قسمت چهل و هشت خواهران و برادرانم

   

سریال خواهران و برادرانم قسمت چهل و هشت 48Khahar Va Baradaranam Serial Part 48

 

اوگولجان برای تست بازیگری به آژانس تبلیغاتی رفته است. کارگردان داستان تبلیغ را برای اوگولجان تعریف می کند و او از سناریو خوشش می آید و قبول می کند. 

عمر که در مورد زندگی اش کنجکاو است پیش سوزان می رود و در مورد پدرش سوال می کند. سوزان می گوید پدر او نامش احمد ایلماز است و اصلا از وجود او خبر ندارد. سوزان تعریف می کند که با احمد دوست بوده و فکر می کرده که رابطه آن ها عاشقانه است اما احمد ناگهان او را ترک کرده و او هم خبر نداده که باردار است. او می گوید وقتی زایمان کرده پدر سوزان بچه را گرفته و رفته و حتی او نمی دانست که عمر را کجا گذاشته اند. عمر می گوید چرا از طریق پلیس اقدام نکرده و سوزان می گوید چون سنش کم بوده و خانواده او را طرد می کردند و نمی توانسته عمر را نگه دارد. عمر از این موضوع ناراحت و عصبانی می شود و می رود.

شب در خانه اوگولجان از قرارداد بازیگری اش با خوشحالی برای همه تعریف می کند. بعد در حیاط با عمر نشسته اند که عمر ماجرای پدرش را برای او می گوید و سعی می کنند نام احمد ایلماز را در فضای مجازی سرچ کنند تا شاید نشانه ای از او پیدا کنند ولی به دلیل تشابه اسمی زیاد، موفق نمی شوند.

سوزان می داند که عاکف هنوز دل در گرو او دارد و سعی می کند به او پیام دهد و حرف های عاشقانه بزند. عاکف هم استقبال می کند و اظهار دلتنگی می کند.

هاریکا به خانه قدیر رفته و از عمر می خواهد با هم صحبت کنند و قدیر اوگولجان را همراه آن ها می فرستد. هاریکا عمر را تهدید می کند و می گوید باید از مدرسه آن ها برود. عمر از این حرف ها عصبانی می شود و می گوید با بورسیه به مدرسه آمده و هیچوقت این کار را نمی کند. هاریکا می گوید پس باید کلاسش را عوض کند و به او طعنه می زند که حاصل یک رابطه اشتباه و گذرا بوده و سوزان اصلا او را دوست ندارد. عمر بسیار ناراحت و عصبانی می شود. 

دوروک به رستوران سلیم می رود و خواهش می کند که استخدامش کند، با وجود مقاومت سلیم، دوروک او را بالاخره راضی می کند و استخدام می شود. 

عمر در مدرسه است و از مدیر درخواست تعویض کلاسش را دارد و از مشکلسازی هاریکا خبر می دهد و مدیر قبول نمی کند و می گوید باید مبارزه کند. بعد عمدا به کلاس رفته و عمر را کنار هاریکا می نشاند و هاریکا عصبانی می شود و مخالفت می کند و مدیر بدون توجه به او از کلاس خارج می شود. 

شنگول به خانه سوزان می رود. سوزان که از دست شنگول عصبانی است میگوید تو موضوع عمر را به عاکف و نباهات گفتی و آن ها آبروی مرا برده اند. شنگول می گوید اگر عمر را نپذیرد با تست دی ان ای از سوزان شکایت می کند اگر می خواهد چنین نشود باید این بچه را قبول کند و حق و حقوقش را بدهد. سوزان بسیار عصبانی می شود. 

اوگلجان و قدیر با هم صحبت می کنند و اوگولجان از قدیر می خواهد همراهش به سر ضبط برود. ملیسا هم می گوید کلاسش تشکیل نمی شود و به پیشنهاد قدیر همه با هم می روند. در صحنه فیلمبرداری اوگولجان از اینکه نقش اصلی را ندارد ناراحت است. 

دیدگاه‌ها

برای آن‌که از قافله پندار (خبر و سرگرمی) عقب نمانید کلیک کنید و به تلگرام بیایید.
قسمت بعدی - سریال خواهران و برادرانم قسمت چهل و نه 49 قسمت قبلی - سریال خواهران و برادرانم قسمت چهل و هفت 47 Next Episode - Khahar Va Baradaranam Serial Part 49 Previous Episode - Khahar Va Baradaranam Serial Part 47