پرواز سیمرغ از قله قصه‌گویی

بنابراین، شاید ما زیاد از «هفت خان رستم» شنیده باشیم اما کمتر از «هفت خان اسفندیار» چیزی به گوش‌مان خورده باشد.

داستان اسفندیار به‌عنوان یک جهان‌پهلوان ایرانی در روایت ملی این بار مورد توجه حسین پارسایی، کارگردان و تهیه‌کننده این نمایش قرار گرفته تا آن را با نگاهی دراماتیزه بر صحنه نمایش تالار وحدت ببینیم. پارسایی پیش از این، اجرای نمایش‌هایی با پروداکشن بزرگ را مانند «الیور توئیست» و «بینوایان» در کارنامه داشته و چند شبی است که با نمایش هفت خان اسفندیار کاری حماسی را در ماهی که مزین به نام فردوسی است آغاز کرده. البته پیش از حسین پارسایی، علی‌اصغر دشتی نیز سه داستان از شاهنامه (زال و رودابه، رستم و اسفندیار و رستم‌وسهراب) را به شکل کنسرت نمایش «سی» در کاخ سعدآباد با خوانندگی همایون شجریان اجرا کرده است و اجرای این گونه از کنسرت‌نمایش‌ها، کم‌سابقه نیست. شاید داشتن نگاهی ملی ــ میهنی فارغ از این‌که از چه قوم و مسلکی هستیم، نیاز امروز جامعه ما باشد که حسین پارسایی با روی صحنه بردن این نمایش بر این نکته صحه گذاشته است. بازیگران اصلی هفت‌ خان اسفندیار امین زندگانی، بانیپال شومون، امیررضا دلاوری، امیرکاوه آهنین‌جان، اصغر پیران، محسن حسینی و فریبا کوثری هستند.

داستان این نمایش از این قرار است که اسفندیار رویین‌تن، آیین زرتشت را گسترش داد و با پهلوانی‌های خود کاری کرد که جز در کارنامه رستم، در کارنامه هیچ‌کسی دیده نشده است. ارجاسپ شاه خیونان به مرز گشتاسپ حمله آورد اما عاقبت اسفندیار آنها را پس‌راند و چون ارجاسپ خواهرانش را ربود، به تعقیب آنها پرداخت و به این شکل هفت ‌خان اسفندیار شروع شد. پشتوتن، برادر اسفندیار در این سفر جانشین و سالار سپاه است. همچنین گرگسار، یک تورانی در غل و زنجیر و بلد راه است که در آغاز هر خان، هرچه را راجع به مانع پیش‌رو می‌داند به اسفندیار می‌گوید ولی آرزو دارد که اسفندیار زنده از نبرد برنگردد و هربار که او زنده بازمی‌گشت، گرگسار آزرده می‌شد.

هفت خان اسفندیار، کنسرت‌نمایشی است که تکیه‌گاه اصلی‌اش اشعار شاهنامه و گروه ارکستری است که در بخش پایینی سن صحنه‌های نمایش را با هیجان و حرارت هرچه بیشتر با بیان موسیقایی خود دیدنی‌ و ماندنی می‌کند. قطعه ایران با آهنگسازی بردیا کیارس و پوریا خادم در پایان این نمایش نیز شور و حال خوبی میان تماشاگران ایجاد می‌کند.

از آنجا که هفت خان اسفندیار در آغاز راه خود است و معمولا نمایش‌ها بعد از چندین اجرا به هماهنگی بیشتر می‌رسند، می‌توان به این نمایش با اغماض نگاه کرد. اجرای هماهنگ بازیگران به شکل لب‌خوانی با اشعار و آوازهای بیان‌شده با وجود این‌که به نظر می‌رسد همچنان جای کار دارد و به هماهنگی لازم نرسیده، خوب است. طراحی لباس و به‌خصوص طراحی صحنه و دکورهای خاص موجود در تالار وحدت که متناسب با تغییر وضعیت نمایش تغییر می‌کند، امکانات کاری بسیار خوبی برای اجرای این نمایش در اختیار گروه قرار داده و دست آنها را برای ارائه خلاقیت باز گذاشته است.

شاید این نمایش در هیچ جای دیگری مانند تالار وحدت نمی‌توانست به‌خوبی حالا اجرا شود. طراحی نور که برای انتقال احساسات مختلفی از بدی (قرمز)، نیکی و پادشاهی ایرانیان (زرد و سفید)، اغواگری (بنفش‌وآبی) به شکل تخصصی به کار برده شده و همچنین موسیقی که صحنه‌های نمایش را تا حدود زیادی دراماتیک می‌کند، جزو نقاط قوت این نمایش محسوب می‌شود اما شاید چیزی که در ابتدای نمایش بیش از هر زمانی ضروری به نظر می‌رسد، وجود یک راوی یا دانای کل است که قصه نمایش را برای مخاطبی که هنوز در فضای نمایش نیست، توضیح دهد تا حواس او میان آواها و موسیقی‌های نمایش پرت نشود. به نظر می‌رسد در آغاز نمایش، حضور موسیقی بیش از اندازه است و مخاطب نیاز دارد که داستان بیشتری بشنود تا با خط روایی و سیر داستانی نمایش آشنا شود. حتی اگر راوی هم در آغاز برای گفتن داستان از نظر کارگردان مناسب نیست، امکان این وجود داشت که قصه به شیوه‌ای منسجم‌تر بیان شود که بیشتر مخاطب را درگیر دیدن ادامه داستان کند و به نظر می‌رسد موسیقی بیش از آنچه که باید در هفت‌ خان اسفندیار حرف می‌زند.

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: پرواز سیمرغ از قله قصه‌گویی