پرواز پروانه

پرواز پروانه
خبرگزاری دانشجو

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مسعود بیگی*؛ با خودم می‌گفتم آسمان چه دارد که همه در پی رسیدن به آن هستیم. ناپیدایی که پیداست؛ توهمی که واقعیست یا آغوشیست به مثابه یک دنیا. منظورم دنیایی نیست که صرفا به کره‌ی زمین منتهی شود. دنیایی کودکانه، بی‌حد و انتها، فارغ از تعاریف سخت تجربی و فلسفی. دنیایی که آنقدر بزرگ است که همه‌ی ما در کودکی، خدا را در آن جستجو می‌کردیم. کسی چه می‌داند؛ شاید پرواز پرندگان هم ریشه در جستجوی خالق داشته باشد. تلاشی که شاید پرواز را به معنای امروزی محقق کرده است. چه دارد آسمان؟ جاذبه‌ای فراتر از قوانین نیوتن که بشر برای رسیدن به آن، افسانه سرایی‌ها کرده.

بیخود نیست که شهید آوینی درباره‌ی آن، نثرها نوشته. شهری در آسمان؛ این شهر دروازه‌ای در زمین داشت و دروازه‌ای دیگر در آسمان. و ما در جستجوی دروازه‌ی آسمانی شهری هستیم که به کربلا باز می شود و جز مردانِ مرد را به آن راه نمی‌دهند. مردانی که از این خطه ی پهناور مبعوث می‌شوند تا حقیقت متعالی وجود انسانی را معنا سازند. به راستی سوخته جانی و سوخته دلی را جز در آتش بازار عشق نمی توان خرید. چرا که جز پروانگان بی‌پروای عشق، کسی جرأت بال سپردن به شعله‌ی این شمع را ندارد. این نثر را شهید آوینی برای شهدای عملیات بیت المقدس نوشته است. اما چه کسی می تواند بسط دادن آن به شهدای دیگر را نفی کند؟

دست پروردگار بر این بود که خداوند، شهید سلیمانی را پروانه‌وار بیافریند. به راستی چه کسی می تواند همچون او شهیدانه زندگی کند. ما لا عَینٌ رَأتْ ، و لا اُذُنٌ سَمِعتْ ، و لا خَطَرَ على قَلبِ بَشرٍ. مثل او را بشر نه به چشم دیده، نه به گوش شنیده و نه به ذهنش خطور کرده. بی‌پرواییش در جهاد، او را ذوب در انقلاب کرده بود. کار را طوری برای تحققش انجام می‌داد که دشمنانش هم به این نتیجه رسیدند که شهید سلیمانی از سردار سلیمانی برای آنها خطرناک تر است.

آنچه که عجیب است؛ جای گرفتن مفهومی به اندازه اعماق اقیانوس‌ها و دریاها در یک کلمه است؛ تعهد. واژه‌ای که همواره مورد تأکید تمام مکاتب الهی و انسانی بوده است. همانند خاک، لازمه‌ی حیات است و ریشه‌های وجود آدمی در سایه‌ی آن رشد می‌کند. شهید سلیمانی را نمی‌توان در واژه‌ها محدود کرد اما آنچه که از آن بر می‌آید؛ تعهد به دو چیز است؛ صدق و اخلاص. آنگونه که شهید در تاریخ می‌ماند؛ مکتبش نیز خواهد ماند؛ تا ابد...

زمان بادی است که می‌وزد، هم هست، هم نیست. آنان را که ریشه در خاک استوار دارند از طوفان هراسی نیست، پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته‌اند، اما حقیقت آن است که زمان، ما را با خود برده است و شهدا مانده‌اند، آن روزها مانده و باد زمان ما را با خود برده است؛ حقیقت همین است.

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚبَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ


مسعود بیگی، معاونت سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه ایلام

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: پرواز پروانه