روایت پارک‌های ملی در ایران و خنجری که بر خود می‌زنیم/ مرتضی هامونیان

    خانه  > slide, بهداشت و محیط زیست  >  روایت پارک‌های ملی در ایران و خنجری که بر خود می‌زنیم/ مرتضی هامونیان

  •  خبر اختصاصی
  •  تاریخ : ۱۴۰۱/۱۱/۲۵
  •  دسته : slide,بهداشت و محیط زیست
  •   لینک کوتاه :
  •  کد خبر : 011125937
چاپ خبر

روایت پارک‌های ملی در ایران و خنجری که بر خود می‌زنیم/ مرتضی هامونیان

ماهنامه خط صلح – هزاران سال طول می‌کشد تا منبعی طبیعی روی زمین سامان یابد؛ جنگلی یا تالابی، دریاچه‌ای یا دشتی یا کوهی. این منابع طبیعی، این ذخیره‌ها و گنجینه‌های طبیعی، میراثی‌اند که از نسلی به نسلی رسیده‌اند. آن‌ها ریه‌های زمین و ارزش‌هایی روی کره‌ی خاکی ما هستند که آن را قابل‌سکونت می‌کنند و از بقیه‌ی کرات دیگر در منظومه‌ی شمسی ما و دیگر منظومه‌ها متمایز می‌دارند؛ منابعی که در سده‌های اخیر و با آغاز صنعتی و مدرن‌شدن بشر بیش از تولیدشان در حال مصرف‌اند. وقتی منبعی بیش از تولید مصرف شود یا منبعی بیش از روند تولید و ایجاد تخریب شود، چیزی نمی‌گذرد که جز خاطره‌ای از آن‌ها باقی نمی‌ماند. آن زمان است که دیگر باید با حیات بشر روی زمین خداحافظی کرد. بیش از ده سال پیش استیون هاوکینگ، فیزیک‌دان فقید برتانیایی هشدار داده بود که «اگر بشریت در یک‌صد سال آینده به خارج از جو زمین حرکت نکند، با خطر انقراض روبه‌رو خواهد شد.»(۱) به بیان دیگر در آخرین دقایق رو به انقراضیم، اگر کاری نکنیم.

به همین دلیل است که انسان‌ها به فکر ایجاد نهادها و سازمان‌هایی افتاده‌اند تا به بهبود وضعیت محیط ‌زیستشان کمک کنند. سازمان حفاظت محیط ‌زیست کشورها برای حفظ و پاسداری از تنوع اکوسیستم و ذخایر ژنتیکی گیاهی و جانوری، بخش‌هایی از کره‌ی زمین را که بکرترین و خاص‌ترین مناطق طبیعی‌اند، در چهار رده به ‌عنوان مناطق چهارگانه‌ی محیط زیست قرار می‌دهند و تحت قوانین مشخص‌شده اداره و محافظت می‌کند. این مناطق چهارگانه با عنوان‌های «پارک ملی»، «منطقه‌ی حفاظت‌شده»، «اثر طبیعی ملی» و «پناهگاه حیات‌وحش» بر اساس ضوابط و قوانین پذیرفته‌شده بین همه‌ی کشورها اداره می‌شوند و مهم‌ترین میراث طبیعی کشور‌ها به شمار می‌روند.(۲)

در میان این مناطق چهارگانه آن‌چه موضوع این مجال کوتاه است، عنوانی به نام «پارک ملی» است. بنا به تعریف «پارک‌های ملی به محدوده‌ای از منابع طبیعی، من‌جمله جنگل، مرتع، بیشه‌های طبیعی دشت، رودخانه، دریاچه و کوهستان اطلاق می‌شود که نمایان‌گر نمونه‌های برجسته‌ای از مظاهر طبیعی باشد. دولت‌ها به منظور حفظ همیشگی وضعیت زیست‌بوم و هم‌چنین ایجاد محیط مناسب برای تکثیر و پرورش جانوران وحشی و رشدگیاهان در خطر انقراض و برای جلوگیری از دخالت‌های مخرب انسانی این مناطق را تحت حفاظت قرار می‌دهند.»(۳) هم‌چنین پارک‌های ملی به عنوان محل‌هایی مناسب برای فعالیت‌های آموزشی، پژوهشی و گردشگری در طبیعت نیاز به حفاظت بنیادین دارند. مراد از حفاظت بنیادین حفاظت از تنوع زیستی، ذخایر ژنتیکی، یکپارچگی اکولوژیک و چشم‌اندازها است. برای این امر در پارک‌های ملی فعالیت‌های مرتبط با بهره‌برداری‌های مصرفی و مسکونی در این مناطق مجاز نیست و دست‌کم روی کاغذ و بنا بر قوانین برای پارک‌های ملی پشتوانه‌ی قانونی‌ــ‌حفاظتی مستحکم‌تری نسبت به سایر مناطق حفاظت‌شده پیش‌بینی شده است. (۴)

بنا بر قوانین در ایران و برای حفاظت از این پارک‌های ملی در کشور ما قانون‌گذار ضوابطی را پیش‌بینی کرده است. بخشی از این ضوابط به قرار زیر است:

-تیراندازی و شکار به طور کلی در پارک‌های ملی ممنوع است، مگر در مواردی که مقتضیات حفظ نسل جانوران وحشی ایجاب کند که در آن صورت سازمان توسط مأموران خود بر حسب مورد عمل می‌کند.

 -تعلیف احشام (چرای دام) و قطع اشجار و بوته‌کنی و تجاوز و تخریب محیط ‌زیست و به طور کلی هر عملی که موجب ازبین‌رفتن رستنی‌ها و تغییر اکوسیستم باشد، در پارک‌های ملی ممنوع است. در موارد ضروری به منظور حفظ حیات جنگل و بهسازی پارک‌های ملی یا انجام مطالعات علمی و زمین‌شناسی مجاز بر حسب مورد و با رعایت مقررات قانون حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌ها و مراتع توسط سازمان جنگل‌ها و مراتع یا سازمان حفاظت محیط زیست اقدام خواهد شد.

-تجدید با تمدید پروانه‌های اکتشاف و بهره‌برداری صادره برای معادن واقع در پارک ملی‌ها ممنوع است.

-ورود به پارک‌های ملی و عبور از آن‌ها مستلزم کسب اجازه از سازمان است.

حمل سلاح (به جز برای مأموران سازمان محیط زیست) بدون اجازه‌ی کتبی از سازمان محیط زیست ممنوع است. (۴)

بر اساس اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل‌های بعد باید در آن حیات رو به رشدی داشته باشند، وظیفه‌ی عمومی تلقی می‌شود. از این‌رو فعالیت‌های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است .(۵)

در ایران دست‌کم سی‌ویک منطقه‌ی طبیعی به عنوان پارک ملی تعریف شده است که در استان‌های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اصفهان، بوشهر، تهران، چهارمحال و بختیاری، خراسان رضوی، خراسان شمالی، خوزستان، سمنان، فارس، کرمان، کهگیلویه و بویراحمد، گلستان، گیلان، مازندران و یزد پراکنده است.(۴) این یعنی بیش از نیمی از استان‌های کشور ما دارای مناطق حفاظت‌شده‌ای با عنوان پارک ملی است و باز این یعنی بیش از نیمی از استان‌های کشور ما دست‌کم از منظر تعریف پارک ملی دارای گنجینه‌هایی طبیعی‌اند که باید با تمام توان حفظ و حراست شود.

علاوه بر آن‌چه گفته شد، این پارک‌های ملی از جهات دیگری نیز حائز اهمیت هستند و امکان درآمدزایی از آن‌ها وجود دارد و می‌توانند از طریق اکوتوریسم و ​​فعالیت‌های ماجراجویی، مناطق چادرزنی و اطراق (کمپینگ)، کوه‌نوردی و غیره، تولید‌کننده‌ی بخشی از تولید ناخالص داخلی باشند؛ هم‌چنین این پارک‌ها منابعی عظیم، طبیعی و تجدیدپذیرند که می‌توانند به عنوان پتانسیلی عظیم برای منابع تجدیدپذیر، از جمله تولید آب و چوب مرغوب قلمداد شوند و تولید آن‌ها نیز تحت کنترل باشد. علاوه بر این‌دو در این نوع مناطق حفاظت‌شده امکان آن فراهم است تا ثبات اقلیمی و ثبات خاک تأمین شود تا در برابر اثرات بلایای طبیعی، بتوانند مقاوم‌تر باشند. همه‌ی این‌ها در شرایطی است که در طول کم‌‌تر از نیم قرن گذشته در جهان حدود نیمی از این ذخایر طبیعی در کره‌ی خاکی ما ناپدید شده است؛(۶) یعنی در طول کم‌تر از پنجاه سال ذخایری را که هزاران سال برای تولید آن زمان طی شده، بدون جایگزین به تاراج برده‌ایم. بی‌خود نیست که برخی از دانشمندان از زمان ما به عنوان دقیقه‌ای پیش از انقراض سخن می‌گویند.

پارک‌های ملی در ایران در خطر تهدید‌ند و گویی دستی بر گلوی این ذخایر ملی قرار گرفته و آن را می‌فشارد تا جان طبیعت ایران ستانده شود. اولین پارک ملی ایران پارک ملی گلستان است؛ پارکی که از سال ۱۳۵۴ از سوی یونسکو به عنوان ذخیره‌گاه زیست‌کره در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید؛ منطقه‌ای بکر و زیبا و گنجینه‌ای طبیعی از گیاهان و هم‌چنین پناهگاهی بی‌نظیر برای جانوران که حدود هزاروسیصدوپنجاه گونه‌ی گیاهی و سیصدودو گونه‌ی جانوری را در خود جای داده است. این اعداد و ارقام حتی از بسیاری از کشورهای اروپایی که وسعتی چندین برابر این پارک دارند، بیش‌تر است،(۷) اما این ذخیره‌ی طبیعی ما به عنوان نمونه و اولین پارک ملی در کشور را تهدیدات مختلفی محاصره کرده‌اند؛ از شکارچیان غیرمجاز از سویی و کمبود و دست‌بسته‌بودن محیط‌بانان از سویی دیگر گرفته تا خشک‌سالی‌ها و آتش‌سوزی‌های مکرر که موجب شده مساحت زیادی از منابع جنگلی و مرتعی نابود شوند؛ هم‌چنین حضور احشام در مراتع مختلف در کنار تغییر اقلیم کره‌ی زمین و بهره‌برداری غیراصولی از رویشگاه‌ها از جمله عوامل تهدیدکننده‌اند. به این‌ها اضافه کنید عبور جاده‌ی آسیایی تهران‌ــ‌مشهد از میان پارک را که موجب تقسیم‌شدن آن به دو قسمت شمالی و جنوبی شده و تأثیر به‌سزایی بر جدایی و تکه‌تکه‌شدن زیستگاه داشته است.(۸) همین جاده‌ی گفته‌شده در این پارک به تنهایی سالانه دویست‌وسی رأس از حیات‌وحش منطقه را از بین می برد.(۹) این وضعیت پارکی است که حدود پنجاه سال پیش به عنوان ذخیره‌گاه زیست‌کره شناسایی و ثبت جهانی شده است.

مثالی دیگر از جان‌دادن پارک‌های ملی در ایران، پارک ملی توران است؛ منطقه‌ای که از سال ۱۳۵۱ به عنوان منطقه‌ی حفاظت‌شده اعلام شده است. پس از آن در سال ۱۳۵۵ مصوبه‌ی شماره‌ی هفتادوپنج شورای عالی حفاظت محیط زیست این منطقه را به دو بخش پناهگاه حیات‌وحش و منطقه‌ی حفاظت‌شد‌ه تقسیم‌ کرد. در همین سال این دو مجموعه به عنوان ذخیره‌گاه زیست‌کره توران در سطح بین‌المللی به ثبت رسید. این‌ دو منطقه د‌ارای منابع غنی حیات‌وحش در بخش پناهگاه حیات‌وحش و قابلیت‌های ژئوپارک، خصوصیات زمین‌‌شناسی، چشمه‌ها، منابع آبی و رودخانه‌ها در بخش منطقه‌ی حفاظ‌شده است.(۱۰) این پارک زیست‌گاه یوزپلنگ ایرانی است، اما با آزادسازی پهنه‌های معدنی در استان سمنان به نام‌های خارتوران، عباس‌آباد و طرود زیست‎گاه این گونه‌ی جانوری و جانوران بسیاری تهدید شده است؛ در واقع صدور مجوز فعالیت‌های معدنی در منطقه‌ی حفاظت‌شده‌ی توران که اصلی‌ترین زیستگاه یوزپلنگ ایرانی است, حیات جمعیت این گونه‌ی ارزشمند را در خطر جدی قرار داده است. فعالیت معادن علاوه بر تخریب زیستگاه, آب, خاک و هوا را هم آلوده می‌کند که همه‌ی این موارد در تقابل با زیست گونه‌های نادر این منطقه از جمله یوزپلنگ و گورخر ایرانی است.(۱۱)

احمد شاملوی بزرگ آن عبارت «هرگز کسی این‌گونه فجیع به کشتنِ خود برنخاست» را برای شعری عاشقانه نوشته بود، اما گویی روایت امروز ما و مواجهه‌ی ما با میراث طبیعی‌مان است. ما انسان‌ها با عمل خود به کشتن خود برخواسته‌ایم. در ایران به طور مشخص با خودمان دشمنی می‌کنیم و کسی هم به فکر نیست که در این مُلک بلاخیز چه می‌گذرد؛ از فرونشست‌ها که نتیجه‌ی سیاست‌های غلط آبی در طول دهه‌ها در ایران است، بگیرید تا پدیده‌ی ریزگردها که حال به استان گلستان در شمال ایران رسیده، تا نابودی حیات طبیعی و جانوری در ایران. آمار اعلامی سازمان محیط زیست در پایان سال ۱۴۰۰ نشان می‌دهد که طی نیم‌قرن اخیر هفتاددرصد گونه‌های برجسته‌ی حیات‌وحش را از دست داده‌ایم و بسیاری از گونه‌ها، از جمله یوزپلنگ آسیایی نیز در لبه‌ی پرتگاه انقراض قرار دارند. نُه سال پیش بود که دست‌کم هفتادوچهار گونه از جانوران ایران در سیاهه‌ی قرمز اتحادیه‌ی بین‌المللی حفاظت از طبیعت قرار گرفتند. علاوه بر یوزپلنگ ایرانی که سخنش رفت، پستان‌دارانی مانند گوزن زرد ایرانی، گورخر آسیایی، فُک دریای خزر، هوبره، پلنگ، خرس سیاه آسیایی، تمساح پوزه‌کوتاه، نهنگ آبی و نهنگ باله‌ای نیز در معرض خطر انقراضند.(۱۲) در این میان و وقتی کار به مسایل مالی و بودجه می‌رسد، معاون بودجه‌ی مرکز برنامه و بودجه‌ی سازمان حفاظت محیط زیست از لزوم پنج برابرشدن بودجه‌ی سال ۱۴۰۲ این سازمان سخن می‌گوید؛(۱۳) اما انگار حاکمیت قصد هزینه‌کردن برای منبع حیاتی ما ایرانیان روی زمین را ندارد. همین می‌شود که یک قاضی در اشنویه حکم می‌دهد که سه دام‌دار متهم به چرای غیرمجاز به تهیه‌ی غذای سه ماه «پیروز»، توله یوزپلنگ ایرانی به ارزش بیست‌ودومیلیون تومان محکوم شوند.(۱۴) حاکمیت قصد هزینه‌کردن برای «پیروز» و دیگر گونه‌های مظلوم جانوری‌ای را که در جغرافیایی ایران زندگی می‌کنند، ندارد. گویی برایشان مهم نیست؛ چه حیات جانوری، چه حیات گیاهی و چه آب و چه هیچ نشانی از محیط زیست در ایران. در کشوری که بالاترین سرانه‌ی اعدام را در جهان دارد و صدها تن از مردمش را به جرم اعتراض در خیابان به قتل می‌رساند، دیگر توقعی از حمایت از گیاهان و جانوران نیست؛ هرچند قوانین آن‌ها را تکلیف کرده باشند. اراده‌ی حاکمان در ایران همیشه بر قوانین چربیده و می‌چربد. به قول قاضی شارع (شارح) در مجموعه‌ی سربداران: «قضاوت بسیار ساده است. کافی‌ست بدانید نظر ایلخان چیست.» مملکت‌داری هم آسان است. باید دید خان بر سر قدرت چه می‌گوید. همه‌ی جان‌های انسان و حیوان و گیاه فدای ماندن خان و سیستمش بر سر قدرت.

پانوشت‌ها: ۱- هاوکینگ: برای بقای بشر تا صد سال دیگر از زمین خارج شوید،  رادیو فردا، ۲۰ مردادماه ۱۳۸۹. ۲- وکیلی، زیبا، مناطق چهارگانه‌ی محیط زیست کدامند و چه تفاوتی باهم دارند؟، ۱۵ تیرماه ۱۴۰۰. ۳- پارک ملی، اداره‌ی کل حفاظت محیط زیست استان سمنان. ۴- درباره‌ی پارک ملی، مؤسسه‌ی طبیعت. ۵- قوانین و مقررات، اداره‌ی کل حفاظت محیط زیست استان آذربایجان شرقی. ۶- آلمانی، پرتیلو، پارک ملی چیست؟،  وبسایت انرژی‌های تجدیدپذیر سبز (اسپانیایی). ۷- چرا پارک ملی گلستان یک سرمایه‌ی جهانی است؟، مجله‌ی پینورست. ۸- کریمی، سمیه، کیخا، احمدعلی، احمدپور، محمود، مددی، میثم، بررسی عوامل تهدیدکننده‌ی پارک‌های ملی (مطالعه‌ی موردی پارک ملی گلستان)، دومین کنفرانس ملی مخاطرات محیط زیست زاگرس، ۱۳۹۳. ۹- تهدید دویست‌وسی رأس از حیات‌وحش پارک ملی گلستان به واسطه‌ی جاده‌ی میان‌گذر، خبرگزاری تسنیم، ۲۹ آذرماه ۱۴۰۱. ۱۰- پارک ملی توران، پایگاه خبری دیده‌بان محیط زیست و حیات‌وحش ایران، ۹ شهریورماه ۱۳۹۱. ۱۱- فعالیت معادن اصلی‌ترین زیستگاه یوزپلنگ ایرانی را تهدید می‌کند، خبرگزاری تسنیم، ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱. ۱۲- چند گونه‌ی جانوری در ایران در خطر انقراضند؟، اینفوگرافیک، فارس پلاس، ۲۴ اسفندماه ۱۴۰۰. ۱۳- بودجه‌ی سازمان محیط زیست در سال ۱۴۰۲ باید حداقل پنج برابر شود/ اعتبارات ستاد ملی گرد و غبار در سال ۱۴۰۱ هنوز ابلاغ نشده است، پایگاه خبری و اطلاع‌رسانی رکنا، ۲۹ مهرماه ۱۴۰۱. ۱۴- تهیه‌ی غذای «پیروز» جایگزین حبس، پایگاه خبری تحلیلی زیست‌بوم، ۳ دی ماه ۱۴۰۱.

مطالب مرتـبط

    • در هفته ای که گذشت؛ نگاهی به گزارشات محیط‌ زیستی در ایران
    • در هفته ای که گذشت؛ نگاهی به گزارشات محیط‌ زیستی در ایران
    • در هفته ای که گذشت؛ نگاهی به گزارشات محیط‌ زیستی در ایران
    • صدوچهل‌ویکمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • در دو هفته ای که گذشت؛ نگاهی به گزارشات محیط‌ زیستی در ایران

برچسب ها: انقراض پارک ملی پارک ملی توران پارک ملی گلستان حیوانات در حال انقراض خرس بلوچی خط صلح خط صلح 141 ماهنامه خط صلح محیط زیست مرتضی هامونیان یوزپلنگ ایرانی

بدون نظر

نظر بگذارید

منبع خبر: هرانا

اخبار مرتبط: روایت پارک‌های ملی در ایران و خنجری که بر خود می‌زنیم/ مرتضی هامونیان