اعتراضات ۱۴۰۱: شبح انقلاب بر فراز ایران؟
حالا بیش از صد روز میگذرد از شروع خیزشی که با کشتهشدن ژینا (مهسا) امینی به دست نیروهای پلیس امنیت اخلاقی آغاز شد و با شدت و وسعت بسیار به شهرهای سراسر کشور سرایت کرد. در چند هفته اخیر اما، با بالاگرفتن خشونت نیروهای سرکوب، قطعی و فیلترینگ گسترده اینترنت، دستگیریهای گسترده و اعدام معترضان، به نظر میرسد از شور و شدت اولیه اعتراضات مردمی کاسته شده است.
اما آیا اعتراضات در ایران حقیقتاً فروکش کرده است؟
آیا ایران اکنون در میانه یک انقلاب قرار دارد یا اگرنه، آیا میتوان آیندهای انقلابی را برای جنبش کنونی متصور شد؟
بسیاری از ناظران جنبش اعتراضی فعلی را نه یک انفجار مقطعی بلکه روندی انقلابی میبینند که در تداوم مبارزات آزادیخواهانه ایرانیان طی یک قرن اخیر قرار میگیرد؛ روندی که گرچه ممکن است در مقاطعی از شدت و ضربآهنگ آن کاشته شود، اما در نهایت منجر به تغییرات اساسی در نظم حاکم خواهد شد.
انقلاب علیه انقلاب
در مقالهای با عنوان «ایران: انقلاب علیه انقلاب» که روز اول دسامبر در العربی جدید منتشر شده، دلال البزری خاطرنشان میکند که جمهوری اسلامی و در رأس آن آیتالله خامنهای همواره مطمئن بود که ایرانیان پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ به انقلاب دیگری دست نخواهند زد؛ چراکه درست همانطور که بهزعم مسلمانان محمد آخرین پیامبر از جانب خداست، انقلاب اسلامی نیز آخرین انقلابی است که ایران به خود خواهد دید و پس از آن تنها باید منتظر ظهور منجی، یا همان امام زمان شیعیان، ماند. بر اساس همین منطق، تمرد در برابر جمهوری اسلامی به معنای جنگ با خدا یا همان محاربه است و مجازاتش اعدام. به گمان البزری، در این میان، عواملی از جمله بازوی آهنین و پروپاگاندای رژیم نیز باعث شده بود ناظران بینالمللی نیز نسبت به بروز یک انقلاب دیگر در ایران بدبین باشند. نویسنده اما باور دارد که حالا بهرغم همه چیز، انقلاب در ایران در حال وقوع است و رژیم از نظر معترضان به هیچ روی اصلاحپذیر نیست.
در ادامه مقاله آمده است که شیوهها و راهبردهای مبارزاتی ایرانیان در اعتراضات اخیر نه تنها خاطره انقلاب پنجاهوهفت، بلکه آیینهای کهن ایرانی را نیز زنده میکند. برای مثال، درست همان طور که اعتصابات سراسری یادآور ماههای پایانی منتهی به انقلاب ۵۷ است، عمامهپردانی نیز راهکاری است که در آن دوران و به سفارش خود آیتالله خمینی برای تحقیر روحانیون وابسته به شاه استفاده میشد. علاوه بر این، البزری اشاره میکند که ژست اعتراضی کوتاهکردن موی سر نیز به آیین گیسوبران برمیگردد که در شاهنامه فردوسی نیز ذکر آن رفته است.
از نظر نویسنده العربی جدید اعتراضات اخیر ایران نه تنها یک انقلاب، بلکه انقلابی است که پیوندهای ارگانیکی با تاریخ معاصر (انقلاب ۵۷) و تاریخ باستان ایران دارد.
انقلابها پیشبینیناپذیراند
در مطلبی که روز نوزدهم دسامبر در واشنگتن پست منتشر شده است، چارلز کرزمن با اشاره به پیشبینیناپذیری انقلابها مینویسد که با وجود وسعت اعتراضها و وخامت شرایط سیاسی و اقتصادی ایران باز هم هرگز نمیتوان با اطمینان گفت که با یک انقلاب طرف هستیم.
عدمقطعیت و پیشبینیناپذیری ویژگی اصلی هر انقلابی هست، چیزی که به زعم کرزمن در مورد انقلاب ۵۷ نیز صدق میکرد، چراکه برای مثال صد روز پیش از فرار شاه از کشور، آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا پیشبینی کرده بود که شاه تا ده سال آینده بر سر قدرت خواهد بود. کرزمن که پیشتر در سال ۲۰۰۵ نیز کتابی را با عنوان « انقلاب غیرقابلتصور در ایران» در مورد وقایع سال ۱۳۵۷ منتشر کرده، درمقالهاش در واشنگتن پست مینویسد که در سال ۱۳۵۷ نیز تظاهراتی در سراسر کشور در جریان داشت اما تعداد بسیار اندکی از آنها با حضور جمعیت گسترده مردم همراه بود، و ثانیاً، پیروزی مردمی با دستان خالی در برابر چهارمین ارتش قدرتمند جهان کاملاً دور از انتظار تصور میشد. اما بهرغم همهچیز، ناگهان و از میان ابری از تردید و عدمقطعیت، انقلاب ۵۷ به وقوع پیوست.
کرزمن میگوید با وجود آنکه همه دلایل برای ظهور انقلابی دیگر در ایران وجود دارد، اما در مورد انقلابها تنها بهطور پسینی و پس از وقوع آنها میتوان حرف زد.
خستگی نیروهای سرکوب، ازنفسافتادن معترضان
در مقالهای که با عنوان «ایران: خستگی حاکمیت، ازنفسافتادگی خیزش» در وبسایت مدیاپارت منتشر شده است، ژان پییر پرن با اشاره به خشونت سرکوب حکومتی و رجزخوانیهایی نظیر اظهارات مصطفی میرسلیم در خصوص لزوم سرعتبخشیدن به اعدامها و گفتههای دادستان کل کشور در مورد قانونی و اجباری بودن حجاب، از افزایش فشارها و کمرمقشدن اعتراضات سخن میگوید.
او در ادامه اما مینویسد که این خستگی تنها محدود به معترضان نمیشود، بلکه در نتیجه درگیریها و اعتراضاتی که حالا بیش از صد روز به طول انجامیده نیروهای سرکوب نیز نشانههای بارز خستگی و فرسودگی را از خود نشان میدهند. در همین راستا و در جهت تقویت نیروها، جمهوری اسلامی لشکر زینبیون (متشکل از شیعیان پاکستانی) و لشکر فاطمیون (متشکل از شیعیان هزاره) را از مرزهای سوریه به داخل خاک کشور آورده و در مناطقی از جمله سیستان و بلوچستان مستقر کرده است. از طرف دیگر، شبهنظامیان عراقی حشد الشعبی و نیروهای حزبالله لبنان نیز برای مقابله با اعتراضات به تهران و کردستان گسیل شدهاند.
با این حال، نویسنده مقاله به نقل از یک شاهد عینی که از تهران و با نام مستعار با این رسانه مصاحبه کرده مینویسد که گرچه به دلیل دستگیریها، اعدامها و تهدیدها و خشونت حکومت تظاهرات پراکندهتر و کمتعدادتر شدهاند، اما شاهد پیوستن اقشار محافظهکارتر و سنتیتر جامعه ایران به جنبش اعتراضی هستیم.
انقلاب نه همچون نقطه شروع بلکه به عنوان یک فرآیند
افشین متین عسگری مقالهای را که اوایل ماه دسامبر در ژاکوبین منتشر کرده است با این جمله آغاز میکند: «شبحی دوباره ایران را به تسخیر خود درآورده: شبح انقلاب.»
متین عسگری در ادامه با ترسیم رئوس کلی تاریخ معاصر مبارزات مردم ایران از انقلاب مشروطه گرفته تا انقلاب ۵۷ و سپس اعتراضات و خیزشهای دی ۹۶ و آبان ۹۸، جنبش ژینا (مهسا) امینی را در پیوستار تاریخ دور و دراز آزادیخواهی مردم ایران قرار میدهد. او مینویسد که اکنون همه مخالفان رژیم جمهوری اسلامی، از سلطنتطلبان تبعیدی و چپهای برسرموضع گرفته تا آکادمسینهای خشمگین، سلبریتیها و اصلاحطلبان سابق همگی خواستار براندازی انقلابی جمهوری اسلامی هستند.
به زعم نویسنده مقاله، سلطنتطلبان که خواستار مداخله مستقیم آمریکا در ایران نیز بودهاند و از سوی اسرائیل و عربستان سعودی نیز حمایت میشوند جز بازندگان بزرگ خیزش فعلی هستند. چراکه از داخل ایران تقریباً هیچ شعار سلطنتطلبانه و درخواستی برای مداخله مستقیم دول غربی در کشور به گوش نمیرسد.
در این میان، بلوک قدیمی اصلاحطلبان نیز به صحنه بازگشته و از حکومت میخواهد رنج معترضان را به رسمیت بشمارد، زندانیان سیاسی را آزاد کند، به سرکوب خشن اعتراضات و سانسور رسانهها پایان دهد و رقابت و مشارکت آزادانه احزاب در انتخابات را تضمین کند. همچنین صحبتهایی نیز بر سر درخواست برگزاری همهپرسی به گوش میرسد.
با این همه، به گمان متین عسگری، بسیار بعید است که رهبر جمهوری اسلامی و تندروهای حامی او به تغییرات اساسیای نظیر پاپسکشیدن از قدرت و استقرار یک دولت انتقالی تن دهند. آنها تنها در صورتی وادار به چنین عقبنشینیای شوند که آپاراتوس و دستگاههای غیر مذهبی –شبکه قدرتمند و بههمپیوسته سرمایهداران، نخبگان تکنوکرات و نیروهای مسلح- به این نتیجه برسند که خیزش فعلی به نقطه واقعاً غیرقابلبازگشت و انقلابی خود رسیده است.
متین عسگری نتیجه میگیرد در حال حاضر بیشتر به نظر میرسد برای مدتی طولانی با یک جنگ فرسایشی یا «جنگ موضعی» به قول گرامشی سر و کار خواهیم داشت؛ جنگی که در آن بلوکهای مخالف و متخاصم بهتدریج با اشغال یا خالیکردن مواضع سیاسی برنده یا بازنده میشوند. در چنین مسیری، انقلاب نه نقطه شروع، بلکه نقطه اوج فرایند عمیقتر دگرگونی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است.
Ad placeholder
منبع خبر: رادیو زمانه ![]()
اخبار مرتبط: اعتراضات ۱۴۰۱: شبح انقلاب بر فراز ایران؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۵ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران
