه می روند و امل از دیدن آنجا خوشحال می شود. در کالج اولجان با دیدن هاریکا جلو می رود به او خوش آمد می گوید اما هاریکا جواب او را به سردی می دهد هاریکا در راهرو دوروک را می بیند و جلو می رود اما دوروک از او فاصله می گیرد و می گوید رابطه آنها تمام شده است. و از الان فقط با هم دوست هستند. از طرفی وکیل نباهت به دیدنش می رود و برگه هایی را به او می دهد تا امضا کند. نباهت بدون خواندن برگه ها آنها را امضا می کند و وکیل که طبق دستور عاکف عمل کرده با عذاب وجدان به او نگاه میکند. نباهت به باشگاه می رود در انجا با سوزان روبرو می شود او به سوزان می گوید خیلی وقیح است و الان هم وانمود کرده که از پله ها افتاده تا عاکف به دیدنش برود. سوزان می گوید اگر خیالش راحت می شود بچه را از دست داده است. نباهت او را متهم می کند و می گوید زندگی اش را خراب کرده اما سوزان می گوید از اول زندگی اش خراب بوده چون عاکف با زن های زیادی رابطه داشته. و در پایان از اینکه با عاکف وارد رابطه شده ابراز تاسف می کند نباهت هم به سوزان می گوید از عاکف طلاق می گیرد و تمام اموال او را هم میگرد. نباهت می گوید اینو بدون به جز بدبختی چیزی نمیتونه بهت بده. 

مدتی بعد عاکف با سوزان با هم در رستوران قرار می گذارند. سوزان می پرسد چرا به هاریکا در باره پسرش گفته. عاکف می گوید مجبور شده بگوید و سوزان می پرسد بعد از ازدواج هاریکا با چه کسی می خواهد زندگی کند و پیشنهاد می دهد هاریکا پیش کنعان برود. اما سوزان می گوید هاریکا خودش انتخاب می کند. سوزان هم برای عاکف تعریف می کند که نباهت در باشگاه او را دیده و هر چه از دهانش در آمده به او گفته و او در اخرم گفته تمام اموال عاکف را از او می گیرد. عاکف می خندد و می گوید هیچ کس نمی تواند اموالش را از او بگیرد.

شب هاریکا که ناراحت است شب کنار اسکله با اولجان قرار می گذارد و با هم وارد مغازه می شوند تا خرید کنند هاریکا یواشکی چند وسیله در کیفش می گذارد اما اولجان که متوجه شده به مغازه برمیگردد و پول اجناس را حساب می کند. هاریکا و اولجان کنار ساحل روی نیم کت می نشینند و هاریکا به او می گوید برادری داشته که هرگز او را ندیده.  

از طرفی برک به خانه ملیسا می رود و با او سلفی می گیرد سپس عکس را برای آیبیکه می فرستد و وانمود می کند که با ملیسا رابطه دارد. آیبیکه عکس را به قدیر نشان می دهد می گوید ملیسا را از دست داده است. در همین زمان اولجان به خانه بر میگرد و کنار عمر در حیاط می نشیند و جریان را تعریف می کند و می گوید عاشق هاریکا شده است قدیر هم پیش آنها می آید. اورهان و شنگول را می آیند و ماجرا را می شنوند. شنگول پسرش را در آغوش می گیرد و تبرک می گوید. عمر به همه می گوید هاریکا با اورهان درد و دل کرده و گفته برادری دارد. اورهان  قدیر به یکدیگر نگاه می کنند اورهان بعد از رفتن بچه ها به قدیر می گوید اگر سوزان فرزندش بگردد و عمر را پیدا کند و عمر از قدیر شاکی می شود که چرا وقتی ماجرا را می دانسته به او چیزی نگفته است. قدیر در جواب می گوید عمر بچه پدر و مادر منه و دیگر بحث را ادامه نمی دهد. ممنون از اینکه همراه بودید.

قسمت بعدی - سریال خواهر و برادرانم قسمت بیست و پنج 25 قسمت قبلی - سریال خواهر و برادرانم قسمت بیست و سه 23 Next Episode - Khahar Va Baradaranam Serial Part 25 Previous Episode - Khahar Va Baradaranam Serial Part 23

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: قسمت بیست و چهار خواهر و برادرانم