جنبش و مسئله‌ی رهبری، در ایران چه می‌گذرد، محمدرضا نیکفر - Gooya News

جنبش و مسئله‌ی رهبری، در ایران چه می‌گذرد، محمدرضا نیکفر  - Gooya News
گویا

ستاد رهبریِ متشکل از "چهره‌ها"

رادیو زمانه - محمدرضا نیکفر

به نظر برنامه‌‌ای معقول و انجام شدنی می‌آید اگر گروهی اسم و رسم‌دار دور هم جمع شوند، ستادی برای رهبری جنبش تشکیل دهند، با گرفتن ارتباط‌های بین المللی و دادن رهنمودها و فراخوان‌های لازم و بهنگام مردم را به سوی حمله‌ی نهایی هدایت کنند و در یک ۲۲ بهمن تازه کار رژیم را بسازند. پس از آن، دولت موقتی که این ستاد برگمارده، تدارک تشکیل مجلس مؤسسان و همه‌پرسی قانون اساسی را می‌بیند.

این برنامه، بنابر بحثی که در بخش چهارم این یادداشت‌ها شد، خود یک تئوری تغییر است، تئوری‌ای که به این صورت تقریر شدنی است:

می‌خواهیم انقلاب هر چه زودتر به ثمر برسد،
برای پیشبرد انقلاب یک ستاد رهبری لازم است،
پس تلاش کنیم چنین ستادی تشکیل شود.

زیر این تئوری تغییر، این مدل منطقی جا می‌گیرد:

می‌خواهیم یک ستاد رهبری تشکیل شود،
ستاد رهبری باید متشکل از اشخاص با نفوذ باشد،
پس برویم سراغ افراد بانفوذ و وجیه المله.

این تئوری تغییر پیش‌فرضی دارد. پیش‌فرض این است که توده‌ای وجود دارد که به صورت مینیاتوری گرایش‌ها و خواست‌هایش در یک جمع بازنمودنی است و این جمع می‌تواند آن توده‌ را نمایندگی کند، و نه تنها نمایندگی، که رهبری هم کند، آن هم به این دلیل که نفوذ کلام دارد، و نفوذ کلام دارد، چون اعضایش نفوذ دارند، و در میان آنان کسی هست که از همه نفوذ بیشتری دارد و او خودْ اعضا را به اعتبار نفوذ و جاذبه‌اش هدایت می‌کند.[1]

این پیش‌فرض بی‌پایه است، زیرا:

  • آن شورا یا ستادی که کسانی می‌کوشند تشکیل شود، مردم را نمایندگی نمی‌کند، چون کسی به اعضای آن نمایندگی نداده است؛
  • آن جمع گونه‌ای ائتلاف از نمادهای گرایش‌های موجود میان مردم هم نیست، چون بر این اساس اعضای آن پیشنهاد نمی‌شوند؛
  • از این گذشته ابتدا اعلام نمی‌شود آن گرایش‌ها چیستند. تازه پس از روشن شدن این موضوع می‌توان در این باره بحث کرد که آیا گرایش‌ها درست فهرست و معرفی شده‌اند؛
  • و گیریم که بتوان گرایش‌های عمده‌ی 1 تا n را در میان ایرانیان تشخیص داد و برای گرایش 1، شخص نمادین P1 را یافت، برای گرایش 2، شخص نمادین P2 و را و به همین ترتیب Pn را مناسب تشخیص داد. جمع {P1, P2, P3...Pn} را می‌توان جمع "خوبی" نامید، اما هر جمع "خوبی" که نمی‌تواند رهبر باشد!

رهبری و مدیریت

کسانی هستند که ظاهراً ادعای کمتری دارند، به جای رهبری از "مدیریت" سخن می‌گویند، مدیریت دوره‌ی گذار از این حکومت به حکومت بعدی به شکل ستادی، به شکل مرکزیتی برای جمع‌ کردن نیروهای مخالف و یا حتا دولت موقت یا دولت در تبعید که امور را تا زمان تشکیل دولت دایمی بدیل سامان دهد.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: جنبش و مسئله‌ی رهبری، در ایران چه می‌گذرد، محمدرضا نیکفر - Gooya News